همشهری آنلاین- فرهاد کنکاش: کمرش از فرط پیری خم شده اما چهرهاش نورانی است. عمری عبادت و اشکهایی که لابهلای صحبتهایش میریزد، گویای این است که عشق و محبت امام حسین(ع) وجودش را فراگرفته است. همین ارادت به اهلبیت(ع) است که او را سرپا نگه داشته و در ۸۰ سالگی هم به مساجد، حسینیهها و تکایا میرود و در مدح امامان معصوم(ع) میخواند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
همچنان صدای رسا و دلنشینی دارد و با وجود سن زیاد، گوشهایش به خوبی میشنود و بدون عینک میتواند نوشتههای ریز کتابهای مداحی و دستنوشتههای قدیمی را مطالعه کند. حاج علی قنبر حبیبپور، همه این نعمتها را مرهون نوکریاش در دستگاه امام حسین(ع) میداند و اعتقاد دارد اگر مداحان میخواهند مستمع خود را در مجالس نگه دارند، باید برای امام حسین(ع) بخوانند.
او تعریف میکند: «زمانی که ما نوحهخوانی را شروع کردیم، یکی، دو نفر بیشتر مداح در ده وجود نداشت. قدیمترها کتاب هم خیلی پیدا نمیشد و فقط یکی، دو منبع برای مرثیهخوانی وجود داشت.» حبیبپور برخلاف بسیاری از مداحان با نوآوری و سبکهای جدید مخالفتی ندارد. او میگوید: «هرکسی به هر نحوی در مظلومیت امام حسین(ع) و یاران وفادارش بخواند و دیگران را به فکر ببرد، به دل من میچسبد به شرطی که شعرهایش آهنگ و پیرایه مبتذل نداشته باشد و دوم اینکه شعرهایش محکم و قوی باشد.»
حبیبپور اعتقادات زیبایی هم دارد از جمله اینکه «باید دقت ما مداحان در روضهخوانی خیلی زیاد باشد. اگر اعتقاد داریم اهلبیت(ع) در جلسه حضور دارند، بنابراین دقت بیشتری در مداحی و روضهخوانی داشته باشیم.»
عمری است با نوای حزین خود کاروانی از دلها را زیر مهتاب یقین و عمق باغ ارادت میبرد. حاج علی قنبر حبیبپور، در شمار کسانی است که از نوجوانی، از سر عشق به اهلبیت(ع)، به جمع مداحان و مرثیهپردازان پیوسته و مسیرها و سنگلاخهای سخت و طولانی را پیموده اما خودش آنچه را که در مداحی از آن بهعنوان موفقیت یاد میشود چیزی جز عنایت اهلبیت(ع) نمیداند. ۶۵ سال است که در فراز و نشیب اضطراب کلمات و امواج بیشکیب، اصوات و واژههایش همگان را به نور میرساند و بسیاری از اهالی بهویژه جوانان شیفته جاذبههای فنی مداحی او هستند. بسیاری از پیران و پیشکسوتان عرصه ارادت به سیدالشهدا(ع) از پایبندی او به اصول اصیل و سنتی مداحی، از جمله توجه به موسیقی و ردیفهای آوازی، انتخاب دقیق شعر و از حفظ خواندن آن سخن میگویند.
آنچه باعث شد مقدمه این گفتوگو را با شیفتگی درباره او بنویسیم، ادب و تواضع و همچنین اظهار معرفت او به اهلبیت(ع) است که امیدواریم این جلوه روشن همواره در آینه رفتار و گفتار او مشهود بماند. این پیرغلام اهلبیت(ع) این روزها با وجود بیماری، مشتاقانه در مجالس و محافل مذهبی شرکت میکند.
ارادت جوانها به مداح پیر محله
دستها میلرزد و پاها دیگر او را برای رفتن به مجالس مذهبی یاری نمیدهد. بااین وجود چنان بر عصا تکیه زده و از جا بلند میشود که گویی برای رفتن به جایی که برایش تعلق خاطر دارد، سر از پا نمیشناسد. هرچه باشد، حاج علی قنبر حبیبپور در مساجد، حسینیهها و تکایا جان دوباره میگیرد و هرزمان که میکروفن به دست میگیرد و از ائمه اطهار(ع) میخواند، احساس سرزندگی میکند. بازهم دوست دارد برای ارادت بهسالار شهیدان کربلا، روی پاهایش ایستاده و مداحی کند اما حیف که بیش از چنددقیقه طاقت نمیآورد و به توصیه پزشک، باید مراعات کند. اینطور است که این روزها جوانان محله او را تنها نمیگذارند. اگر بچههایش اجازه دهند، به نوبت به خانهاش رفته و او را سوار ماشین میکنند تا به تکیه برسانند. حاج علی را روی صندلی مینشانند و خودشان سرپا میایستند تا او بخواند و آنها سینه بزنند. گویی حاجی از این وضع راضی نیست چراکه ۶۵ سال در این دستگاه ادب کرده و روی پا ایستاده اما چه کند که چارهای نیست.
