دیوارهای سست، سقفهای موقتی، پتوهایی که نقش در را بر ورودی تک اتاقهای نیمهخشتی بازی میکنند، خانههای حاشیهنشینهاست.کودکانی که لابه لای گل و لای روزهای بارانی در هم میلولند و پابرهنه در این آلونک میدوند، حاشیهنشین هستند.
رشد حاشیهنشینی را اگر نتوان نشانه اصلی رشد فقر دانست، اما نمیتوان از کنار این واقعیت نیز گذشت که هر چه حاشیهنشینی گرداگرد شهرهای بزرگ کشور گسترده میشود، زنگ خطر فقر صدایش را به گوش مسئولان تحمیل میکند.
یکی از تعریفهایی که برای حاشیهنشین وجود دارد این است: «به تمامی کسانی گفته میشود که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند، ولی جذب اقتصاد شهری نشدهاند.
جاذبه شهرنشینی در رفاه شهری، این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار میکشد و اکثرا، مهاجران روستایی هستند که بهمنظور گذران بهتر زندگی، راهی شهرها میشوند.»
پیدایش، رشد و گسترش حاشیهنشینی دلایل گوناگونی دارد، دلایلی چون اشغال زمینهای زراعی بهدلیل توسعه شهرها، گسترش امکانات برای شهرنشینان بهویژه در شهرهای بزرگ و کمتوجهی بیش از حد به روستانشینان، بروز بلایای طبیعی مثل سیل و زمین لرزه، وقوع جنگ و بیخانمان شدن گروهی از مردم، کمبود زمینههای اشتغال در شهرهای کوچک یا روستاها و....
حاشیهنشینان به واسطه هر یک از دلایل گفته شده، راهی شهرها شدهاند، اما از آنجا که در شهرهای بزرگ هم جایی برای سکونت ندارند در حاشیه شهرها ساکن میشوند و تلاش میکنند تا خود را به اقتصاد پررونق شهر تحمیل کنند.
این دلایل چنان متنوع و در عین حال به هم وابسته است که بهنظر میرسد، کنترل این پدیده از عهده یک یا 2 سازمان دولتی خارج است، در واقع عوامل گوناگونی که مردم را به حاشیهنشینی کشانده است باعث شده تا هریک از سازمانهای دولتی با تصور اینکه پدیده حاشیهنشینی تمام و کمال در حوزه کاریشان نیست با نگاهی کوتاه به این پدیده، آن را نادیده بگیرند.
مشت، نمونه خروار
چند روز پیش، رئیس کمیسیون فنی عمرانی شورای شهر مشهد، اعلام کرد که یک سوم جمعیت این شهر در حاشیه شهر زندگی میکنند.
در گزارشی که از سوی ایسنا منتشر شد عباس شیرمحمدی، در جلسه شورای شهر مشهد گفت: در سال ٥٧ جمعیت شهر مشهد تنها ٦٠٠هزار نفر بود که این تعداد اکنون به ٥/٢ میلیون نفر افزایش یافته است.
وی ادامه داد: از این تعداد بیش از ٨٢٠ تا ٨٣٠ هزار نفر در ١٣٥ هزار واحد مسکونی که یا فاقد سند و پروانه هستند و یا در کاربری غیرمجاز احداث شدهاند، حضور دارند. عضو شورای شهر مشهد با طرح این سؤال که با این رشد فزاینده سکونتگاههای غیرمجاز، دولت چگونه میخواهد با احداث واحدهای ارزان قیمت با این وضع مقابله کند، به طرحهای جامع و تفصیلی شهر مشهد اشاره و بیان کرد: پس از سالها هنوز از اجرایی شدن این طرح بنا به دلایلی خبری نیست و دست پیمانکاران طرف قرارداد شهرداری برای اجرای آن بسته است.
300 سکونتگاه غیررسمی در کشور
آمار وزارت مسکن، نشانگر وجود 300 سکونتگاه غیررسمی شناسایی شده در کشور است.
حسن موسوی چلک، مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی، با اعلام این خبر گفت: در حال سوق دادن خدمات اجتماعی- روانی با کمک معتمدان محلی، تشکلهای غیردولتی و دولتی به سوی این سکونتگاهها هستیم.
او معتقد است که افراد ساکن در سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشین از دریافت حداقلهای یک زندگی نیز محروم هستند و مشکلات هریک از این سکونتگاهها را بنا به نوع نیاز مردمان آنجا شامل آب، برق، مراکز بهداشتی و غیره اعلام کرد.
کمیته ویژه پدیده حاشیهنشینی
قرار بود کمیتهای با عنوان خاص کمیته ویژه پدیده حاشیهنشینی شکل بگیرد، اما این کمیته در حد حرف باقی ماند. 3 سال پیش رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، از تشکیل کمیته ویژه بررسی پدیده حاشیهنشینی خبر داد.
غلامعلی حداد عادل، در خردادماه 1385 در گردهمایی بررسی پدیده حاشیهنشینی، هدف از تشکیل این کمیته را مطالعه و بررسی پیشنهاد درخصوص پدیده حاشیهنشینی شهرها عنوان کرد.
او حاشیهنشینی را پدیدهای مربوط به اسکان نامناسب در سکونتگاههای در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و عقب مانده عنوان کرده و گفته بود: در کشور ما اوایل انقلاب اقدامات خوبی در جمعآوری حلبیآبادها و گود نشینهای اطراف تهران صورت گرفت، ولی با این حال در طول سالهای گذشته یک مهاجرت بیرویه از روستاها به سمت شهرهای بزرگ مشاهده میشود؛
بهطوری که طبق آمار 15 درصد جمعیت شهرهای بزرگ و شهرنشین ما مشمول تعریف حاشیهنشینی میشود که حدود 8 تا 9 درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل میدهند.
از حرف تا عمل
حاشیهنشینی مشکل امروز و دیروز نیست، سطحی نیست، ضربتی حل نمیشود، انکار شدنی نیست و اتفاقا شوخی هم نیست، بلکه کاملا جدی است.
این که هر از گاهی شخصی، یا یکی از مسئولان کشور، بیاید و جملهای، حرفی، سخنی بگوید که حاشیهنشینی چنین و چنان، دردی دوا نمیشود، زمان ثابت کرده است که برنامهریزی برای کنترل حاشیهنشینی به بار که ننشسته هیچ، حتی در حد کار پژوهشی نیز اثری برجای نگذاشته است.
حاشیهها همچنان دارند گسترده میشوند، مشکلات ساکنان این سکونتگاهها فشرده و فشردهتر میشود، اما انگار فراموش شدهاند.