همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: دانشآموزان محله دهقان، مغازه آقای نظیف را با صدای زنگ زورخانه به یاد میآوردند. از سقف مغازه، دهها زنگ کوچک و بزرگ زورخانه آویزان است که حال و هوای متفاوتی به نوشتافزار فروشی روشن میدهد.
زنگها برای که به صدا درمیآیند؟
از نیم قرن پیش تا امروز، هر وقت دانشآموزی وارد مغازه شده، این زنگها به احترامش به صدا درآمده است. هنوز هم این رسم در مغازه آقای روشن ادامه دارد و دانشآموزان این نسل از محله دهقان هم با صدای زنگ زورخانه خو گرفتهاند. خودش در اینباره میگوید: «این زنگها قدمت زیادی دارند. شاید به اندازه عمر مغازه که بیش از نیم قرن از تاسیس آن میگذرد. علاقه به تحصیل و علمآموزی مهمترین دلیلی بود که باعث این شغل را انتخاب کنم. بیشتر مشتریان من دانشآموزان هستند و من معتقدم خدمت به آنها یعنی خدمت به پیشرفت علم و آینده کشور. برای همین هر وقت دانشآموزی وارد مغازه میشود، یکی از زنگهای زورخانه را به احترام ورودش به صدا در میآوردم و رسم هم این است که با صدای هر زنگ همگی صلوات بفرستند.»
چند نسل از دانشآموزان محله از من جایزه گرفتهاند
نظیف، علاقه به علمآموزی و احترام به دانشآموزان را در عمل هم اثبات کرده است. کافیست سراغ کسبه جوانتر محله دهقان، هر رهگذری که از خیابان محصل میگذرد بروید و یا به صورت اتفاقی زنگ یکی از خانهها را بزنید تا همسایهها از علاقه آقای نظیف به تشویق دانشآموزان محله بگویند. «علی شبستری» یکی از اهالی محله دهقان میگوید: «بیشتر از ۳۰ سال از زمان تحصیلم در مدرسه میگذرد اما هنوز طعم شیرین جایزه گرفتن از آقای نظیف را از یاد نبردهام. پایان هر سال تحصیلی، وقتی نمرات خوبی در کارنامهام ثبت میشد، کارنامه را به آقای نظیف میدادم و او هم یکی از بهترین اجناس مغازه را به عنوان جایزه به من میداد. این رسم همیشگی مغازه آقای نظیف است و از گذشته تا امروز همه دانشآموزان محله از او جایزه گرفتهاند.» حرف کارنامه و جایزه که میشود، نظیف میگوید: «برای من موفقیت دانشآموزان در تحصیل مهم است. برای همین به والدین دانشآموزان سپردهام اگر فرزندشان نمره خوبی در کارنامه گرفت و یا حتی اگر دانشآموز ضعیفی بود اما در تحصیل پیشرفت کرد، یک جایزه از من دارد. جایزه هم انتخابی است. یعنی یکی از اسباببازیها، کتاب، لوازم تحریر و... به انتخاب خود دانشآموز. بارها نتیجه این کار را هم دیدهام. دانشآموزی داشتم که نمراتش خوب نبود اما به والدینش سپردم اگر فقط کمی در درسها پیشرفت کرد به او جایزه میدهم. همین جایزه کوچک و به ظاهر کمارزش به انگیزه اصلی او تبدیل شد و حالا همان دانشآموز یکی از افراد تحصیل کرده و موفق جامعه است.»
دانشجوی ۷۰ ساله
نظیف میان حرفهایش بارها این ضربالمثل را تکرار میکند: «عالم به عمل به چه ماند؟ به زنبور بی عسل» علاقه اش به این ضرب المثل هم دلیل دارد. او ۷۰ ساله بود که در کنکور شرکت کرد و در رشته مورد علاقهاش قبول شد. اکنون کاسب خوشنام محله دهقان در میانه هفتمین دهه از زندگیاش کارشناسی تاریخ دارد و این روزها حسابی برای شرکت در کنکور کارشناسی ارشد درس میخواند. خودش میگوید: «نمیشود یک عمر بچههای محله را به درس خواندن تشویق کنم اما خودم بهرهای از علم نداشته باشم. من به تاریخ و مطالعه کتابهای تاریخی علاقه دارد و وقت زیادی برای این کار میگذارم. اما یک روز تصمیم گرفتم با یک مطالعه هدفمند در کنکور شرکت کنم و وارد دانشگاه شوم. همکلاسیهای دانشگاه از اینکه میدیدید یک پیرمرد با موهای سفید کنار آنها نشسته و با شوق فراوان از تاریخ حرف میزند حسابی ذوق زده میشدند. حالا وقتی بخاطر کارنامه به دانشآموزان محله جایزه میدهم و از آنها میخواهم در تحصیل موفق باشند، رضایت خاطر دارم که خود من هم تمام تلاشم را برای موفقیت در تحصیل انجام دادهام.»