همشهری آنلاین -یکتا فراهانی: شنیدن عیبها و ایرادهای ما و آگاهی از آنها خوشایند نیست وکسی از آن استقبال نمیکند. با وجود این به دلایل زیادی، زوجها اغلب احساس میکنند که مجاز به تحقیر، توهین و سرزنش یکدیگر هستند.
انتقاد در روابط زناشویی بسیار رایج است. اما چرا بسیاری از زوجها با وجود آنکه میدانند این کار برای رابطه آنها بسیار مضر و مخرب است، باز هم آن را انجام میدهند.
همدیگر را نقد کنیم؛ نه انتقاد
زهرا انجام، روان شناسی تربیتی، سوپروایزر انجمن واقعیت درمانی، مشاوره در حوزه توسعه فردی و زوجدرمانگر در مورد مضرات انتقاد در روابط میگوید: «وقتی صحبت از رابطه میشود همیشه از انتقاد به عنوان یکی از مخربترین رفتارهای ارتباطی یاد میشود.
انتقاد، ایراد گرفتن و نمایان کردن اشتباهات یک فرد با روشی ناخوشایند است. البته بعضیها آن را رفتاری سازنده میدانند چون در بسیاری از موارد، واژه «انتقاد» را بهجای «نقد» استفاده میکنند.
انتقاد حتی اگر با هدف سازندگی هم انجام شود باز تأثیر مخرب خود را بر رابطه خواهد گذاشت. انتقاد ممکن است کلامی باشد مانند زمانی که کسی را مسخره یا تحقیر میکنیم. انتقادهای غیرکلامی هم زمانی است که نگاهی خصمانه به طرف مقابل داریم یا با نگاه نکردن، حرف نزدن و بیتوجهی در واقع به گونهای او را تحقیر میکنیم.
هنگام انتقاد خود را برتر میدانیم و طرف مقابل را میرنجانیم
به گفته این روان شناس، هنگام انتقاد این پیام را به مخاطب منتقل میکنیم که من بهتر از تو میدانم، باهوشترم، خواسته تو بیارزش است، رفتارت احمقانه است، خیلی اشتباه میکنی و ...
در واقع این پیامها تهدیدی است برای نیاز به قدرت و احساس ارزشمندی فردی که از او انتقاد میکنیم. به این ترتیب در روابطی که افراد زیاد از همدیگر انتقاد میکنند مدام از یکدیگر رنجیده خاطر میشوند.
این رفتار باعث میشود افراد از هم فاصله بگیرند. در صورتی که عدهای دیگر در دفاع از خودشان مقابله به مثل و با شدت بیشتری از دیگری انتقاد میکنند. گاهی نیز با پذیرفتن اشتباه خود و با دلسردی که تجربه میکنند دست از تلاش برای بهبود خود برمی دارند.
چرا انتقاد میکنیم؟
زهرا انجام میگوید اما معمولاً سؤال اینجاست که با وجود آسیبهای جدی انتقاد باز هم انتقاد رفتاری شایع بین افراد؛ به ویژه زنان و مردانی است که در ارتباط عاطفی یا زناشویی با یکدیگر هستند.
در پاسخ باید گفت ما انسانهایی هستیم با نیازها، ادراک و تجربیات متفاوت. اغلب تصاویر دنیای مطلوب ما با همدیگر متفاوت است. بنابراین آنچه از دنیای بیرون و اطرافیانمان انتظار داریم نیز متفاوت است.
هیچ دو انسانی را نمیتوان یافت که خواستههایی کاملاً یکسان داشته باشند. به علاوه ما موجوداتی هستیم اجتماعی که برای ساختن زندگی خوشایند به بستر روابط و برقراری ارتباط با دیگران نیاز داریم
انتقاد یعنی کنترل طرف مقابل و تحمیل نظر خود بر دیگری
به گفته این روان شناس در هر رابطهای گاهی ما علاوه بر اینکه رفتار طرف مقابل را نمیپسندیم، انتظاراتمان از رابطه نیز برآورده نمیشود. در این هنگام تحت تأثیر نیاز به قدرت خود، شروع به انتقاد از طرف مقابل میکنیم تا دیگری را وادار کنیم آن گونه که ما میخواهیم رفتار کند؛ غافل از آنکه انتقاد نه تنها ما را به خواستههایمان نمیرساند؛ بلکه با ایجاد مقاومت در طرف مقابل، ما را از آنچه میخواستیم هم دورتر خواهد کرد.
