همشهری آنلاین- بهاره خسروی : در باره اینکه عزاداری امام حسین (ع) از چه زمانی شروع شد سوال های زیادی مطرح می شود. عزاداری برای امام حسین (ع) و یاران ایشان از همان روز واقعه کربلا در روز عاشورا شروع شد. نخستین کسانی که بر سوگ این بزرگواران اشک ریختند، اهل بیت ایشان و قوم بنیهاشم بودند. روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجری که اهل بیت علیهالسلام در کنار اجساد مطهر شهیدان به سوگ و ماتم نشستند، نقطه شروع عزاداری برای امام حسین (ع) و یاران با وفایش باید قلمداد کرد. پس از ورود کاروان اسیران به کوفه و سخنرانی امام سجاد (ع) و حضرت زینب و ام کلثوم (س)، صدای ضجه و گریه مردم شهر بلند شد که نوعی عزاداری برای شهدای کربلا بود. زمانی هم که کاروان اسرا به شام رسید، اهل بیت بهمدت سه روز به عزاداری مشغول بودند.اولین عزاداری در مدینه نیز توسط «ام سلمه»، همسر پیامبر (ص) برگزار شد و پس از ورود اهل بیت به مدینه، همه مردم به عزای عمومی پرداختند و امام سجاد (ع) مصائب کربلا را برای مردم شرح داد و مردم در سوگ این مصیبت عظیم گریستند.اما در ایران سیر عزاداری به گونهای دیگر شروع شد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
حکومت آلبویه و تعطیلی ظهر عاشورا
سال ۳۵۰قمری بودکه «معزالدوله» یا همان «احمد دیلمی» سردار فاتح ایرانی به موضوع واقعه عاشورا و عزاداریماه محرم پرداخت. او برپایی مراسم عزاداری درماه محرم و تعطیلی بازار در ظهر عاشورا را مطرح کرد. برپایی مراسم جشن برای عید غدیر هم از دیگر آدابی بود که اجرای آن در زمان او آغاز شد.
«ابناثیر» در کتاب «الکامل فیالتاریخ» بنیانگذار عزاداری اباعبدالله را «معزالدوله» میداند. در کتاب «النصر» مرحوم«میرجلیل قزوینی» آمده است: بهرغم محدودیتهایی که برای شیعیان بهوجود آمده بود آنها در گوشه و کنار در ماه محرم عزاداری میکردند، منتها در یک زمانی این فضا باز میشود که اجازه پیدا میکنند علنی عزاداری کنند.
رسمیتیافتن تشیع در دوره صفویه
تا قبل از قدرت گرفتن صفویان، اعلام رسمی مذهب شیعه در زمان بعضی از پادشاهان ممنوع بود اما مردم اجازه نصب پرچم و نوشتن شعارهایی در سر کوچهها و مساجد با مضامین شیعی را داشتند. البته در دوران مغولان محدودیتهایی برای اجرای مراسم عزاداری ایجاد شده بود. به همین دلیل در دوره مغول امامزادهها کانون مرکزی فعالیتهای شیعیان بودند. اما بعد از روی کارآمدن صفویان ماجرا به کل تغییر کرد و مردم آزادانه مراسم عزاداری برپا میکردند و لعنت بر قاتلان اباعبدالله میفرستادند و مردم با شنیدن آن «بیشباد» میگفتند که این دیالوگ در ادبیات محاورهای امروز هم وجود دارد.
ورود پرچم و کتل به مراسم عزاداری
با آزادشدن اجرای مراسم عزاداریماه محرم و صفر در دوره صفویان شاهد تغییرات زیادی در نحوه اجرا و ورود ابزارآلات نمادین جنگی و رزمی برای باشکوه برگزار شدن این مراسم هستیم. در این دوران علم، کتل، پرچم و بیرق، پنجه یا سرپنجه به دستههای عزاداری وارد شد تا این مراسم رنگ و بوی جذابتری به خود بگیرد؛ چنانکه گفته میشود مراسم علامتگردانی که هرسال شب سوم شهادت امام حسین(ع) درچهارراه سیروس برگزار میشود سرآغازش از دوران صفویان است.
