هر روز باید از معلمانمان یادی کنیم و یک برپای دسته‌جمعی بدهیم و به احترام آنهایی که الفبای زندگی را به ما آموختند، تمام قد بایستیم. در این فرصت، ما هم میزبان۳ معلم، مادر و همسر نمونه منطقه بودیم و بیش از ۴ساعت با آنها در زمینه‌های مختلف هم صحبت شدیم.

همشهری آنلاین - پروانه بهرام‌نژاد: معلمانی که براساس ارزیابی‌های انجام شده امتیازهای فراتر از منطقه کسب کرده‌اند و در مرحله استانی جزو برترین‌ها بوده‌اند. معلمانی که بیش از ۲۰ سال خدمت کرده و شاگردان زیادی را تربیت و تحویل جامعه داده‌اند. این بانوان همگی حرف‌های زیادی برای گفتن و دغدغه‌های تربیتی و پرورشی دارند که فراتر از رسالت آموزشی‌شان است. آنها گرچه صبوراند و دوست ندارند از مشکلات صحبت کنند اما هر سه امیدوارند به‌عنوان هدیه نمونه شدن آنها در تهران، تسهیلاتی ویژه برای ادامه تحصیل آنها در مقطع دکتری فراهم شود. در ادامه بخشی از این گفت‌وگو را می‌خوانید.  

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

آذر کیوانی
تولد: ۱۳۵۱
تحصیلات: کارشناسی ارشد
سابقه کار: ۲۳ سال 

نمونه شدن، مسئولیت ما را بیشتر می‌کند 

«آذر کیوانی» از آن دست معلم‌هایی است که خودش را در قبال بچه‌ها و خانواده‌هایشان مسئول می‌داند؛ به‌ویژه از وقتی که شنیده به‌عنوان معلم نمونه انتخاب شده، این نگرانی‌اش هم بیشتر شده است، چرا که معتقد است: «این انتخاب بار سنگینی را بر دوش او گذاشته و احساس مسئولیتش را چندان برابر کرده است.» وقتی کارنامه‌کاری این معلم جوان را نگاه می‌کنیم، فعالیت‌های زیادی از جمله تألیف سه کتاب کار درسی، نگارش مقاله و کسب رتبه‌های زیاد در بخش پژوهش و مسابقات علمی و فرهنگی مختلف و انجام کارهای پژوهشی زیادی به چشم می‌خورد. کیوانی سابقه ۲۳ سال و ۶ ماه خدمت در آموزش و پرورش را دارد که ۱۴ سال آن را در مدارس بوده است می‌گوید: «کارم را از شهرکرد شرروع کردم و ۸ سالی هم در مناطق محروم مثل خرمشهر تدریس داشتم که آنها سال‌ها برایم با همه سختی‌های که داشت، لذت‌بخش و رسالتم سنگین‌تر بود چرا که در وجب به وجب خرمشهر خون شهدا را حس می‌کردم و خودم را مسئول می‌دانستم هنوز این احساس مسئولیت را در برابر آنها دارم از این‌رو همیشه دوست دارم در مدارس شاهد تدریس کنم.»

کیوانی درباره خاطراتش از روز معلم می‌گوید: «بهترین خاطراتم به‌ همان سال و خرمشهر برمی‌گردد. یادم است یک سال روز معلم یکی از شاگردانم نامه‌ای به من نوشته بود که در سال تحصیلی من را به‌عنوان مادر شهیدش دوست داشته است. از اینکه توانسته بودم قدری آنجای خالی را کم کنم خیلی خوشحال بودم و احساس خوبی داشتم.» او درباره دستاورهای معلمی و ویژگی‌های معلم خوب می‌گوید: «معلم در درجه اول باید یک دوست خوب برای دانش‌آموزان و صبور باشد. در کنار اینها آرامش و در کارها نیز پشتکار داشته باشد. این میان به نظر من معلم خوب کسی است که هدف دارد و برای رفع نیاز بچه‌ها تمایل به تغییر و هماهنگی دارد. با فکر به کارهایش عمل می‌کند و از روش‌های نوین برای تدریس زیاد بهره‌مند می‌شود. معلم باید قدرت بیان، آراستگی ظاهری، ثبات عاطفی و روحیه همکاری داشته باشد و در کلاس درس سعی کند با علاقه تدریس کند و قدرت هدایت کلاس را داشته باشد. به همکاران جوان ترم توصیه می‌کنم خلاقیت، مثبت‌نگری و توجه به پژوهش را در کارهایشان اولویت بخشند چرا که انجام کار آموزشی بدون پژوهش و خلاقیت مشکل است.» این معلم نمونه خواسته‌ای هم دارد: «دلم می‌خواهد بعد از بازنشستگی امکانی فراهم شود تا در مراکز تربیت معلم تدریس کنم و تجربیات این سال‌ها را در اختیار جوان‌ترها بگذارم چرا که یک معلم با حضور در کلاس، تجربیاتی کسب می‌کند که در هیچ کتابی نمی‌توان آن را پیدا کرد.»

