عکبرا امروزه در 60کیلومتری شمال بغداد و نزدیک شهر دجیل قرار دارد. شیخ مفید پس از تحصیلات مقدماتی در عکبرا عازم بغداد شد، استادان فراوانی به خود دید و به سرعت در علم و دانش رشد کرد. او در علوم مختلفی سرآمد روزگار خویش شد. برخی او را از ارکان خمسه تشیع به شمار آوردهاند. شیخ طوسی که خود شاگرد او بوده درباره منزلت علمی او نوشته است:«محمد بن محمد بن نعمان مکنی به ابیعبدالله و معروف به ابن معلم از متکلمین شیعه است که در زمان او ریاست شیعه به او منتهی شد. او در علم و صناعت کلام مقدم بر دیگران و در فقه نیز سرآمد فقهای زمان خود بود. او مردی سریع الانتقال، با فطانت و حاضر جواب بود و نزدیک به 200 جلد کتاب و رساله کم حجم و پرحجم تالیف کرده است.»(فهرست شیخ، ص186، ش710) مقام شیخ مفید در علوم چنان بود که بزرگان رجالشناس اهل سنت به والاقدری او در دانش اعتراف کردهاند.
ابن حجر عسقلانی که از بزرگترین رجالشناسان اهل سنت است، میگوید: «او عالم شیعه و دارای تالیفات بسیاری است که به 200 میرسد... به سبب عضدالدوله دیلمی دارای صولتی عظیم بود. در سال 413هـ . ق از دنیا رفت. 80هزار مسلمان او را تشییع کردند. او مردی بود زاهد و با خشوع و در فراگیری علوم حریص. گروه زیادی از او استفادت کردند. گویند عضدالدوله دیلمی در خانه او به دیدارش میرفت و به هنگام بیماری عیادتش میکرد. ابویعلی جعفری که داماد شیخ بوده است درباره او میگوید: شبها اندکی میخوابید، سپس برمیخاست و به نماز، مطالعه، درس و یا قرائت قرآن مشغول میشد.» (لسان المیزان، ج5، ص386)
ب) کتب شیخ: کتابهای شیخ چنانکه در معرفی او نیز گفته شد بسیار پرشمار و غیرقابل احصاء است اما اهم کتب او در علوم مختلف از این قرار است:1- الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، مولد النبی و الاوصیاء، الافصاح فی الامامه در پیامبرشناسی و امام شناسی 2- الارکان فی دعائم الدین و تصحیح الاعتقاد در اصول دین 3- اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات در فروع مسائل کلامی 4- المقنعه و احکام النساء در فقه 5- اعجاز القرآن و البیان فی تالیف القرآن در باب اعجاز قرآن 6- الاختصاص در مسائل متفرقه
ج) درباره الارشاد؛ این کتاب به شرح حال ائمه 12گانه اختصاص یافته است و میتوان آن را در زمره قدیمیترین کتابهای امام شناسی و در ردیف کتاب الحجه الکافی شیخ محمدبن یعقوب کلینی (م329ه.ق) به شمار آورد.
باب نخست این کتاب به شرح حال امیرمومنان (ع) اختصاص دارد و بیشترین حجم کتاب را نیز در بردارد. باب سوم به امام حسین(ع) و شرح ماجرای کربلا و شهدای آن اختصاص دارد. به واقع میتوان باب سوم الارشاد را مقتل حسین و اصحابش به شمار آورد. شیوه شیخ در کتاب، نقل مستند و مسند حوادث نیست و کتاب به گونهای منسجم و بدون نقل اسناد روایات بیان شده است. هرچند در برخی روایات شیخ به ذکر اسناد پرداخته است. در بیشتر این موارد، راویان شیخ را استادان خود او مثل شیخ صدوق و محمد ثانی در رده او مثل ابوالقاسم جعفربن محمد بن قولویه تشکیل میدهند.
د) نسخه شناسی کتاب؛ الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، دارای 3 نسخه گرانبهای خطی است که در چاپهای اخیر آن، به خصوص چاپ انتشارات داراحیاء تراث اهل بیت(ع) مورد اعتماد بوده است.
1- نسخه کتابخانه آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به رقم 1144. در انتهای این نسخه آمده است فراغ از استنساخ آن در روز جمعه شانزدهم ماه شوال سال 565ه.ق حاصل آمد. در حاشیه این نسخه آمده است: این نسخه را با نسخه مولانا امام ابیالرضا فضلالله بن علی بن عبیدالله حسنی راوندی، مقابله کردم. 2- نسخه کتابخانه مجلس شورای اسلامی به رقم 13112. در انتهای این نسخه آمده است فراغ از استنساخ آن، چهاردهم محرم 575ه.ق حاصل آمد و در حاشیه آن آمده با نسخه مولانا امام ضیاءالدین مقابله شد. 3- نسخه موجود در کتابخانه آیتالله سیدحسین شیرازی. در میان این 3 نسخه، نسخه اول بهترین کیفیت را داراست. این متن دارای اعراب و مصحح است.
ه) نمونهای از متن الارشاد در مقتل امام حسین(ع)؛ «حضرت علیبن الحسین (ع) فرماید: من در آن شبی که پدرم فردای آن شهید شد، نشسته بودم و عمهام زینب نزد من بود و از من پرستاری میکرد. در آن هنگام پدرم به خیمه خویش رفت و جوین غلام ابوذر غفاری نیز نزد پدر مشغول صیقل دادن شمشیر خود بود و پدرم این اشعار را میخواند:1- اف به تو ای روزگار! یار ستمگر! چند به صبح و پسین، برکنی از یار و دوست و همسر، نیست قناعت تو به اندک و کمتر همانا کار تنها به سوی حضرت جلیل است هر که بود زنده راه من را آخر میرود، و این اشعار را دوباره و سهباره از سرگرفت. من چون مقصود او را فهمیدم گریستم.
ولی خودداری کرده خاموش شدم. دانستم بلا نازل گشته است. ولی عمهام چون زن بود و زنان قلب رقیقی دارند نتوانست از گریستن خودداری کند و نزد پدرم دوید و گفت: ای کاش مرگ من رسیده بود و زنده نبودم. امروز چنان است که روز مصیبت مادر، پدر و برادرم بود. حسین(ع) به او نگاه کرده فرمود: خواهرم!شیطان شکیباییات را نرباید. این سخن فرمود و اشک از چشمانش سرازیر شد.
و فرمود: اگر مرغ قطا[ = مرغی است شبیه قمری یا کبوتر] را در آشیانهاش به حال خود میگذاردند آسوده میخوابید. (مثالی است از امثال عرب، کنایه از ناجوانمردی روزگار است که حتی اگر انسان شریفی به دیگران کاری نداشته باشد، ایشان با او دشمنی میورزند و او را راحت نمیگذارند.)» (الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، باب3، ج2، ص93). جز امام حسین(ع) شیخ مفید از 33 تن از شهدای کربلا نام برده است.
در این لیست اسامی شهدای غیر هاشمی کربلا نیز به چشم میخورد. الارشاد را دفتر نشر فرهنگ اسلامی در دو جلد و با ترجمه استاد سید هاشم رسولی محلاتی روانه بازار کرده است. روش این کتاب، به این صورت است که در بالای صفحه متن عربی و در بخش زیرین ترجمه روان فارسی آن وجود دارد.