همشهری آنلاین- گروه فرهنگی: عصر انفجار اطلاعات و گسترش روزافزون دنیای مجازی همچون سیلابی خروشان به سمت خانههای کاهگلی ما در جریان است و از آنجا که خانههایمان مستحکم نیستند، اگر مسیر سیلاب را مدیریت و هدایت نکنیم، هستیمان که همانا نسل آیندهمان است، با خود خواهد برد. با پایان قرن بیستم و رشد فراوان رسانههای نوین، سبک زندگی بشر دچار دگردیسی شده و رسانهها به صورت شگفتآوری بر رفتار انسان تاثیر گذاشتهاند. رسانهها فرصتهای زیادی از جمله دسترسی و اشتراک اطلاعات، همچنین تسهیل در ارتباطات را برای بشر فراهم کرده اند، اما نیمه خاکستری رسانهها میتواند آسیبهای جدی از جمله سطحنگری، شکاف بین نسلها، انحرافات اخلاقی و هنجارشکنیهای اجتماعی به زندگی انسانها وارد کند.
سواد رسانهای مهارتی است که در سالهای اخیر از طرف کارشناسان و صاحبنظران رسانه مطرح میشود و موضوعی قابل تامل است. سواد رسانهای به دانش و مهارتهایی اطلاق میشود که امکان استفاده موثر و ایمن از رسانهها را میسر میکند. فرد باسواد رسانهای توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و برقراری ارتباط با پیامهای رسانهای را بهطور موثر دارد و برای یادگیری مستمر و مادامالعمر از آنها بهره میگیرد. بنابراین، توسعه و آموزش سواد رسانهای در تمامی بخشهای جامعه باید ترویج داده شود و باید تصمیماتی مناسب برای توانمندسازی شهروندان بالاخص، کودکان و نوجوانان که نسل آینده محسوب میشوند، اتخاذ شود.
آموزش و پرورش به عنوان رسمیترین نهاد کشور که وظیفه پرورش نسل آینده را به عهده دارد، بنا بر همین وظیفه باید توانایی مواجه با تحولات جدید را داشته باشد. از این رو، از سال ۱۳۹۵ کتاب جدیدی با عنوان «تفکر و سواد رسانهای» به مجموعه کتب درسی دانشآموزان به ویژه در پایهی دهم اضافه شد. تدوین و انتشار این کتاب قابل تحسین است، اما آیا آموزش سواد رسانهای و تفکر انتقادی در سن و زمانیکه تفکر نقادانه فرد شکل گرفته و تمرکز این کتاب هم بر افزایش تفکر نقادانه نسبت به محتوای رسانهای است، مطلوب است؟ آیا آموزش این سواد در پایه دهم که دانشآموزان تازه وارد مقطع متوسطه دوم شدهاند و با انتخاب رشته، در مسیر کنکور و استرسهای رقابتی قرار دارند و بیشتر تمرکزشان بر درسهای تخصصی است، مطلوب است؟ آیا با توجه به سرعت خروشان عصر اطلاعات و رشد لحظهای دنیای رسانه، این کتاب نیاز به بازنگری ندارد؟ آیا تدوین کتاب به تنهایی برای آموزش سوادی با این میزان اهمیت کافی است و نیازی به معلمان آموزش دیده نیست؟ آیا نیازی نیست تمامی معلمان در تمامی پایهها به این سواد مجهز شوند تا در هر پایه متناسب با سن و درک دانشآموزان به آموزش بپردازند؟ و نکته مهمتر آیا برای آموزش این سواد، بهرهمندی از متخصصین و کارشناسان این حوزه مطلوبتر نیست؟
ژان پیاژه معتقد است: «زیباترین اصلاح و بازسازی آموزش و پرورش در صورتی که معلم به تعداد کافی و با کیفیت در اختیار نباشد با شکست روبرو خواهد شد». بنابراین با توجه به اهمیت نقش معلمان به عنوان الگو و هدایتگر، برنامهریزی و سرمایهگذاری به منظور تربیت این رکن مهم آموزش و پرورش، ضروری است. معلم مهمترین عامل در رشد و توسعه کیفی آموزش است و در تربیت نیروی انسانی نقشی حساس و کلیدی دارد، هر چه معلمان کارآمدتر باشند، نیروی انسانی خلاقتر و توانمندتری برای جامعه تربیت میکنند.
برای بهرهگیری آگاهانه کودکان و نوجوانان از رسانهها و محافظت در برابر پیامدهای مخرب آنها، ضروری است بجای آموزش سواد رسانهای، بسیج سواد رسانهای را در تمامی پایهها و سنین آغاز کنیم و علاوه بر آموزش کودکان و نوجوانان به آموزش والدین و معلمان نیز پرداخته شود. زیرا تربیت و آموزش سواد رسانهای دارای چندین لایه شامل خانواده، مدرسه و جامعه است، بنابراین آموزش خانواده و معلم ضروری بنظر میرسد.
با توجه به ضرورت آموزش سواد رسانهای برای والدین و معلمان همهی مقاطع تحصیلی، باید با بهرهگیری از متخصصین این حوزه چه در دانشگاهها و چه در کارگاههای ضمن خدمت و جلسات اولیا، امکان تربیت رسانهای برای کلیه افراد فراهم گردد.
تجربه نشان داده عدم تجهیز افراد به سواد رسانهای چه آثار مخربی در جامعه به جا میگذارد، لذا توسعه این سواد واقعیت انکارناپذیری است، که باید در راس برنامههای آموزشی قرار بگیرد. اما از آنجا که دانشآموزان در تمامی مقاطع بهعنوان نسل آینده کشور محسوب میشوند، ضرورت آموزش آنها و پرورش شایستگیهای رسانهای در معلمان بیشتر احساس میشود و غفلت از آن عواقب نامطلوبی به دنبال دارد.
- سمانه ابوالقاسم، کارشناس ارشد مدیریت اطلاعات