درست مثل ماجرای همان هندویی که در سر نماز، خدا را شکر میکند که مثل سه نفر قبلی خبطی نکرده و در نماز حرفی بر زبان نیاورده است. راستش را بخواهید ما خیلی وقت است که بعضی چیزها را فراموش کردهایم.
از همان زمانی که به دنبال کنجکاوی فراوان ما، یکی از مجریان معروف تلویزیون چند صباحی از کار بیکار شد تا حالا که... راستی هیچ فکر کردهاید توی این گیر و دار چه چیز گرانبهایی دارد به بهایی ناقابل خرید و فروش میشود؟
آبرو! همان چیزی که پیامبر اعظم دربارة آن فرمود: «ای کعبه تو عزیزی اما آبروی مردم از تو عزیزتر است.»
تجسس در زندگی دیگران و بعد تجاوز به حریم خصوصی آدمها چیزی بالاتر از به دار کشیدن آنهاست. (روزگاری ماکسیم کوتری گفته بود که مسخره کردن فرهنگ دیگران چیزی بالاتر از به دار کشیدن آنهاست.) سفارشات دینی ما هم تأکید بسیاری بر این موضوع دارد.
سفارش اکید قرآن کریم است که در زندگی دیگران تجسس نکنید. حالا که بعضیهایمان سفارشات را خیلی جدی نمیگیریم و توی مجلس هم قرار است لایحة حریم خصوصی دوباره به جریان بیفتد، بد ندیدیم پروندة این شمارهمان را به این موضوع اختصاص بدهیم.
این روزها همه جا صحبت از حریم خصوصی است. طبق یک قاعدة نانوشته، ما همیشه منتظر میمانیم تا بلایی نازل شود و حادثهای رخ دهد تا به فکر گردگیری چیزهایی بیفتیم که معمولا فراموششان میکنیم.
مثلا باید زلزلهای مثل زلزلة بم با هزاران کشته اتفاق بیفتد تا دوباره بحث فاجعة انسانی در پایتخت ایران در صورت وقوع زلزله، نقل محافل شود. مدتی که میگذرد همه چیز فراموش میشود تا زلزلة بعدی!
پس عجیب نیست اگر این روزها دوباره یادمان آمده که قوانین مربوط به حریم خصوصی نیاز به گردگیری دارد و یکهو چندین طرح در مجلس مطرح میشود. البته بر طبق همان قاعدة نانوشته، احتمالا بعد از مدتی همینها را هم بیخیال میشویم و مینشینیم تا زلزلة بعدی!
بحث حرمت حریم خصوصی افراد، صحبت امروز و دیروز نیست. تا همین سالهای اخیر هم هر چند وقت یک بار و هر بار به دلیل بحث حریم خصوصی مطرح شده است و طرح و یا لایحهای هم تدوین شده و البته به سرانجامی نرسیده است.
هر چند همین قوانین کنونی هم (مثل برخی اصول قانون اساسی و یا مواد قانون مجازات اسلامی) اگر مورد توجه قرار بگیرند، با همین بضاعت نیز وضعیت خوبی خواهیم داشت.
برای تدوین قوانین جدید هم همیشه این بحث مطرح بوده است که تکنولوژی، یک جورهایی دارد قوانین ما را دور میزند و چیزی به اسم حریم خصوصی را به رسمیت نمیشناسد.
در همین راستا دولت خاتمی لایحة حریم خصوصی را با هدف حمایت از حریم خصوصی افراد، اطلاعات شخصی و ارتباطات و شفافسازی اختیارات و مسؤولیتهای ارکان و اجزای مختلف حکومت در زمینة رعایت حریم خصوصی در خرداد سال83 تصویب کرد و به مجلس فرستاد.
اما دولت جدید از گرد راه نرسیده تقاضای استرداد آن را از مجلس کرد و مجلسیها هم هر چقدر سر و صدا کردند، دولت نهم بیخیال تقاضای خود نشد.
دست آخر هم نمایندگانی بعد از اینکه از تعطیلات نوروزی (سال85) برگشتند، در اولین روزهای کاری خود، لایحة حریم خصوصی را پس فرستادند و در عوض دو ماه بعد، خودشان طرح حمایت از حریم خصوصی را در صحن علنی، طرح و به تصویب رساندند.
سعید ابوطالب، نمایندة تهران از جمله نمایندگانی بود که در آن زمان تندترین انتقادات را بابت پس گرفتن لایحة حریم خصوصی نثار دولت کرد. حالا و با اتفاقات اخیر و مطرح شدن دوبارة بحث حریم خصوصی، آمپر ابوطالب دوباره بالا رفته و نسبت به عملکرد دولت انتقاد میکند.
ابوطالب میگوید: «در مواردی همچون حریم خصوصی یا لایحة جریان آزاد اطلاعات و جرایم اینترنتی که مستقیما با افکار عمومی در ارتباط است باید با شتاب بیشتری به موضوعات رسیدگی شود، اما با شرایط موجود نه تنها این لایحه به مجلس هفتم نمیرسد که احتمالا به مجلس هشتم هم نرسد.»
