همشهری آنلاین -یکتا فراهانی: اگرچه مردم اغلب باکتریها و دیگر میکروارگانیسمها را به عنوان میکروبهای مضر تصور میکنند، اما در واقع بسیاری از آنها مفید هستند. بعضی باکتریها به هضم غذا، تخریب سلولهای بیماری زا یا تولید ویتامینها کمک میکنند. بسیاری از میکروارگانیسمهای موجود در محصولات پروبیوتیک مشابه میکروارگانیسمهایی هستند که به طور طبیعی در بدن ما زندگی میکنند.
ارتباط میکروارگانیسمهای روده بر سلامت روان
آمنه آهنگر، روان درمانگر و مربی ISTDP در مورد تأثیر میکروارگانیسمهای روده بر سلامت روان میگوید: بر اساس تحقیقاتی که انجام شده، میکروارگانیسمهای روده بر سلامت روان تأثیر میگذارند.
سایکوبیوتیک ها، باکتریهای پروبیوتیکی هستند که اگر در دوزهای کافی مصرف شوند بر عملکرد روده و مغز تأثیر میگذارند و باعث بهبود علائم مربوط به بیماریهای اعصاب و روان میشوند.
مغز دوم انسان
به گفته این روان درمانگر، میکروبیوم روده به عنوان مغز دوم انسان شناخته میشود و نقشی کلیدی در تنظیم دستگاه عصبی مرکزی دارد.
این میکروبیوم ها مواد لازم برای عملکرد بهتر سلولهای مغزی را تولید میکنند. براساس تحقیقات علمی به این پدیده، تأثیر باکتریهای روده بزرگ بر مغز، پدیده «رابطه میکروبیوم-روده-مغز» می گویند که رابطهای دوسویه است.
بیشتر بخوانید
میکروبهای روده در پیشگیری از بیماریها چه نقشی دارند؟
چطور بفهمیم کودکمان دچار آسیب روانی شده است؟
ارتباط میکروبیوم و روده با مغز
به گفته کریستوفر لوری، دکترای فیزیولوژی در دانشگاه کلرادو بولدر، همان طور که میکروبیوم و روده با مغز ارتباط برقرار میکنند، مغز هم با روده و میکروبیوم ارتباط برقرار میکند.
هر چه که دانشمندان بیشتر درباره اتصال روده مغز میآموزند، بیشتر متوجه میشوند که امکان درمان اختلالات روانی و رفتاری با تغییرات رژیم غذایی یا مکملهای بیوتیک که حاوی میکروبهای مفید برای روده و در نتیجه مغز هستند، وجود دارد.
شواهد موجود بر ارتباط اختلالات روانی و مشکلات روده
آهنگرمی گوید: شواهد علمی مبنی این واقعیت وجود دارد که مشکلات روده و اختلالات روانی اغلب همزمان به وجود میآیند؛
به طوری که افرادی که اختلالات گوارشی دارند به میزان بیشتری از میانگین به اختلالات نوروتیکی مانند اختلال دوقطبی و افسردگی، دچار هستند و همچنین در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی معمولاً عوامل خونی دیده شده است که به التهاب روده اشاره میکنند. افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم هم میزان بالاتری از مشکلات گوارشی نسبت به جمعیت عمومی دارند. به نظر میرسد این الگوها، احتمالاً به صورت موازی عمل میکنند.
نقش مؤثر مداخلات درمانی روان درمانی در کاهش مشکلات روده
طبق تحقیقاتی که مایر و همکارانش سال ۲۰۱۸ انجام دادند، مشخص شد اگر با کاهش اضطراب و افزایش مهارتهای مقابله با مسائل روی سیستم اعصاب خودکار تأثیر بگذاریم سیگنالهایی که از مغز به روده میرسند، روی میکروبهای روده تأثیر موثری دارند.
نقش تغذیه
تحقیقات نشان میدهند افرادی که پروبیوتیک مصرف میکنند سطوح پایینتری از کورتیزول و اضطراب را در آزمایشات مربوط به استرس نشان میدهند. همچنین آنها استرس روزانه کمتری را گزارش کرده و از نظر آماری بهبود قابل توجهی در حافظه دیداری آنها نشان داده شده است.
توجه داشته باشیم مغز یک اندام فیزیکی است و با بسیاری از قوانین مشابه بازی میکند. اما به ندرت یک روان پزشک یا روان شناس بالینی با بیماران در مورد آنچه میخورند صحبت میکنند.
تحقیقات ثابت کردهاند رژیم غذایی با فیبربالا، قند کم و مبتنی بر گیاهان میتواند به بدن و ذهن افراد کمک کند. البته نمیتوان گفت رژیم غذایی به تنهایی میتواند بیماری روانی را درمان کند. اما میتواند باعث بهبود عملکرد دیگر درمانها شود.
ارتباط روده و مغز
روان شناسان بالینی میتوانند به بیماران خود خاطر نشان کنند تغذیه تأثیر زیادی بر وضعیت روانی آنها دارند. ضمن آنکه دیگر محققان هم عقیده دارند رژیم غذایی عامل مهمی در وضعیت سلامت افراد است و در این میان، میکروبیوم ها نقش مهمی در این خصوص دارند.
روان شناسان بالینی در پر کردن این شکاف بین علمی که ارتباط روده و مغز را مطالعه میکند و افراد مبتلا به اختلالات روان پزشکی و چالشهای شناختی، نقش کلیدی خواهند داشت.