همشهری آنلاین- سمیرا باباجانپور : جعفر شهری به دلیل شرایط اقتصادی خانواده در همان کودکی وارد بازار کسبوکار شد. در حقیقت ورود او به شغلهای مختلف و تجربه مشاغل گوناگون باعث شد مطالب و اصطلاحات زیادی از زندگی مردم و کوچه و بازار فرابگیرد و این اطلاعات در نوشتن کتابهایی در باره تهران بسیار مورد استفادهاش قرار گرفت. او با همه دغدغههای اقتصادی، علاقه خاصی به مطالعه و نوشتن داشت. از سال ۱۳۲۹ بهطور حرفهای به کار جمعآوری مطالب تاریخ تهران روی آورد. مطالبی که بر اساس مشاهدات، شنیدهها و مطالعات گردآوری شد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
نصرالله حدادی، تهرانپژوه، دوستی و رابطه استاد و شاگردی عمیقی با جعفر شهری داشت: «نخستین بار در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۲ برابر با عید سعید فطر در خانهاش در خیابان ارم تجریش با او ملاقات کردم. یادم میآید وقتی وارد اتاق شدم همهجا مملو از کتاب بود. از همان روز تا هشتم آذرماه ۱۳۷۸ که به دیدار حق شتافت این دوستی و رفاقت پایدار ماند. گفتن و نوشتن از جعفر شهری خود چندین جلد کتاب لازم دارد. او و همه تجربیاتش از زندگی در تهران گنجینهای عمیق و گرانبها برای تهرانیهاست.»
مجموعه آثاری که از مرحوم شهری درباره تهران باقیمانده، شامل ۱۴ مجلد است: طهران قدیم ۵ جلد، تهران در قرن سیزدهم، شش جلد ومجموعه سهجلدی زندگینامه او، شامل: گزنه، شکرتلخ وقلم سرنوشت که حاوی نکات بسیار جذاب و ناگفته از زندگی مردم تهران در اواخر قاجار و اوایل پهلوی دوم است. او کتاب «طهران قدیم» را به تشویق سید ابوالقاسم انجوی شیرازی در ۵ جلد نوشت. کتابی خواندنی و جذاب که با مطالعه آن گویی با مردمان آن روزگار تهران همنشین بودهایم و در کوچه و خیابانهای تهران قدیم قدم میزنیم.
حدادی درباره دقت و آگاهی جعفر شهری درباره آداب و سنن و تعاملات اجتماعی مردم تهران میگوید: «شهری در تعریف و توصیف بی بدلیل بود. زمانی که دفترچه آماربلدیه تهران (سرشماری افراد و کسب وکار در تهران قدیم) از طریق مرحوم علی خادم (عکاس معروف) به جعفر شهری رسید باعث شد تا نگارش کتاب مشاغل را دست بگیرد. او در این کتاب بیش از هزار شغل منقرضشده و یا در حال انقراض را با تمام ابعاد فرهنگی، ظرائف ولطایفش تعریف و توصیف میکند.
او «میراب» را با همان دقتی تعریف می کند که می خواهد از «قابله» بگوید! از «مُسَنِن» (دندانساز) توصیفی بینظیر دارد، چه اینکه از «دلاک» حمام نیز به همین زیبایی میگوید و از روابط اجتماعی مردم چنان می نویسدک که تو گویی تصاویری است جان گرفته بر پرده سینما.»
حدادی درباره کتاب سهجلدی شرح زندگینامه جعفر شهری میگوید: «این کتاب هم راوی تهران و روابط و تعاملات مردم تهران است. مجموعه سهجلدی که شرح دردناکی از زندگی فردی و اجتماعی اوست و تحمل درد و رنجی که گاه از توان یک انسان خارج است. او در مقدمه، کتاب را به کسانی تقدیم کرده، که به او بد کرده و ستم روا داشتهاند. روزی از او پرسیدم، چرا چنین کرده است. او ضمن خواندن غزل حافظ: نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست / عاشقی شیوه رندانِ بلاکش باشد، گفت: «اگر آنهابا من بدی نمیکردند، من هرگز اینی که هستم، نمیشدم.»