ابوطالب میگوید: «تصور میکنم دولت با این شعار که معیشت مردم مهمتر است از این موضوع غفلت کرده است. کسانی که معتقدند مسائل معیشتی مردم مهمتر از مسائلی است که با موضوعات فرهنگی مردم سر و کار دارد، از موضوع اساسیتری غفلت کردهاند، چون در این صورت عدالت تحقق پیدا نمیکند.»
این انتقادات البته هیچوقت باعث نشده است که دولت لایحة حریم خصوصی را اصلاح و به مجلس باز گرداند، اما پس از سر و صداهای اخیر در خصوص پخش فیلمی منسوب به یکی از بازیگران تلویزیون، یک عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس از ارائة لایحة تشدید برخورد با انتشاردهندگان تصاویر خصوصی مردم از سوی دولت خبر داد.
گویا این لایحه، ابعاد مختلف تخلفات در فضای اینترنتی، استفاده از فیلمهای تلفن همراه، استفاده از اطلاعات شخصی رایانهای افراد و مواردی از این قبیل را مدنظر قرار داده و مجازاتهایی متناسب با جرم را پیشبینی کرده است.
جرمهایی که جرم نیستند
تکنولوژی آنچنان در بافت زندگی ما تنیده شده است که حالا به خودمان آمدهایم و میبینیم دیگر حریم خصوصیای برایمان باقی نمانده. آن زمانی که نشسته بودند و قانون اساسی را مینوشتند، کامپیوتر و اینترنت و موبایل دوربینداری وجود نداشت که قرار باشد در اصول و تبصرههای قانون اساسی فکری برای آنها بشود. خب! حالا باید چه کار کرد؟
کامران آقایی، حقوقدادن میگوید: «مقرراتی که الان در اختیار ماست با تکنولوژیهایی که وجود دارد، اصلا سازگاری ندارد. حتی حقوقدانان غربی هم به این نکته اجماع دارند که با توجه به پیشرفت تکنولوژی، حریم خصوصی افراد کاملا مورد تعرض قرار گرفته است.
در مقابل این مسأله هم دارند بر روی قوانینی که بتواند به صورت جامع، حمایتکنندة حریم خصوصی افراد باشد کار میکنند.» آقایی اضافه میکند: «البته در جوامع غربی، حریم خصوصی جزو تمامیت حقوق افراد و از بدیهیترین حقوقشان محسوب میشود و این مسأله کاملا جا افتاده است، ولی متأسفانه در جامعة ما وضعیت به این شکل نیست.»
مسألة دیگری که در کشور ما به یک معضل تبدیل شده، جرم انگاریهایی است که باجخواهیهای فراوانی را به وجود آورده است. آقایی میگوید: «به بیان واضحتر، ما در کشورمان مواردی را به عنوان جرم تلقی میکنیم که در دیگر کشورها جزو مسائل شخصی است.
این مسأله باعث میشود افراد سودجو با سوءاستفاده از قوانین، دست به باجخواهی از افرادی بزنند که مرتکب اعمالی از این دست میشوند.
در اینگونه موارد باید متجاوزان به حریم خصوصی مردم (از جمله میهمانیها و مواردی از این قبیل) و پخشکنندگان موارد اینچنینی در معرض مجازات قرار بگیرند و این مجازات تحتالشعاع اصل عمل قرار نگیرد.»
کجای دنیا ایستادهایم؟
حالا و تا زمانی که دسته بندیهای موجود در کشور و بوروکراسی موجود در نهادهای قانونگذار اجازة تصویب قوانین جدید و بهروز را بدهد، بیاییم ببینیم تا همین الان و با قوانین کنونی، کجای دنیا ایستادهایم.
حریم خصوصی افراد را به دو قسمت میتوان تقسیم کرد؛ یکی حریم خصوصی مادی آنها که عبارت است از مسکن، محل کار و داخل وسیلة نقلیة آنها که به موجب اصل 22 قانون اساسی حرمت این موارد تضمین شده است و تجاوز به مسکن افراد طبق ماده580 قانون مجازات اسلامی، جرم و قابل مجازات است.
این حرمت را میتوان به وسایل نقلیه و محل کار افراد هم تسری داد. بهمن کشاورز، وکیل دادگستری میگوید: «در زمینة حریم خصوصی، باید حریم معنوی افراد را هم در نظر داشت.
حریمی که عبارت است از آنچه در ذهن و مغزشان میگذرد و عقاید و افکار آنها، نوشتهها، گفتهها، ارتباطات تلفنی و امثالهم که در جای خود در قانون اساسی پیشبینی شده و در قوانین عادی هم تضمین شده است.»
اصل 22 قانون اساسی آنجا که مصون بودن حیثیت افراد را از تعرض اعلام میکند، اصل 23قانون اساسی که تفتیش عقاید را ممنوع کرده است، اصل 24، آنجا که مفهوم آزادی بیان را اعلام میکند، اصل25 که بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی و افشای مخابرات تلگرافی و فکس، استراق سمع، سانسور و تجسسهایی از این نوع را ممنوع کرده است، حاوی بیان حرمت حریم خصوصی معنوی اشخاص است و برای کسانی که این قوانین را نقض و به حقوق مردم تجاوز کنند، در مواد مختلف قانون مجازات اسلامی به ویژه مادة 570 و 582 و بسیاری دیگر از مواد، مجازات تعیین شده است. و کماکان نیز میشود.
