الاخبار الطوال را باید نخستین تاریخ عمومی جهان اسلام به شمار آورد؛ البته تاریخنامهای مختصر. دینوری آغاز کتاب را به تاریخ فرزندان حضرت آدم، اختلاف زبانها، اقوام و مهاجرتهای سامیان که از نگاه او فرزندان سام بن نوح هستند و فرمانروایان مشهور ایشان اختصاص داده است. پس از آن ذکر فرمانروایان ایرانی آغاز میشود. نخستین پادشاه ایرانی که دینوری از او سخن به میان میآورد «منوچهر» است.
در میان ذکر طبقات پادشاهان ایرانی، تاریخ انبیا و پادشاهان بنیاسرائیل نیز مورد توجه دینوری بوده است؛ سپس سخن از فتوح اسکندر، عصر سلوکیان و پادشاهان یمن رفته است. یکی از مهمترین فصول کتاب، تاریخ دولتهای ایرانی پیش از اسلام به ویژه اوضاع دینی و روابط ایرانیان و عربها پیش از فتح ایران و سقوط ساسانیان است. دینوری پس از ذکری از دوره خلافت ابوبکر و عمر و فتح ایران به دست مسلمانان- که دینوری آن را در قالب جنگهای نهاوند و قادسیه توضیح داده است- به ذکر حوادث ایام عثمان و امام علی(ع) و امام حسن(ع) پرداخته است. واقعه کربلا و همچنین بیان زمینهها و حوادثی که در دهه محرم بر اهل بیت پیامبر (ص) رفته، بخش مهم دیگری از اخبار الطوال است.
در مجموع در این بخش، از 26 نفر از شهدای کربلا سخن رفته است. نزاعهای داخلی جهان اسلام و مسائل مربوط به آن، بخش دیگری از اخبار الطوال است. در بخش مورد نظر، دینوری، برخی از قیامهای پس از کربلا را بیان کرده است. قیام عبدالله بن زبیر در حجاز و آغاز حکومت 10ساله زبیریان در حجاز از سالهای 63 تا73 و نیز جنگهای مهلب بن ابیصفره، محتوای این بخش را تشکیل میدهد. احوال خلفای مروانی و زمینههای انقراض خلافت دمشق در سال 132ه.ق و زمینههای تشکیل حکومت عباسیان به دست ابومسلم خراسانی از فصول دیگر کتاب است.
در عصر عباسی، دینوری به ایجاز، عصر منصور تا عصر معتصم را کاویده است. این عصر در 217ه.ق به پایان میرسد. با پایان این بخش، کتاب نیز به پایان میرسد؛ با آنکه احمد بن داوود دینوری تا سال 282ه.ق عمر کرده است. عوامل مختلفی را میتوان برای ادامه ندادن دینوری ذکر کرد ولی شاید مهمترین آنها را بتوان در معاصرت او با خلفای عباسی دید چرا که معروف است تاریخ را در دورهای پس از عصر مورد نظر مینگارند. کتاب اخبارالطوال در سال 1960 میلادی و به کوشش عبدالمنعم عامر و جمال الدین الشیال در قاهره به چاپ رسیده است. ترجمه این کتاب در سال 1364 شمسی در تهران، با تلاش احمد مهدوی دامغانی به چاپ رسید.
ب)نمونههایی از متن کتاب: «چون اهل کوفه باخبر شدند که معاویه وفات کرده است و حسین بن علی به سوی مکه رفته جماعتی از شیعیان در خانه سلیمان بن صرد، جمع شدند و اتفاق کردند تا نامهای به حسین بنویسند و از او بخواهند تا به سوی ایشان رود تا حکومت را به او واگذار کنند و نعمان بن بشیر را که حاکم امویان بود، بیرون کنند. ایشان نامهای نوشتند وآن را به دست عبیدالله بن سبیع همدانی و عبدالله بن وداک سلمی دادند تا به حسین برسانند. ایشان نیز نامه را در مکه به او رسانیدند. حسین نامه را باز نکرد تا آنکه نامههای فراوان دیگری به او رسید؛ نامههایی که همه را رؤسای قبایل کوفه نگاشته و حسین را برای خلافت دعوت کرده بودند.
چون این رسائل به حسین رسید، به ایشان چنین نوشت:«بسمالله الرحمن الرحیم، از حسین بنعلی به هر کسی که نامهام به او رسد؛ از دوستان و شیعیانش در کوفه. سلام بر شما. اما بعد؛ نامههای شما به من رسید و محبت شما را دانستم. من برادر، پسر عمو و معتمدم را به سوی شما میفرستم؛مسلم بن عقیل؛ برای آنکه به حقیقت امر شما پی برد. او آنچه را برایش از گفتوگو با شما آشکار خواهد شد، مینویسد. اگر امر همانگونه باشد که در نامههای خود نوشتهاید و نامهرسانان شما بدان اذعان دارند، انشاءالله با سرعت به سوی شما خواهم آمد. والسلام.» مسلم نیز روانه کوفه شد... .