علی بیات که ۱۰ سال پیش درزیر زمین یکی از مساجد منطقه چاپخانه‌ای راه‌اندازی کرده است حرف‌هایی دارد که در دل آن امید موج می‌زند.  

 همشهری آنلاین - رقیه مرکدی: کار برای جوانانی که ترم‌های آخر دانشگاه را می‌گذرانند یا کسانی که کم‌کم می‌روند کارت پایان خدمت خود را دریافت کنند معمولاً یک دغدغه بزرگ است. حتی گاهی آنقدر از بیکاری می‌ترسیم که دنبالش هم نمی‌رویم و منتظر می‌مانیم تا بلکه کسی از راه برسد و شغلی پر درآمد به ما پیشنهاد دهد. اما در این سوی ماجرا افراد موفق معتقدند که نباید منتظر معجزه و ثروت ماند، باید آن را خلق کرد. علی بیات‌زاده یکی از همین افراد است.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید


ماجرای زندگی خیلی از ما شبیه به هم است. حتی ترس‌ها و نگرانی‌هایمان هم معمولاً جنسی شبیه به هم دارند. ترس از بیکاری که امروز در دل بسیاری از جوانان رخنه کرده سال ۷۱ در وجود «علی بیات‌زاده» چاپخانه‌دار امروز هم وجود داشت. نگرانی آن دوران او را از زبان خوش بخوانید: «خدمت سربازی تمام شد و بزرگ‌ترین دغدغه آن زمانم یعنی اشتغال شروع شد. در دوران مدرسه که حرفه و کسب وکاری یادمان نداده بودند و برای کار هم باید یا به حد کافی سرمایه داشته‌باشی یا مهارت و حرفه‌ای بلد باشی. من هیچ‌یک را نداشتم و به همین دلیل حدود ۲ سال از عمرم در سرگشتگی گذشت و اگر کاری پیدا می‌شد هم مقطعی بود. بسیاری از اهالی محل هم شرایطی مثل من را داشتند تا اینکه توسط یکی از دوستان وارد کار صحافی کتاب شدم و چند ماه آنجا کار کردم و از آنجا به کار چاپ علاقه‌مند شدم. کسانی را دیدم که می‌گفتند از صفر شروع کرده‌اند ولی حالا برای خودشان کسب و کار خوبی داشتند و انگیزه‌ای شد تا سال ۷۳ به‌عنوان مبتدی دستگاه دو ورقی افست و با حقوق ماهانه ۲۰ هزار تومان کار در چاپخانه را شروع کنم.»


استقلال کاری


علی بیات‌زاده طی ۶‌ـ ۷ سال از ساعت ۵ صبح تا ۵ عصر در چاپخانه کار می‌کرد. سال‌هایی که به گفته او برخی از هم‌محله‌ای‌هایش نا امید از آینده، با هم خیابان‌ها را بالا و پایین می‌رفتند و سرانجام آسیب‌هایی هم گریبانشان را گرفت، او در چاپخانه بود. ادامه می‌دهد: «طی این سال‌ها کار را خوب یاد گرفتم و از سال ۸۰ تصمیم گرفتم خودم چاپخانه راه‌اندازی کنم ولی سرمایه کافی نداشتم. موضوع را با یکی از اهالی محل که کارخانه سنگ داشت در میان گذاشتم و او هم شراکت را پذیرفت و قرار شد سرمایه را او تأمین کند و کار را من انجام بدهم. یک سال دنبال جواز و محلی برای کار می‌گشتم و بالاخره کارم را با یک دستگاه افست شروع کردم. بسیاری از کسانی که طی این سال‌ها مرا شناخته بودند مشتری‌ام شدند و درآمدم حداقل ۱۰ برابر شد. پس از ۵ سال هم شریکم خواست سهمش را بفروشد و خودم خریدم و کاملاً مستقل شدم.»

