ماجرا از این قرار است که مسعود نوربخش نتیجه سال‌ها تحقیق و پژوهش در باره تهران را برای انتشار به کتابخانه منوچهری ارائه می‌دهد و بعد از آن به مکان نامعلومی می‌رود.

همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی: تعداد تألیف‌هایی که تاریخ تهران را به‌طور دقیق و موشکافانه مورد واکاوی قرار داده باشد بسیار محدود است. مسعود نوربخش یکی از معدود محققان و تهران‌شناس‌هایی به شمار می‌رود که چنین‌کاری را به کامل‌ترین شکل ممکن انجام داده و با نوشتن کتاب «تهران به روایت تاریخ» برای بسیاری از محققان حوزه تهران‌شناسی الهام‌بخش شده است.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی، تهران‌شناس، این کتاب را یکی از سه منبع و مرجع مورد اعتماد حوزه تهران‌پژوهی می‌داند و می‌گوید: «کتاب چهارجلدی «تهران به روایت تاریخ» تاریخچه تهران از بدو تولد تا پایان دوره قاجار را در برمی‌گیرد و حاوی اطلاعات بسیار مهم و دقیقی از تهران قدیم است. جلد اول از بدو ظهور تهران تا پایان دوره محمدشاه قاجار را دربرمی‌گیرد، جلد دوم به دوره ناصری اختصاص دارد، جلد سوم به دوره حکومت مظفرالدین‌شاه و انقلاب مشروطه و جلد چهارم به دوره احمدشاه اختصاص دارد. به جرئت می‌توان گفت در این کتاب هیچ موضوعی که با تهران در ارتباط باشد از قلم نیفتاده و همه موارد به‌طور علمی و مستند مورد بررسی قرار گرفته است. نوربخش در این کتاب با استاد لرزاده در باره معماری تهران در دوره پهلوی گفت‌وگو کرده و معلوم است برای جمع‌آوری مستنداتش سراغ افراد هم رفته است. کتاب مسعود نوربخش، کتاب «تهران در گذشته و حال» استاد کریمان و کتاب «طهران قدیم» جعفر شهری ۳ اثر شاخصی است که در باره تهران‌ نوشته شده.»

نکته عجیب درباره مسعود نوربخش این است که هیچ نشانی از او در دست نیست. حدادی می‌گوید: «نوربخش به شکل عجیبی ناپدید شده و حتی انتشارات علم که کتابش را منتشر کرده هیچ خبری از او ندارد. حتی در جست‌وجوی اینترنتی هم هیچ عکسی از او یافت نمی‌شود و این بزرگ‌ترین معمایی است که درباره او وجود دارد. ظاهرا ماجرا از این قرار است که مسعود نوربخش نتیجه سالها تحقیق و پژوهش درباره تهران را برای انتشار به کتابخانه منوچهری ارائه می‌دهد و بعد از آن به مکان نامعلومی می‌رود.»

تنها اثر نوربخش، با استفاده از اطلاعات موجود و پراکنده ۴۰۰ عنوان کتاب و نشریه و منابع دیگر و با اقتباس از منابع در پنج فصل مجزا و دهها مدخل فرعی گردآوری و تنظیم شده است. او در بخشی از این کتاب در باره اوضاع و احوال طهران در دوره اشکانیان نوشته است: «اشکانیان توجه خاصی به ری داشتند تا بدان حد که این شهر پایتخت بهاره آنها بود و در عمران و آبادی آن کوشش فراوان می‌شد. نواحی اطراف ری که تهران نیز در شمار آنها قرار داشت از این ترقی و اعتبار بی‌بهره نبود.»