مثلاً پدر و مادرانی که نقطه ضعفهای فرزندشان را به او خاطر نشان میکنند و مدام از او انتقاد میکنند با مخالفت و پرخاشگری او مواجه خواهند شد و به این ترتیب، خیلی زود فرزندشان از آنها فاصله خواهد گرفت. ضمن آنکه تلاشی هم برای بهبود نقطه ضعف خود نخواهد کرد.
چگونه نظر خود را به دیگران منتقل کنیم؟
ولی ما برای انتقال نظر و عقاید خود به دیگران به جای انتقاد کردن چه باید بکنیم و از چه راهی برای بازخورد دادن به طرف مقابل استفاده کنیم تا بتوانیم هم خواسته خودمان را مطرح کنیم وهم رابطهمان حفظ شود.
زهرا انجام میگوید برای آنکه بتوانیم به شیوهای سازنده و اثربخش به رفتار دیگران بازخورد مناسب دهیم باید توجه داشته باشیم اساسیترین مساله آن است که طرف مقابل متوجه شود آنچه میگوییم با هدف رشد و پیشرفت خود او و ارتباط بین ماست.
برای ارسال چنین پیامی بهتر است به چند نکته توجه کنیم؛ نخست آنکه در هر رابطهای خودمان را با طرف مقابل برابر بدانیم و به هیچ وجه نگاه بالا به پایین یا خود برتر بیتی نسبت به دیگران نداشته باشیم.
همچنین برای پیشگیری از تهدید قدرتی که فرد ممکن است احساس کند که منجر به مقاومت بیشتر او هم بشود، بهتر است ابتدا به نقاط قوت رفتار و شخصیت او بپردازیم و سپس سراغ رفتار نامطلوبش برویم. در آخر نیز در صورت تمایل فرد، پیشنهادهایی برای رفتارهای جایگزین به او بدهیم.
ارتباط موفق؛ بدون انتقاد و بدون خشونت
به گفته این روان شناس در حوزه ارتباط مؤثر، مدلهای متعددی برای بازخورد دادن (به جای انتقاد) مطرح شده است. یکی از آنها مدل ارتباط بدون خشونت (nvc) مارشال روزنبرگ است.
در ارتباط بدون خشونت برای مطرح کردن یک موضوع چهار مرحله وجود دارد:
نخست بیان مشاهدات و توصیف آنچه در یک موقعیت اتفاق افتاده؛ البته بدون بیان ارزیابی شخصی خود. سپس بیان احساس یعنی بتوانیم احساس خودمان را شامل رنجش، خوشحالی یا ترس از آنچه مشاهده کردهایم بیان کنیم.
هنگام بیان نیاز نیز مشخص کنیم احساسی که بیان کردیم به کدام نیاز ما مرتبط است. در واقع بیان تقاضا یعنی آنچه را انتظار داریم دقیق و شفاف بیان کنیم.
مثلاً هنگام بدقولی، تأخیر یا دیر رسیدن طرف مقابل میتوانیم بگوییم: وقتی برای شام نیامدی (بیان مشاهده) خیلی ناراحت (بیان احساس) شدم. چون امیدوار بودم بتوانیم بیشتر با هم وقت بگذرانیم (بیان خواستهها و نیاز). من دوست دارم حداقل دو شب در هفته بتوانیم با همدیگر شام بخوریم (تقاضا). به این ترتیب ما همه مراحل برای موفقیت در بیان خواسته خود را به طرف مقابل منتقل کردهایم.
وقتی دیگران از ما انتقاد میکنند
توجه داشته باشیم بهترین رفتار در برابر انتقاد، گوش دادن فعال سخنان انتقاد آمیز دیگران، تشخیص بخشهای درست آن و همدلی با انتقاد کننده در آن موضوع است.
در واقع بهتر است با توجه به شنیدههای طرف مقابل سعی در اصلاح رفتار خود داشته باشیم. البته اگر هیچ بخش درستی هم در انتقاد دیگران پیدا نکردیم میتوانیم آن را نادیده بگیریم. ضمن آنکه چگونگی مواجهه ما با انتقادهای دیگران نشان دهنده میزان عزت نفس ما نیز خواهد بود.