همشهری- مریم باقرپور:از جامها با عنوان «سنگاب» و دوستکامی (ظروف فلزی را هم شامل میشد) نام میبردند که برخی آن را وقف آب میکردند.
دوستکامی
با نگاهی به همه ادیان و مذاهب، دیده میشود که «آب» عنصر تطهیرکننده و دورکننده پلیدیها، تکریم شده و در آداب و مراسم مذهبی، واجد جایگاهی ویژه شده است. در تمدن اسلامی هم آب، معنی و مفهومی قوی و محکم پیدا کرده و چون عطش انسان تشنه را از بین میبرد، با آن وضو میگیرند، کشاورزی و هر ناپاکی را پاک میکنند، اما والاترین و متعالیترین مفهوم اجتماعی- اعتقادی آب در مذهب شیعه است؛ جایی که علاوه بر تمام مفاهیم، آب، نمادی از گذشت و فداکاری و سپس شهادت میشود. این است که همان فلسفه اصلی وقف آب و ساخت بناهایی به نام سقاخانه و گذاشتن سنگابها رسم میشود. «فاطمه رنجبر» یکی از کارشناسان صنایع دستی که تحقیقات زیادی در این زمینه انجام داده، میگوید: «سنگاب و دوستکامی بهترتیب سنگ بزرگ و قدح سنگی و گاه فلزی بودند که هزاران تشنه را بیهیچ چشمداشتی سیراب میکردند. در واقع این شیوه، پذیرایی ساده و رایگان بود و طالبان آب حتی اگر تشنه هم نبودند مینوشیدند، چرا که معتقدند آب نطلبیده، مراد است.»
منقش به آیات قرآنی
براساس تحقیقات، بیشترین سنگابها در حیاط مساجد و اطرافش و همچنین بقاع دوره صفویه قرار داشتهاند. رنجبر در این باره بیشتر توضیح میدهد: «گاهی از سنگاب با عنوان دوستکامی هم نام برده میشد، با این تفاوت که سنگاب، فقط از سنگ بود، اما دوستکامیها ظروف کوچک و بزرگ سنگی یا فلزی به شمار میآمدند و از سوی هنرمندان نوشتههایی روی آن حکاکی میشد که بیشترش آیات قرآن، صلوات بر چهارده معصوم یا اشعار عرفانی بود. به همین دلیل نتیجه آبی که مردم از آن مینوشیدند متبرک به کلام وحی و اسامی چهارده معصوم بود که آن را اصطلاحا کامگرفتن از دوست یا دوستکامی میگفتند.»
به کام مردم
در تهران قدیم بیشتر سنگابها و دوستکامیها وقفی بودند و سفارشدهندگان آنها را به یاد شهیدان دشت کربلا در مساجد و معابر عمومی قرار میدادند؛ تا جایی که جعفر شهیدی در جلد سوم طهران قدیم چنین نوشته: «سقاخانه دکان یا نیمبابی بود که آب گاهی در آن به وجود آورده، پیالهای در آن نهاده، آب آن را در دسترس تشنگان میگذاشتند که در زمره کارهای ثواب به شمار میآمد. ابتدا به وسیله سطل، کوزه، مشک و کشکول آب به مردم میرساندند. گاهی هم ظرفهای آب در معابر قرار میدادند و کمکم با چشم و هم چشمی، ظروف بزرگ سنگی و دوستکامیهای بزرگ جانشین آن شد.»
میراث معروف
سنگاب مسجد امام خمینی(ره) در دل بازار بزرگ تهران یکی از معروفترین سنگابهای شهر تهران را دارد که در همان دالان ورودی حیاط مسجد قرار داده شده است. قدمت این مسجد به دوره فتحعلیشاه قاجار میرسد، اما در برخی کتابها عنوان شده قدمت سنگابش بیشتر از ساخته شدن مسجد است؛ نمونه دیگر این سنگابهای تاریخی را میتوان در مسجد سید «عزیزالله» دید که قدمت مسجد به دوره قاجار برمیگردد. گفته میشود سیدعزیزالله از تاجران معروف بازار، با توجه به برگزاری برنامههای مذهبی زیاد و به ویژه در ماههای محرم این سنگاب را وقف مسجد کرد. یکی دیگر از سنگابهای قدیمی تهران در خانه مستوفیالممالک است. این سنگاب در دهلیز شرقی و غربی قرار داده شده و برخلاف همه سنگابهای جامی شکل، به شکل مستطیل است که آن را روی چهارپایه قطور جانمایی کردهاند و حاشیههایش حجاری شده است. این سنگاب در گذشته داخل حیاط بود و ایام محرم و مراسم دینی در این سنگاب شربت درست کرده و مردم از آن مینوشیدند. گاهی هم سنگاب از آب پر میشد تا برای وضو گرفتن یا آشامیدن بهکار رود.
شربت برای مراسم
در گذشته دوستکامیها علاوه بر مساجد در کوچه و بازار هم دیده میشد. شاید به همین دلیل ظروف دوستکامی کوچکتر بود و درحالیکه بیشتر سنگابها در امامزادهها، مساجد و حسینیهها ساخته میشدند. آن زمان هنوز خبری از آب لولهکشی نبود و آب سنگابها را به کمک مردم کوچه و بازار پر میکردند. به همین دلیل سنگابها معمولاً در جوار آبانبارها یا مظهر قناتها قرار میگرفتند. پنجشنبهها و ایام خاصی مثل عزاداریها و جشنهای مذهبی و ملی، افرادی که نذری داشتند به جای آب در این سنگابها شربت میریختند و تعدادشان هم کم نبود تا جایی که در برخی روایتها آمده در ماههای محرم برای ریختن شربت نوبت میگذاشتند یا چند نفر مشارکتی شربتی را آماده میکردند تا نذرشان ادا شود.
نذر شمع
مردم تهران قدیم شبها برای روشنایی و دید آب، بر لبه دوستکامیها شمع روشن میکردند. این کار در گذر زمان باعث شد عوام آن را نذر و نیاز تصور کنند؛ به همین دلیل پس از نذر شربت در دوستکامیها و سنگابها مردم براساس عقیدهشان نذر هم انجام داده و بستههایش را در کنارش میگذاشتند.» به گفته جعفر شهری چنین رویدادی باعث شد تا مشاغل و فرهنگهای جدید در کوچه پس کوچههای تهران و معابر شکل بگیرد که میتوان به شمع فروشی تا ساخت ظروف مسی و نمادهای بهکار رفته در آن با آیات قرآن نام برد. البته در گذر زمان سنگابها و دوستکامیها جای خود را به سقاخانهها دادند، اما هنوز هم نامشان در گوشه و کنار شهر دیده میشود.