کشاورز ادامه میدهد: «در مواردی چون عکسبرداری و فیلمبرداری ناخواسته از افراد یا انتشار عکسها و فیلمهای خصوصی آنها و موارد دور از ذهنی که با پیشرفت و توسعة تکنولوژی مطرح میشود نیز باید از طریق قانونگذاری به مقابله با آنها پرداخت.
ما همیشه سوژهایم
مجریها هم بدون شک به اندازة بازیگرها توی چشم هستند. خصوصا آدمی مثل یحیوی که توی شبکههای مختلف اجرا دارد. جواد حرفهای جالبی در مورد محدودیتهایی که با «چهره بودن» ممکن است برای یک نفر ایجاد کند میزند.
- یک مجری در روابطش با مردم، توی کوچه و خیابان چقدر محدودیت دارد؟
ببین مسألة کاملا طبیعی که وجود دارد این است که وقتی تو از نگاه مردم در یک موقعیت خاص قرار میگیری، یک سری توقعات در مورد تو به وجود میآید و همین مسأله اجازه نمیدهد که تو همانطوری باشی که دیگران هستند.
- این به شخصیت خود مجری هم بستگی دارد.
البته. هر چقدر آدم توی اجرا به خودش نزدیکتر باشد، توقعات مردم خیلی دور از خود او نخواهد بود. بنابراین بعدا خودت راحتتری. البته هر چقدر هم که بخواهی صمیمی و راحت و رها اجرا کنی، باز هم محدودیتهایی برایت به وجود میآید.
- یعنی به هر حال آدم توی تلویزیون نمیتواند خود خودش باشد.
آره. در رسانهای مثل تلویزیون سعی میشود که همه چیز منطبق بر یک سری باید و نبایدهای شرعی، عرفی و قانونی حرکت کند و آن وقت تو موظفی در پی حضورت در این رسانه، همة این موارد را رعایت کنی. ولی همة ما در زندگیمان بنابر مصلحتها و ضرورتهایی که داریم، خیلی دقیق همة این موارد را رعایت نمیکنیم.
- به نظر شما دلیل وجود این همه محدودیت، زیادی اتو کشیده بودن فضای تلویزیون است؟
البته این فقط در مورد کسانی که توی تلویزیون دیده میشوند نیست. ما زمانی که مدرسه میرفتیم وقتی معلممان را توی صف میدیدم خیلی برایمان عجیب بود. در حالی که اینها همه اتفاقات طبیعی است.
- در روابط خانوادگیات هم این محدودیتها وجود دارد؟
بله، بیتأثیر نیست. خیلی جاها هست که برای رفتن محدودیت دارم، چون اگر بروم تبدیل میشوم به سوژة مهمانی و خودم هیچ لذتی نمیبرم. بحثم این نیست که یک مهمانی مختلط بروم و بترسم که از من فیلم بگیرند، نه! بحث این است که آدم چهره، توی مهمانی سوژه است.
این که گفتی اسم فیلم است؟
سید جواد رضویان این دفعه یک ساعت مهلت خواست تا دربارة موضوع فکر کند. بعد از یک ساعت هم میگفت که اصلا یادش رفته موضوع چه بوده و بهتر است ما سؤالاتمان را بپرسیم.
- آقا بحثمان دربارة حریم خصوصی آدمهاست. مشکلی که برای حرف زدن وجود ندارد؟
«حریم خصوصی»؟ این که گفتی اسم فیلم است؟
- نه! میخواستم ببینم جواد رضویان وقتی که میرود بین مردم چقدر حواسش به دور و برش است.
من حواسم به هیچی نیست.
- یعنی بدون نگرانی با مردم گرم میگیری و ارتباط برقرار میکنی؟
سعی میکنم نگرانی نداشته باشم.
- اهل مهمانی رفتن هم هستی؟
مهمانی داریم تا مهمانی. منظورت چیست؟ من زیاد خانة مادرم، خواهر یا برادرم میروم.
- اگر طرف غریبه باشد چی؟ میروی؟
اصلا جای غریبه نمیروم.
- با آدمهای غریبه عکس میاندازی؟
اگر جنبة تبلیغاتی نداشته باشد، آره.
- یعنی هر کسی که بخواهد میتواند با تو عکس بگیرد؟
بله
- یعنی اگر یک دختر خانم توی خیابان بخواهد با تو عکس بگیرد اجازه میدهی؟
معذرت میخواهم، مگر قرار است چطوری با من عکس بگیرد؟
- منظور من این بود که نگران نیستی که فردا پشت سرت شایعه درست کنند؟
خودت داری میگویی شایعه، شایعه همیشه هست.
- تا حالا از این دردسرها که نداشتی؟
شکر خدا نه. اگر شما برایم درست نکنید!