مریم متقی 
تولد: ۱۳۴۴
تحصیلات: کارشناسی ارشد
سابقه کار: ۲۵ سال 

دانش‌آموزان پژوهنده را دریابید 

«مریم متقی» یکی دیگر از نمونه‌های منطقه است که به مرحله استانی راه یافته است. او با طمأنینه و محکم صحبت می‌کند و همه دغدغه‌اش توجه به ارزش‌های اخلاقی در میان دانش‌آموزان است. او درباره شروع کار معلمی‌اش می‌گوید: «سال ۱۳۶۷ پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه در رشته دبیری علوم اجتماعی، کار تدریس را از دبیرستان وحدت، با تدریس درس عربی شروع کردم. عاشق بچه‌ها و تدریس بودم. آنقدر انرژی در خودم حس می‌کردم که با داشتن فرزند۲ ساله و با وجود اینکه مجبور بودم او را با خودم به مهدکودک محل کارم ببرم، به پیشنهاد مدیر دبیرستان در سال دوم اشتغالم، به جای ۲۴ ساعت، ۳۶ ساعت تدریس می‌کردم. با دانش‌آموزان علاوه بر دلسوزی، سعه‌صدر بسیاری داشتم. با اینکه در سال‌های ابتدایی تدریس، به بچه‌های پایه‌ اول دبیرستان عربی درس می‌دادم که از سخت‌ترین درس‌های دبیرستان بود، خیلی زود با آنها ارتباط عاطفی و دوستانه برقرار کردم. اغلب دانش‌آموزانم با اشتیاق به درس گوش می‌دادند و به یادگیری عربی ابراز علاقه می‌کردند. به دلیل تعهدی که نسبت به بچه‌ها احساس می‌کردم، هر روز ساعت‌ها کتاب مختلف مربوط به رشته عربی مطالعه می‌کردم تا در انتقال مطالب درسی مشکلی نداشته باشم. به خاطر همین تلاش مضاعف بود که در هرچهار سال اول تدریس، به‌عنوان یکی از معلمان نمونه درس عربی دبیرستان به منطقه معرفی شدم.»

او می‌افزاید: «سال‌های بعد با توجه به رشته دانشگاهی‌ام که علوم اجتماعی بود در کنار تدریس عربی، مطالعات اجتماعی، جامعه‌شناسی و اقتصاد در دبیرستان‌ها تدریس کردم و بعدها با انتقالم به دبیرستان نیایش که نقطه عطف زندگی شغلی‌ام بود؛ اوضاع‌کاری تغییر کرد. زیرا با توجه به تمرکز بر تدریس درس جامعه‌شناسی و تأکیدم بر آموزش روش تحقیق استاندارد و اصولی به دانش‌آموزان، تعدادی از تحقیقات بچه‌ها را در چهارمین دوره جشنواره جوان خوارزمی شرکت دادم که حائز رتبه شد. این موفقیت رضایت خاطر بسیاری برایم داشت و به دلگرمی‌ام در ادامه مسیر افزود.» از آن سال‌ها تاکنون حالا متقی را پرچمدار کارهای پژوهشی درمنطقه می‌شناسند. او در این‌باره می‌گوید: «از نخستین سال افتتاح پژوهشسرای آفرینش، به‌عنوان دبیر جشنواره جوان خوارزمی و بعدها به‌عنوان کارشناس و معاون این مرکز فعالیت کردم. در برنامه‌های مختلفی که با همفکری سایر همکاران اجرا کردیم، شاهد حضور گروه‌های مختلف دانش‌آموزان در انجام طرح‌های مختلف پژوهشی و کسب رتبه‌های کشوری و استانی در مسابقات مختلف بودم. همواره موفقیت آنها را موفقیت خود و همکارانم دیده‌ام. یکی از بهترین خاطراتم موقع تجلیل از دانش‌آموزان پژوهنده است. آنقدر از دیدن آنها خوشحال می‌شوم که احساس می‌کنم فرزندان خودم تجلیل می‌شوند. هر چند همواره ناراحتم که هیچ‌گاه نتوانستیم به نحو شایسته از این دانش‌آموزان تقدیر و با حمایت‌های بیشتر، زمینه‌های شکوفایی بیشترشان را فراهم کنیم. امیدوارند به نحوه قدردانی و ارائه حمایت‌های مادی و معنوی از این افراد توجه بیشتر شود.» این معاون نمونه ادامه می‌دهد: «دلمشغولی بزرگم، اعتلای ارزش‌های اخلاقی در میان افراد جامعه و از جمله دانش‌آموزان است. معتقدم باید به راه‌هایی اندیشید که بین دلمشغولی‌ها و دغدغه‌های تربیتی مدرسه و خانواده هماهنگی و همسویی ایجاد شود. ارزش‌هایی مثل صداقت، رفاقت و همکاری، نوعدوستی، ایثار و فداکاری، رعایت حقوق یکدیگر، قبول مسئولیت کارهای خود و داشتن شجاعت پذیرش عواقب احتمالی کارهای ناشایست از جمله ضروریات یک جامعه سالم است و به فرض عنایت یک سویه از سوی آموزش و پرورش نمی‌توان به درونی‌سازی این ارزش‌ها امیدوار بود. باید خانواده‌ها همپای با نظام آموزشی همراه باشند تا امید به اعتلای ارزش‌ها داشته باشیم.»

