به گزارش همشهری آنلاین به نقل از بهداشت نیوز، استرس و اضطراب اغلب به عنوان نوعی احساس منفی شناخته میشود و با کارهای روی هم انبار شده و مشکلات خانوادگی و برنامهی کاری شلوغ ما را تحت فشار قرار میدهد، زمانی افراد مضطرب میشوند که احساس کنند کارها و وظایفی که باید انجام دهند از میزان وقت و توانایی آن ها بیشتر است.
استرس مزمن
این نوع اضطراب پاسخی روانی یا فیزیولوژیکی به یک واقعه استرسزای درونی یا بیرونی است که به طول میانجامد، بر اساس تحقیقات این نوع استرس با تغذیه ناسالم، مشکلات پوستی و به احتمال زیاد با بیماری های مزمن دیگر در ارتباط است.
روانشناسان بر این باورند که در مقادیر کم، اضطراب می تواند تاثیرات مثبتی داشته باشد؛ بر اساس تحقیقات، سطح معقول و قابل کنترلی از استرس روزانه که همان استرس مثبت در نظر گرفته می شود، می تواند از بدن در مقابل آسیب هایی که با افزایش سن و در اثر ابتلا به بیماریهای مختلف ایجاد می شود، محافظت کند.
استرس مثبت باعث افزایش انگیزه میشود
از آنجایی که استرس زیاد انگیزه افراد را کاهش میدهد و به آن ها فشار روحی وارد می کند، داشتن مقدار کمی استرس می تواند مفید واقع شود، به ویژه زمانی که میخواهیم کاری را شروع کنیم؛ به طور مثال وقتی که اضطراب دارید کارتان را سر موعد تمام کنید باعث میشود بیشتر تمرکز کنید، زیرا وقت تان در حال اتمام است.
مقادیر متعادلی از استرس میتواند انگیزه افراد را افزایش دهد. همه ما این تجربه را داشتیم که بگوییم باید فلان کار را انجام دهیم، اما انگیزه کافی برای انجام آن را نداشته باشیم. اما درست به محض آنکه احساس کنیم وقتمان در حال اتمام است، دچار استرس می شویم و انگیزه لازم را پیدا می کنیم و تمام کارها را در کوتاه ترین زمان ممکن انجام می دهیم.
استرس میتواند دوستی و محبت را ترویج دهد
یکی از غافلگیر کننده ترین مزایای استرس این است که به ایجاد روابط میان فردی کمک می کند که کلید سلامتی همگانی محسوب میشود؛ روابط اجتماعی یکی از بهترین عوامل حفاظتی در برابر بیماریهای جسمی و روحی محسوب می شود.
وقتی افراد احساس میکنند از سمت دیگری دوست داشته و درک میشوند؛ کمتر احساس انزوا و تنهایی میکنند؛ به طور مثال گروههای حمایتی بهترین مکان برای افرادی است که در مورد استرس و اضطراب خود با یکدیگر صحبت میکنند که باعث ایجاد همدردی و در عوض هورمون های مثبتاندیشی میشود.
با درد دل کردن، افراد احساس بهتری پیدا میکنند، زیرا بهتر می توانند مشکلات یکدیگر را درک کنند و به احساسات خود اعتبار ببخشند و از تجربیات منفی خود، مفاهیم مثبت خلق کنند.