محدودیت روحانیون
روحانیت برای حفظ تشیع و همچنین ادای مراسم عزاداریماه محرم از همان دوران صفویان با همه فراز و فرودها و محدودیتهای ایجاد شده از سوی حکومت نقش مهم و اثرگذاری داشتند. هرچند برای مثال شاه اسماعیل یکسری جریانات مذهبی را آزاد اعلام کرد اما فعالیت روحانیون داخلی محدود شد. یا شاه طهماسب درخواست میکند از جبلالعامل، روحانی به ایران بفرستند. در نهایت فردی روحانی به نام «محقق کرکی»، به ایران سفر میکند. جالب اینجاست که همین فرد نامهای مینویسد با این مضمون که حکم حکومتی شاه طهماسب را من باید صادر کنم.
واعظان معروف دوره قاجار
اما با نشستن قاجاریان بر مسند قدرت برپایی مراسم عزاداریماه محرم به شیوهای جدیدتر اجرا میشد. در این دوره تهران واعظان و سخنرانان معروفی داشت. «ملا فاضل دربندی» از واعظان محبوب فتحعلی شاه قاجار بود. مراسم روضهخوانی و سخنرانی این واعظ در تهران حسابی پرآوازه بود. اما در یک حرکت نابجا فتحعلی شاه از او ناراحت میشود و ملا فاضل دربندی را تبعید میکند. مرحوم «کیوان قزوینی» از خطبای توانمند تهران بود که صدایی رسا داشت. بنا بر تعریف حاضران مجالساش در مسجد که منبر میرفته بهاصطلاح ۳هزار نفر حضور داشتند. همچنین سیدجمال واعظ اصفهانی، پدر «محمدعلی جمالزاده» و «ملک المتکلمین» جزو افراد اثرگذار و منبریهای معروف تهران بودند.
خوابهای دروغین سلاطین
عوامفریبی و اضافهکردن خرافات برای تأثیر بر افکار عمومی مردم از شگردهایی بود که اغلب پادشاهان به شیوههای مختلف در مراسم عزاداری آن را اجرا میکردند. برای مثال اغلب آنها خود را مرید اهلبیت(ع) و خاندان عصمت و طهارت معرفی میکردند. یکی ادعا میکرد «من کمربسته و غلامم»یکی دیگر مدعی بود بهدلیل نزدیکی و قربتی که به ائمه دارد شب گذشته یکی از معصومین به خوابش آمدهاند.
هیئت قزاقها در دوره پهلوی اول
یکی از هیئتهای معروف تهران در دوران پهلوی اول هیئت قزاقها بود که رضاشاه از سردمداران آن بود. آنها نوحه معروفی داشتند با این مضمون که اگر قزاق در کربلا بود سرانجام عاشورا اینطوری نبود. جلودار عزاداران، رضا شاه بود که بالای منبر میرفت و گریه میکرد و کاه بر سر میریخت.
آموزش مداحان و واعظان
در دوران رضاشاه مجموعهای برای ساماندهی و آموزش وعاظ و خطبا و تربیت روحانیون و طلاب راهاندازی شد. در این مجموعه بهنحوی علما، روحانیون و واعظان کنترل میشدند و به آنها آموزش داده میشد در مراسم عزا یا شادی چگونه سخنرانی کنند. مرحوم «فروزانفر»در کتاب «سرمایه سخن» به تمام مناسبتهای هجری و قمری و اینکه روحانیون چه مطالبی را باید برای سخنرانیهایشان در مناسبتهای مختلف مذهبی مطرح کنند پرداخته است.
ساماندهی هیئتها در دوره پهلوی اول
در دوره پهلوی اول با سختگیریها و تغییر رویه حکومت برپایی مراسم عزاداری به مناسبت ایام شهادت امام حسین(ع) کاهش پیدا کرد یا بیشتر مخفیانه انجام میشد. در آن دوران مسیر حرکت و تجمع بیشتر دستههای سینهزنی و عزاداری، بازار تهران بود و همین باعث تداخل و درگیری در اجرای مراسم میشد. براساس اسناد موجود کمیساری، در سالهای اول دوران پهلوی، ۷۹درگیری در هیئت ثبت شده است. به همین بهانه رضا شاه بیانیهای صادر میکند و نظمیه را موظف به نظم و ساماندهی هیئتها میکند.