او در پاسخ اینکه در زندگی چقدر معلم، مادر و همسر است، لبخند می‌زند و می‌گوید: «هر چند نوع کار و احساس تعهدی که به آن دارم باعث شده حتی ساعاتی را که در منزل هستم به فعالیت‌های مربوط به کارم را انجام دهم، اما در حد توانم سعی کرده‌ام از وظایف همسری و مادری کم نگذارم و فکر می‌کنم تا حدودی با افزایش کیفیت حضورم جبران کمیت آن را کرده‌ام. با سه فرزندم رابطه دوستانه دارم و خدا را شکر که اگر زمان بسیاری را برای شاگردانم اختصاص دادم، به نحو دیگری جبران زحماتم شده و فرزندانی موفق و سالم دارم.»او ادامه می‌دهد: «برای معلم یا معاون نمونه بودن کافی است همیشه خدا را به یاد داشته باشیم و احساس کنیم سرنوشت هر کسی که با او ارتباط داریم به اندازه نزدیک‌ترین و عزیزترین کسانمان برایمان مهم است. قطعاً وجود چنین احساسی به ما نیروی مضاعف می‌دهد و احساس مسئولیتمان را در اجرای هرچه بهتر وظایفمان بیشتر می‌کند. این چیزی است که در سال‌ها خدمتم به دست آورده‌ام. این میان قطعاً اگر حالا موفقیتی دنیوی نصیبم شده، به مدد داشتن همسری مهربان، فرزندانی کم توقع، مدیرانی مدبر، همکارانی همراه و شاگردانی قدردان بوده که هر یک به سهم خود راه را برایم هموار کرده‌اند. امیدوارم در پیشگاه خداوند، معلمی نمونه باشم.»

