همشهری آنلاین- بهاره خسروی :از سوی دیگر، «وینستون چرچیل» برای بار دوم نخست وزیر انگلستان شد. او یکبار برای حذف هیتلر و بار دوم برای برانداختن مصدق روی کار آمد و این ماجرا نشان از قدرت ایران و وجهه دکتر مصدق در جامعه جهانی آن روزگار دارد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
به گفته دکتر «محسن جلیلوند»، استاد روابط بینالملل، بعد از پایان جنگ جهانی دوم وجدایی هند از انگلستان، چهره بینالمللی دولت انگلیس تضعیف شد. این ماجرا بهترین فرصت برای نخبههای ایرانی، از سلطنتطلب و ملیگرا گرفته تا طیفهای مذهبی، بودتا همگی جمع شوند وماجرای لایحه ملی شدن صنعت نفت روی کاغذنوشته شود. دولت دکتر مصدق سیاست موازنه منفی داشت و در مجموع معتقد به عدم وابستگی به دولتهای غرب و شرق بود. او عقیده داشت هرچه داریم پس میگیریم و یکی از این داراییها نفت بود که به نهضت ملی شدن صنعت نفت ختم شد. ایران کشوری پریشان و آشفته از جنگ جهانی دوم بود و تصویب لایحه ملی شدن صنعت نفت از سوی مجلس گام نخست ساماندهی اوضاع آشفته آن بود.»
به گفته این استاد دانشگاه، انگلیسیها برنمیتابیدند که این منبع عظیم درآمدی را از کف بدهند و به این فکر میکردند که هرطور هست باید ورق را برگردانیم و این شد که چرچیل دوباره روی کارآمد تا زمینهساز سقوط دولت مصدق باشد. در حال و هوای جنگ سرد بود که چرچیل تصمیم به مذاکره با آمریکاییها برای سقوط دولت مصدق گرفت. او برای رسیدن به هدفش و حذف دولت مصدق، روی کمک آمریکا همپیمانش در جنگ دوم جهانی حساب کرد. آمریکاییها هم بدشان نمیآمد چهره جهانی انگلیس تضعیف شود و آنها جایگزین این ایفای نقش شوند.
جلیلوند در بخش دیگری از صحبتهایش از شروط آمریکا برای همکاری با انگلیسیها میگوید: «انگلیسیها عملیاتی به عنوان چکمه را برای سقوط دولت مصدق طراحی کردند و به آمریکاییها ارائه دادند و آمریکاییها اجرای آن را بنا به شروطی قبول کردند. آن زمان یکی از برادران دالس رئیس سیا و دیگری وزیرخارجه آمریکا بود. آنها موضوع کمونیست بودن دکتر مصدق را در میان افکار عمومی مردم ایران مطرح کردند آن هم در شرایطی که بعد از جنگ جهانی دوم، حد فاصل سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، ایران یک دوره آزادی را تجربه میکرد. احزاب مختلف از جمله حزب توده و جراید اجازه فعالیت و نوشتن و تبلیغ هر مطلبی حتی علیه دکتر مصدق را داشتند، چرا که دکتر مصدق همزمان با روی کار آمدنش به تیمسار افشاردوست نامه نوشت که در هر روزنامهای علیه من چیزی نوشت اجازه برخورد ندارید.»
این استاد روابط بینالملل اضافه میکند: «البته ناگفته نماند که از میان برداشتن دولت مصدق هم کار چندان راحتی نبود. وقتی نفت ایران ملی شد، انگلیسیها ایران را محاصره کردند و اجازه فروش نفت را نمیداند. آنها معتقد بودند این نفت دزدی است. مصدق برای حل این مشکل بحث توزیع اوراق قرضه را مطرح کرد و مردم با خرید آن از او حمایت کردند، اکثرا طلا و جواهرشان را میفروختند. به مرور زمان عملیات چکمه به آژاکس تبدیل شد و با تایید آیزنهاور، رئیس جمهور وقت آمریکا، پرونده تغییر دولت ایران کلید خورد و با ترفندها و شیوههای مختلف، کوبیدن مصدق شروع شد تا در نهایت ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ با هزینه ۷ میلیون دلاری یکی از کمهزینهترین کودتاهای جهان اتفاق افتاد و دولت مصدق سرنگون شد.»