اخلاص؛ شرط اول مداحی برای اهلبیت(ع)
این مداح پیشکسوت، عمری است با مرثیههایی که در هر سطرش حسین(ع) و غزل کربلایش تکرار میشود، غبار غم را از شانههای زخمی اهالی پاک میکند. او که سالهاست بذر محبت اهلبیت(ع) را در دلهای مردم میکارد، اخلاص را شرط اول مداحی میداند: «وقتی دل مداح زلال باشد و معرفت هم پیدا کند، کلامش چشمه جوشانی شده که جاری میشود و به دل مردم نفوذ میکند و ذکر، منقبت و فضیلتهایی که از چهارده معصوم(ع) بیان میکند، باعث هدایت مستمعین و افرادی میشود که تشنه شنیدن هستند.»
این پیشکسوت عرصه مداحی با اشاره به اینکه مداحی رسالت سنگینی است که بر دوش افراد گذاشته میشود، ادامه میدهد: «سخن دارای معانی و مفاهیم بلند و غنی، هرچند کوتاه هم باشد، آثارش عمیق و ماندگار است. اینجاست که گاهی ۲ خط شعر مداح، کار یکسال منبر را میکند البته شعری که محتوا داشته باشد، موضوعی که مقام معظم رهبری هم بر آن تأکید دارند.» حبیبپور میگوید سخن مداح باید طوری باشد که پنجره دل مردم را باز کند، حرفهایی بزند که شمع وجودشان را شعلهور کند، یادشان بیندازد که باید در برابر خدا خاشع باشند و به پیروی از راهی که ائمه اطهار(ع) رفتهاند، ترغیبشان کند.
پدرم برایم کتاب مداحی خرید
حاج علی قنبر حبیبپور بیستم اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۴ در روستایی به نام «بستاندره» از توابع شهرستان بیجار به دنیا آمده و بدون شک از افرادی است که غصه روزهای گذشته را نمیخورد چراکه کاری نکرده که غصه جبران آن را داشته باشد. این پیرغلام ۸۰ ساله منطقه افتخار میکند که عمر خود را در راه امام حسین(ع) و معرفی واقعه عاشورا سپری کرده میگوید: «عمری کبوتر بام تواَم یاحسین/ همواره در ترنم نام تواَم یاحسین/ پیران اگرچه شاید به یاد جوانی اَند/ شادم از آنکه پیرغلام تواَم یا حسین.» حبیبپور زندگی پاک و بیآلایشی داشته و به گفته همسرش، کسی به یاد نمیآورد که فردی از دست او ناراحت باشد یا حاجی با حرفهایش کسی را رنجانده باشد. حبیبپور به کشاورززاده بودن خود افتخار میکند و میگوید: «تنها پسر خانواده بودم و ۲ خواهر داشتم. همزمان که در زمینهای کشاورزی کار میکردم و دامها را به صحرا میبردم، به مکتبخانه میرفتم تا اصول خواندن و قرائت صحیح قرآن را از «میرزا رستم» و «سید بابا» یاد بگیرم. همان زمان که توانستم خواندن و نوشتن قرآنی را یاد بگیرم، در مسجد روستا کتاب مداحی یکی از اهالی روستا را ورق زدم و خواندم. خدابیامرز رحمت الله که در مسجد ده مداحی میکرد، متوجه علاقه من به کتابش شد. اجازه داد کتاب را به خانه ببرم و بخوانم. وقتی هم پدرم «کاکه برا» متوجه موضوع شد، از خوشحالی اشک ریخت. من را به شهر برد و برایم کتاب مداحی خرید.» وی که با مرور خاطراتش در گذشتهها غرق شده، از نخستین مداحی خود در ۱۵ سالگی برای ما حرف میزند: «محرم سال ۱۳۲۹ بود که برای نخستین بار چنددقیقه مداحی کردم. آن موقع از سیستمهای صوتی خبری نبود. در مسجد روستا جمع بودیم که یکی از مداحان خواست بخوانم. از جا بلند شدم و شروع به مداحی کردم. خوشبختانه برای خواندن نیازی هم به سیستم صوتی نداشتم چون مادرزادی میزان صدایم بالا بود. همین کار باعث شد در دسته عزاداری روستا مداحی کنم. روستای ما در دشت قرار داشت و به گفته اهالی، وقتی مداحی میکردم، صدایم در کوه و دشت میپیچید و حتی از روستاهای اطراف شنیده میشد.»