میزان درآمد


طی سال‌های اخیر به دلیل مشکلاتی از قبیل تحریم و گرانی کاغذ و مسائل اقتصادی وضعیت کار چاپخانه علی بیات‌زاده هم مثل گذشته پر رونق نیست ولی به هر حال چرخ زندگی می‌چرخد. بیات‌زاده به نکته دیگری هم اشاره می‌کند: «الان اگر کسی به‌عنوان کارگر در چاپخانه کار کند بین ۷۰۰ هزار تا ۲ میلیون تومان در ماه حقوق می‌گیرد و در این بین با اضافه‌کاری و کارهای جانبی این مبلغ حدود ۲ برابر این مقدار می‌شود. اگر هم فرد همت کند و کار را یاد بگیرد پس از چند سال می‌تواند جواز بگیرد و مستقل شود و اگر شرایط کار خوب باشد با یک دستگاه افست می‌تواند ماهانه ۱۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد.» 

همت کنیم


این کاسب هم‌محله‌ای اعتقاد دارد اکنون برای ورود به این حرفه بهتر است تحصیلات مرتبط با چاپ داشته باشید و سپس مهارت و تجربه کسب کنید. اما حرف آخر او هم خواندنی است: «از زندگی جانوران در حیات وحش هم باید درس زندگی و موفقیت آموخت. پلنگ برای شکار از توله بودن تمرین می‌کند. وقتی شکارچی خوبی می‌شود هم برای شکار کمین می‌کند، موقعیت را می‌سنجد و بعد با سرعت می‌دود و شکار می‌کند. حتی اگر شکاری از دستش فرار کند هم ناامید در گوشه‌ای نمی‌نشیند، از تجربه‌اش برای شکار بعدی استفاده می‌کند. هیچ موفقیتی بی‌زحمت به دست نمی‌آید.»

اشتغال پس از تحصیل 

بسیاری از دانشجویان و افرادی که فارغ‌التحصیل می‌شوند، شناخت درستی از محیط کار ندارند و همین موضوع باعث می‌شود تا با سردرگمی شغلی را بپذیرند که ممکن است مناسب آنها نباشد. این سردرگمی و ورود به شغلی ناشناخته باعث می‌شود تا چند سال ابتدای کار صرف شناخت محیط کار شود و در همین دوره است که بسیاری افراد از دستیابی به شرایط ایده‌آل دلسرد می‌شوند. برای رهایی از این دغدغه‌ها باید از هم اکنون در جست‌وجوی شغلی پاره وقت باشید. یعنی علاوه براینکه دوران دانشگاه را پشت سر می‌گذارید می‌توانید با کسب مهارت لازم در آن رشته، تجربه هم پیدا کنید و سابقه کارتان را بالا ببرید اما اگر اصولاً در انتخاب شغل مشکل دارید باید با کمی تامل، میان مهارت، دانش و علاقه مثلث مستحکمی بنا کنید و آن را با تلاشی بی‌وقفه همراه سازید تا به هدف مورد نظر برسید. در انتخابتان دقت کنید چون هر انسانی معمولاً ۵ اتفاق مهم در زندگی‌اش رخ می‌دهد که عبارتند از (تولد، تحصیل، انتخاب شغل، ازدواج و مرگ) بسیاری از انتخاب‌ها راه بازگشتی ندارند و اگر هم داشته باشند مساوی با از دست دادن لحظات بازگشت‌ناپذیر عمر است. ابتدا استعدادهایتان را بشناسید و متناسب با رشته دانشگاهی و علاقه خودتان وارد بازار کار شوید. اصولاً مهم‌ترین عامل بقای شما در تداوم روند کار، احساس رضایت شغلی است. شما وارد مرحله جدیدی از زندگی شده‌اید و کیفیت کارتان هم ضامن بقای شما در این مرحله است. هر روز باید از تعداد خطاهای خود بکاهید و بر بهره‌وری بیفزایید.

_________________________________________________________

منتشر شده در همشهری محله منطقه ۴ به تاریخ ۱۳۹۳/۰۵/۰۱*