همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: درباره تاریخچه تاسیس این ورزشگاه نقل شده که دولت وقت در سال ۱۳۰۶ زمین ورزشگاه امجدیه را از فردی به نام «امجد نظام یا امجدالسلطنه» برای ساخت یک زمین رسمی فوتبال، با تصویب لایحهای در مجلس، خرید. امجد نظام شرط کرد که اگر نام ورزشگاه به نام او نامگذاری شود این زمین را با هزینه کمتری بفروشد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
از اینرو این ورزشگاه «امجدیه» نامگذاری شد، اما نصرالله حدادی، تهرانشناس، این ادعا را با اسناد و دلایلی رد میکند و برای ساخت این مجموعه داستان دیگری روایت میکند: «سال ساخت امجدیه، معمار آن و علیاصغر حکمت، وزیر معارف، که زمین را فروخته یا اهدا کرده ساخته ذهن تاریخسازان است. ورزشگاه در سال ١٣٠٦ ساخته نشد، بلکه ۸ سال بعد از این تاریخ بنا شده است.»
علیاصغر حکمت، وزیر معارف و فرهنگ کشور و بهداری در دوران پهلوی اول و دوم، در باره چگونگی ساخت ورزشگاه امجدیه چنین مینویسد: «اقدام دیگری که از طرف وزارت معارف در پیروی از امر دربار به عمل آمد، تأسیس کلوبهای ورزشی و مخصوصاً تدارک بازیهای پهلوانی مانند فوتبال و غیره بود. برای این کار در پایتخت چهار زمین وسیع در چهار نقطه شهر (شمال: اراضی باغ امجدیه، شرق: اکبرآباد دولاب، غرب: اراضی پشت باغشاه و جنوب: اراضی معروف به باغ فردوس نزدیک بیمارستان شیر و خورشید سرخ) خریداری و به نام وزارت معارف قباله شد که همه هنوز موجود است. بدینترتیب میدانهای نسبتاً وسیع در چهار نقطه شهر بهوجود آمد که دانشآموزان مدارس هر کدام در ناحیه خود به آنجا رفته به تمرین و ممارست مشقهای بدنی پرداختند.»
حکمت در ادامه آورده است: «از این میدانها آن که از همه وسیعتر بود، بیرون دروازه دولت، معروف به باغ امجدیه، بود که به مساحت بیست و یک هزار ذرع مربع که هر ذرع ١٠٤ سانتیمتر است از مرحوم حاجی مهدیقلی مخبرالسلطنه هدایت از قرار ذرعی سه قران خریداری شد. در اوایل سال ۱۳۱۲ در میدان ورزش امجدیه طرح بنای یک ورزشگاه عمومی استادیوم (stadium) ریخته شد و طبق نقشه موسیو سیرو، مهندس فرانسوی، آغاز شد که جایگاههای مدرّج گرداگرد آن محوطه گنجایش پانزده هزار تماشاچی را دارد. در پاییز آن سال وقتی که دیوارهای آن ورزشگاه بالا رفته و نقشه آن نمودار میشد، پهلوی شبی در جلسه هیأت وزرا از وزیر معارف سؤال کرد «این قلعه مدور که در بیرون دروازه دولت میسازید برای چیست؟» وی در پاسخ عرض کرد این ورزشگاهی است که به سبک استادیومهای فرنگستان ساخته میشود و در آنجا جوانان زورآزمایی و هنرنمایی میکنند.»
حدادی ادامه میدهد: «همچنین در خاطرات حسین لرزاده این امر به تصریح آمده است. جاده چالوس که بهرغم وجود رشته کوه البرز میبایست دهها تونل در آن احداث میشد، تنها طی هفت سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۷ تکمیل شد؛ حال چطور میتوان پذیرفت که احداث ورزشگاه امجدیه در سال ۱۳۰۵، آن هم در قلب تهران شروع و در سال ١٣١٦ تمامشده باشد؟ امجدیه در ۳ سال از ١٣١٤ تا ١٣١٦ ساخته شد. در دیوان مرحوم بهار آمده است: در سال ۱۳۱۶ خورشیدی بنای ورزشگاه بزرگ امجدیه در تهران به پایان رسید و وزیر فرهنگ وقت از استاد بهار مستدعی شد ماده تاریخ این بنا را بسراید. این قصیده حاوی تاریخ اتمام بنا و شامل پند است.»
نخستین ورزشگاه به نام قهرمان ملی
به اعتقاد حدادی، امجدیه نهتنها نخستین مجموعه ورزشی ایران، بلکه بخشی از هویت و خاطره شهری و ملی کشور است. برپایی مسابقات کشتی پهلوانی ملی کشور و اعطای بازوبند پهلوانی در مجموعه امجدیه انجام میشد. بهعبارت دیگر، در عصر پهلوی دوم امجدیه کارکردی را در شهر تهران به دست آورد که در عصر قاجار، میدان ارگ واجد آن بود. امجدیه به سرعت به محلی برای نمایش حضور و اقتدار حکومت وقت تبدیل شد. این جایگاه ویژه تا زمان ساخته شدن مجموعه ورزشی آزادی در دهه پنجاه متعلق به استادیوم امجدیه بود.
شاید بتوان گفت با ایجاد ورزشگاه آزادی، اگر چه امجدیه همچنان جایگاهش را در زندگی شهری مردم تهران حفظ کرد، آن جامعیت و شانیت ویژه را از دست داد. از سوی دیگر، آزادی نیز هرگز نتوانست آن جایگاه را به دست آورد. در آستانه انقلاب اسلامی اما امجدیه دوباره شاهد رویدادها و تظاهرات مختلفی بود که در رویارویی طرفداران رژیم سابق با انقلابیون رقم میخورد و حتا پس از پیروزی انقلاب نیز مکانی برای رویارویی گروههای انقلابی و ضدانقلاب بود. احزاب و گروهها مکرراً میتینگهای خود را در امجدیه برگزار میکردند. اهمیت دیگر امجدیه در تاریخ معاصر ایران آن است که مقرر بود گروگانهای سفارت آمریکا را از آنجا خارج کنند. بعد از شروع جنگ تحمیلی و با شهادت قهرمانانه شهید علیاکبر شیرودی این مجموعه نیز تغییر نام داد و نام یک قهرمان ملی را بهخود گرفت.