بچههایم باید روی پای خود بایستند
این ذاکر اهلبیت(ع) ۶ پسر و ۳ دختر دارد. خداوند ۲۶ نوه و ۱۳ نتیجه به او عطا کرده و ۳ پسرش عاشق مداحی هستند. حبیبپور گاهی بچههایش را دورهم جمع کرده و در خانه کلاس مداحی برای آنها برپا میکند. با اینکه دوست دارد پسرهایش در مجالس عزاداری مداحی کنند اما مایل است با مطالعه تاریخ، شرکت در کلاسهای مداحی و تمرین مداوم، قدم در این راه بگذارند. به آنها توصیه میکند به پشتوانه و تکیه به او و در مجالس او مداحی نکنند. توصیه میکند خودشان روی پای خودشان بایستند تا مورد تشویق واقعی عزاداران قرار گیرند. حبیبپور میگوید: «اگر مداح حال نداشته باشد و خودش به آنچه میگوید اعتقاد نداشته باشد، نمیتواند اثری روی مخاطبش بگذارد چون به قول شاعر تا نباشد آتشی سوزنده، دودی پیدا نمیشود.» سپس اضافه میکند: «شکی نیست که هیچ چیز نمیتواند با گریه بر اباعبدلله(ع) برابری کند، به شرطی که با معرفت باشد. باید بدانیم فقط گریه صرف شرط نیست، به قول شاعر؛ همین نه گریه بر این شاه تشنه لب کافیست/ اگرچه گریه بر آلام قلب تسکین است/ ببین که مقصد عالی وی چه بودای دوست/ که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است/ ز خاک مردم آزاده بوی عشق آید/ نشان شیعه و آثار پیروی این است.» وی با صدایی ضعیف واژگان شعرش را کنارهم میچیند و ادامه میدهد: «ابتدا عباس را باید شناخت/ بعد از آن در ماتمش دل را گداخت/گر که درمان میشد از هر گریه درد/ ابن سعد بیحیا هم گریه کرد.»
۳۵ سال قرائت دعا در مسجد محل
حبیبپور نزدیک به ۳۵ سال است که در مسجد امام صادق(ع) محله نعمتآباد به قرائت دعا میپردازد. هنوز هم نماز ظهر و مغرب خود را در این مسجد بهصورت جماعت میخواند و دعای پس از نماز برعهده اوست. تا همین ۲ سال پیش مؤذن مسجد بود تا اینکه علاقه یک جوان به این کار باعث شد میکروفن را به او بدهد. خیلیها میدانند که او جوانهای زیادی را به مداحی، قرائت قرآن، قرائت دعا و مکبر شدن تشویق کرده و از اینکه با این کارش باعث شود خودش کنار برود، واهمهای ندارد. او در حسینیه حضرت رقیه(س) نیز مداحی میکند و خودش عاشقانه دختر ۳ ساله سیدوسالار شهیدان کربلا را دوست دارد. میگوید: «وقتی بچه از پدرش چیزی بخواهد، پدرش هرطور شده احتیاج او را برطرف میکند. من هم همیشه به دختر ۳ ساله امام حسین(ع) توسل میکنم. او را واسطه قرار میدهم تا خداوند متعال و پدر گرامیاش دعاهای من را مستجاب کنند و خوشبختانه همیشه تأثیر این توسل را در زندگیام دیدهام.»
یک ریال هم برای مداحی نگرفتهام
این پیرغلام اهلبیت(ع) در طول ۶۵ سال مداحی، تاکنون حتی یک ریال هم از کسی صله نگرفته است. حبیبپور میگوید: «۳۴ سال پیش به تهران آمدم و ساکن محله نعمتآباد شدم. تا ۱۲ سال پیش مغازه لبنیاتی داشتم که حالا اجاره دادهام و از این طریق امرارمعاش میکنم. اعتقاد دارم بهتر است مداح چشمش به دستبانی نباشد. دستمزدهایی که برخی افراد میگیرند، معضل است و به نظر من برخی از بانیان مجلس مقصر هستند چون متأسفانه برای اینکه مجلس خود را شلوغ کنند، مبلغ زیادی خرج میکنند تا مداح مشهور دعوت کنند. چنین افرادی راه را اشتباه میروند و باید در این زمینه فرهنگسازی شود.» او ادامه میدهد: «برخی افراد در زمان مداحی دوست دارند هر طور شده و به زور اشک از مردم بگیرند و به مستمع میگویند که بلند گریه کن و این صدا مال شما نیست. خودم برای گرم شدن مجلس هیچوقت این کار را نکردهام و به نظر من هیچ اشکالی ندارد مردم آهسته اشک بریزند. اصل این است که مداح دل مستمعان را با خودش همراه کند.»
حضور در مسجد با هر زحمت
پوکی استخوان باعث شده پزشکان به حبیبپور توصیه کنند زیاد راه نرود و موقع مداحی روی صندلی بنشیند. میگوید باید زانوی هر دو پایم را جراحی کنم اما میترسم خانهنشین شوم و نتوانم به مسجد بروم. او برای اینکه درد پا مانع از رفتنش به مسجد نشود، خرج زیادی کرده و با تغییر در راه پله خانهاش، بالابر کوچکی در راهرو نصب کرده تا مجبور نباشد پلهها را طی کند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۹ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