اعظم‌الملوک صاحبقرانی
تولد: ۱۳۴۲
تحصیلات: کارشناسی ارشد
سابقه کار: ۲۸ سال 

عاشق بچه‌های مدرسه «ملت» هستم

شمرده و محکم صحبت می‌کند و دائم در صحبت‌هایش از اقتدار مدیری حرف به میان می‌آورد که هزار دانش‌آموز را در یک نوبت تحصیلی به خوبی ساماندهی و به اوضاع آموزشی و تربیتی‌شان رسیدگی می‌کند. «اعظم‌الملوک صاحبقرانی» موفقیتش را هم لطف خدا و در گرو مدیریت خوب مدسه و همکاری دیگر معلمان دبستان ملت می‌داند و می‌گوید: «از ۱۸ سال پیش تا امروز با خانم «شیرزاد» کار می‌کنم و در این سال‌ها همیشه از او یاد گرفته‌ام. مدیر مدرسه ما شیوه کاری‌اش متفاوت و مبتنی بر همدلی، همکاری و اخلاق است. برای او خیلی اهمیت دارد که بچه‌ها در بعد پرورشی، اعتقادی و اخلاقی هم خوب تربیت شوند؛ از این‌رو هم خود و هم کارکنانش همگی به این اصول پایبند هستند که این به نظر من در موفقیت کلی مدرسه مؤثر بوده است.»صاحبقرانی از آن دست معلمانی است که خیلی با عشق و علاقه معلمی را انتخاب کرده و اکنون نیز از اینکه معلم است احساس خوبی دارد. او که سال‌ها در دوره ابتدایی درس داده و مدرس دوره‌های ضمن خدمت معلمان هم بوده و دستی هم در تألیف کتاب و نگارش مقاله‌های مختلف داشته از روزهای شروع کارش چنان به عشق یاد می‌کند و می‌گوید که انگار همین سال گذشته بوده است. او می‌گوید: «سال‌هایی که ما دانش‌آموز بودیم یک جور دیکتاتوری در کلاس‌های درس حاکم و معلم محوری بود و دانش‌آموزان خیلی نقشی در کلاس نداشتند. بیشتر معلم‌ها استعداد بچه‌ها را سرکوب می‌کردند به همین دلیل از همان سال‌ها دوست داشتم معلم شوم تا فردی متفاوت از معلمان خود باشم و کارهایی که آنها انجام می‌دادند، من با بچه‌ها نکنم. سال سوم دبیرستان بودم که همزمان تدریس را از سال ۱۳۵۹ شروع کردم. یک سال بعد هم فعالیتم رسمی‌تر شد. در شروع کار آموزشیار نهضت سوادآموزی بودم. کار معلمی را رسماً از مناطق اسلامشهر و امامزاده عقیل شروع کردم. هم درس می‌خواندم هم درس می‌دادم. اکنون هرچه دارم از لطف خدا و دعای خیر بچه‌ها و خانواده‌شان است.»

در کلاس درس این خانم معلم همه چیز بر پایه همکاری و مبتنی بر تفاوت‌های فردی انجام می‌شود. صاحبقرانی می‌گوید: «من عاشق بچه‌های مدرسه‌مان هستم. بیشتر بچه‌ها با وضو سرکلاس می‌نشینند و همیشه شروع و پایان درس هر روز ما با دعاست. در کلاس‌های ما بچه‌ها همه کاره‌اند و معلم نقش راهنما را ایفا می‌کند. اینجا هرکس در گروهی براساس ظرفیت و توانمندی خودکاری را برعهده می‌گیرد تا بتواند مسئولیت‌پذیری را تمرین کند و در او نهادینه شود. رسالت من در کلاسم توجه به نیازهای عاطفی و پرورشی و بعد رشد آموزشی بچه‌ها است. در کلاس درس ما دانش‌آموزانی که وضعیت درسی نه چندان خوبی دارند، در اولویت هستند چرا که دانش‌آموز زرنگ ما خود تنظیم و خود کار است و ما باید دانش‌آموزان ضعیف را بیشتر همراهی کنیم. به اعتقاد من کلاس درس باید زمینه کشف استعداد بچه‌ها باشد و معلم باید بتواند راهی برای ورود به درون دنیای آنها داشته باشد.» او درباره هدیه روز معلم می‌گوید: «در همه این سال‌ها هدایای زیادی از بچه‌ها گرفته‌ام که به خاطر شخص بچه‌ها ارزشمند هستند اما به نظر من شغل معلمی جایگاه والایی دارد که با مادیات نمی‌توان برای آن قیمت تعیین کرد.

اینکه در سال‌های اخیر روال شده بچه‌ها طی اقدام دسته‌جمعی برای معلم هدیه می‌خرند تا دل آنها را شاد کنند، برای من خوشایند نیست؛ چرا که اولاً همه دانش‌آموزان در یک سطح مالی قرار ندارند و هرکسی نمی‌تواند مبلغ تعیین شده را بپردازد و از طرف دیگر باز هم می‌گویم کار معلمی فراتر از مادیات است. دانش‌آموزان وخانواده‌هایشان بدانند بهترین هدیه برای معلم این است که آنچه به او یاد داده به خوبی بیاموزد و بچه‌ها برای موضوعات اعتقادی و اخلاقی اهمیت قائل شوند.» این معلم نمونه و با سابقه منطقه توصیه‌ای هم به دانش‌آموزان و معلمان تازه وارد دارد و می‌گوید: «بچه‌ها باید در کلاس درس احترام به همدیگر، مسئولیت‌پذیر، همدلی را بیاموزند و معلمان هم باید صبورتر باشند. غرور و تکبر را از خود دور و از تجربه معلمان باسابقه بهره‌مند شوند و دائم در حال به روز کردن دانش خود و به کارگیری روش‌های خلاقانه درس کلاس باشند. معلمان پیشکسوت هم تجربیاتشان را در اختیار جوان‌ترها بگذارند.»

----------------------------------------------

*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۴ به تاریخ ۱۳۹۳/۲/۱۰