این گروهها نه در بخش اصلی بلکه در بخش جنبی جشنواره به اجرای برنامه پرداختند. در بین کنسرتهای متعددی هم که در طول سال برگزار شد، شاید یک یا 2 گروه از شهرستانها به اجرای موسیقی نواحی پرداختند. به عبارت دیگر دوستداران موسیقی نواحی از شنیدن این نوع موسیقی خاص در سال گذشته محرم بودند.
در ایام نوروز، جشن نغمه و طبیعت در تالاب آلماگل برگزار شد؛ جشنی که به بهانه طبیعت به موسیقی محلی و نواحی همان منطقه پرداخت.
دومین دوره جشن نغمه و طبیعت با تمام مشکلات برگزار شد. برگزاری این جشن هم بهدلیل علاقه شخصی مدیر جشن است که میخواهد هم طبیعت و هم موسیقی و آیینهای منطقه خاص کشور را به مردم نشان دهد؛ آیینهایی که امروز رو به فراموشی است؛ آیینها و موسیقیهایی که به خودی خود قابلیت جذب توریست را دارد اما در کشور ناشناخته است. البته بهتر است بگوییم که این گروهها ناشناخته نیستند بلکه در حال فراموشی هستند.
شاید جشنواره به جشنواره از این گروهها برای اجرای برنامه دعوت میشود؛ گویی که خود این هنرمندان هم دارند اصالت و اصل خود را فراموش میکنند. گواه این ادعا را میتوان در جشن نغمه و طبیعت دید و گروه موسیقی کلاسیک ترکمن که ترکیب سازهای دوتار، گیتار برقی، آکاردئون، سینتیسایزر و کمانچه را انتخاب کرده بودند؛ معجونی که مخاطب هم تا به آخر دیدن آن را تاب نیاورد.
دیدن این کنسرت این سؤال را به ذهن میآورد که موسیقی اصیل ترکمنی ره به کجا میبرد. شاید اگر در کنار آن اجرای موسیقی اصیل ترکمن با گروه دکتر مجید تکهای یا دیدن مراسم ذکر خنجر و رقص گروه سیستان و بلوچستان نبود، باید نگران انحطاط موسیقی ترکمن میشدیم.
بهنظر میرسد که اگر این توجه اندک و برگزاری چند جشنواره هم نباشد باید در سالهای بعد اجرای این گروهها را نه به شکل سنتی و اصیل، بلکه مدرن و امروزی دید.
موضوع اینجاست که چرا برگزاری این جشنها با مشکلات زیادی از گرفتن مجوز تا پیداکردن گروههای اصیل همراه است؟ چرا مراکز مرتبط با موسیقی در این امر سازمان میراث فرهنگی را حمایت نمیکنند؟ چرا این گروهها به حال خود رها شده اند؟ آخرین اجرای دکتر مجید تکهای به چند سال قبل یا چند جشنواره موسیقی قبل برمیگردد؟
حمایت را تنها در میزگردهای تخصصی و مصاحبهها نمیتوان بیان کرد؛ حمایت نیاز به تعریفی دارد که برگزاری جشنواره و برگزاری اجراهای بیمسئله برای هنرمندان را شامل میشود. برگزاری جشن نغمه و طبیعت نشان داد که مخاطبان امروزی و حتی شهری از دیدن و شنیدن موسیقی محلی و آیینهای گذشتگان لذت میبرند و قدرت تشخیص کیفیت هنری آثار را نیز دارند؛ قدرتی که باعث میشود که هنرمند مخاطب خود را جدی بگیرد و جدیتی که باعث رشد کیفی آثار او خواهد شد.
اگر سالنی برای اجرای مدوام این گروهها وجود داشته باشد، طبیعتا برنامه مداوم هم در پی خواهد داشت، سالن ثابت و برنامههای ازپیش تعیینشده هم در پی خود، مخاطب ثابت را خواهد داشت و حضور مخاطب ثابت باعث رشد کیفی هنر خواهد شد و به این صورت چرخ اقتصادی هنر و هنرمند میگردد.
این جشن که با تبلیغات کم برگزار شد نشان داد که هنر موسیقی محلی و نواحی ما قابلیت جذب مخاطب را دارد و از همه مهمتر باعث میشود که هرگز هنرمندان محلی فراموش نشوند.