همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: وقتی پسرش «سهیل» ۷ سال داشت، از اتیسم او باخبر شد. اواخر دهه ۷۰ بود و کمتر کسی اتیسم و نشانههایش را میشناخت. «آذر سعیدی» اما با یک جفت کفش آهنی سراغ روانپزشکان و متخصصان این حوزه رفت تا زیر و بم اتیسم و راههای توانبخشی و مهارتآموزی به این کودکان را بیاموزد. خودش میگوید: «خیلی دیر فهمیدیم. سال ۸۰ وقتی که سهیل به سن مدرسه رسید فهمیدیم اتیسم دارد. اصلا آن روزها حتی پزشکان اطفال هم اطلاع زیادی از اتیسم نداشتند. کمبود امکانات و آگاهی ناقص از اتیسم باعث شد خودم دست به کار شوم و مثل یکی از کارمندان مدرسه پسرم، سایه به سایه همراه او باشم. روشهای مختلفی را هم که نتیجه مطالعاتم درباره اتیسم بود روی سهیل امتحان کردم. از آموزش موسیقی تا ورزشهای مختلف و ادامه تحصیل. حالا سهیل دیپلم گرفته و علاقه زیادی به کارهای هنری مثل ساخت عروسک و... دارد.»
ماجرای آن عروسکهای زیبا
عروسکها، دستبند و گردنبندهای دستسازی که روی میز وسط اتاق قرار دارد، نتایج گوشهای از تلاشهای آذر سعیدی برای آموزش و توانبخشی به کودکان دارای اتیسم شرق تهران است. سعیدی مثل مادری مهربان «انجمن فرشتههای شرق» را برای حمایت از کودکان دارای اتیسم تاسیس کرد تا داوطلبان با مهارت خودشان به میدان بیاید و در حوزههای مختلف قدمی برای توانبخشی به این کودکان بردارند. میگوید: « ۱۰ سال پیش بیماری سختی گرفتم. آن روزها فقط به سهیل و دختر کوچکترم فکر می کردم. نیت کردم اگر مشکلم حل شود، تمام عمرم را صرف خدمت به خانوادهها و به ویژه مادرانی کنم که شرایط مشابه با من دارند. حالا علاوه بر آگاهیبخشی در فضای مجازی، دهها خانواده که فرزند دارای اتیسم دارند، در جلسات حضوری انجمن شرکت میکنند و با کمک نیکوکاران محلی امکانات رایگانی چون استفاده از استخر، زمین فوتبال، دوچرخهسواری و... هم در اختیار این کودکان قرار گرفته است.»
جهاد داوطلبها
بعد از راه اندازی انجمن، هر کدام از پدر و مادرها هم تواناییهای منحصر به فردشان را برای کمک به یکدیگر به اشتراک گذاشتهاند. یکی مربی فوتبال است، دیگری مربی دوچرخه سواری و یکی هم مربی عروسکسازی و... سعیدی از عرضه محصولات تولیدی کودکان میگوید: «با کمک خانوادهها و مربیان داوطلب، نه تنها بسیاری از مشکلات این کودکان در برقراری ارتباط با دیگران کمتر شده بلکه خودشان با مهارتآموزی در حوزههایی مثل عروسکسازی به گسترش خدمات انجمن کمک میکنند. محصولات دستساز بچهها را در بازارچههای مختلف عرضه میکنیم و درآمد حاصل از آن هم صرف خود آنها میشود. امیدواریم در صورت حمایت مسئولان بتوانیم کارگاهی کوچک اما مختص به کودکان دارای اوتیسم تاسیس کنیم.»