همشهری آنلاین- سید ابوالحسن مختاباد: نگارش مجموعه کتاب‌های «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»، خود ماجرایی خواندنی و شگفت انگیز دارد

و نشان می‌دهد که مرحوم آذریزدی با چه نگره‌ای به تالیف این کتاب‌ها دست یازید و عبدالرحیم جعفری، مدیر انتشارات امیر کبیر هم چه نقشی در پاگرفتن و تداوم این کتاب‌ها داشته است.

جعفری درباره خلق و خوی شخصی و کاری و علمی زنده یاد مهدی آذریزدی در کتاب خاطراتش می‌نویسد: «آقای آذر یزدی با اخلاق پسندیده و تواضع و حجب و حیای خودو همچنین اطلاعات زیادو ذوق خوش در کارهای مطبوعاتی مورد توجه خاص دکتر معین بود.»  به نحوی که دکتر معین تصحیح و غلط گیری نمونه‌های اول و دوم و سوم فرهنگ معین را به آذریزدی می‌سپارد.

این که فردی مورد اعتماد چهره‌ای همانند دکتر معین قرار بگیرد خود از جایگاه بالای وی حکایت دارد،‌ چرا که دکتر معین در وسواس و دقت نظر علمی تقریبا تالی نداشت و تمامی زیردستانش از نکته گیری‌ها وایرادات وی به فغان می‌آمدند. پیش از آن هم دانش و اخلاق آذریزدی در انتشار مجله علمی که از سوی انتشارات زیر نظر اکبر علمی و به مدیریت تحریریه آذریزدی منتشر می‌شد، اقبال فراوانی یافته بود و برخی از شعرا همانند شاملو هم در آن مطلب و نوشته داشتند.

اما از قرار اخلاق آذریزدی با اکبر علمی چندان جور در نمی‌آید و در نهایت وی به دعوت عبدالرحیم جعفری به انتشارات امیرکبیر می‌آید و ارتباطاتش با اهل فرهنگ سبب می‌شود تا همان ابتدای فعالیت این انتشاراتی بیش از 30 عنوان کتاب منتشر شود. از جمله این کتاب‌ها که آذریزدی در انتشار پاکیزه آن سنگ تمام گذاشت، ‌چاپ دوم امثال و حکم دهخدا بود که در چهار جلد منتشر شد.

بعدها دانش و مطالعه فراوان آذر یزدی جرقه‌های اولیه تدوین مجموعه کتاب‌«قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» را سبب می‌شود، کتابی که ابتدا به ناشران دیگری داده می‌شود ، اما آنکه جوهر و گوهر این کتاب را در می‌یابد جعفری امیر کبیر است که بدون درنگ انتشار‌ آن را در دستور کار خود قرار می‌دهد.[فراز و فرود یک زیست بوم فرهنگی]

از مقدمه‌ جلد اول کتاب که گزینشی هوشمندانه از کلیله و دمنه بود (25 قصه از 100 قصه) می‌توان دریافت که نگاه مرحوم آذر یزدی به قصه‌ها و اصولا بازنویسی آنها نگاهی تعلیمی اخلاقی بود. وی در مقدمه کتابش که اسفند 1336 از سوی انتشارات امیر کبیر به بازار کتاب راه یافت آورده که هدفش دادن معرفت به خوانندگان نوجوان است و به همین دلیل است که می‌توان حکم کرد دیدگاه اخلاقی‌اش در تدوین این کتاب‌ها بر سایر جبنه‌های سخنش می‌چربیده است.

مرحوم آذر یزدی در مجموعه کارهایش این نکته را به دقت و فراست دریافته بود که باید ابتدا لذت خواندن را در کودک و نوجوان بیدار کرد و و سپس درلابلای آنها نکات آموزشی را به آنها آموخت.

مجموعه «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»از همان عنوان ساده و صمیمی‌اش  جاذبه خود را در کودک و نوجوان ایجاد می‌کند.

استاد از قصه‌های خوب آگاهی دارد و البته می‌داند که بچه بد هم وجود ندارد، چرا که این سنین (تا قبل از دوران بزرگسالی که به مرورآیینه دل آدمی زنگارهایی به خود می‌گیرد) سنین معصومیت و آیینه وارگی است و دروغ و پلشتی و فریب و ریا در آن راهی ندارد. پس همه بچه‌ها  می‌توانند مخاطب این کتاب باشند، چرا که همه آنها خوبند و احترام بر انگیز. آنها در دنیایی زندگی می‌کنند که می‌توان به سادگی به ‌آنها گفت ریا چیست، ‌نیرنگباز چه کسی است، ‌دروغگو چه رفتارهایی دارد و ظالم و مظلوم کدامند و راست و درست چگونه است.

انتشار این کتاب در همان روزهای اول با واکنش جلال آل احمد روبرو می‌شود که هم با جعفری امیر کبیر و هم با آذریزدی حشر و نشری داشت. آل احمد در نامه‌ای به آذر یزدی می‌نویسد:«هفته پیش که از درس بر می‌گشتم در کتابفروشی این آقای زمانی کتاب«قصه‌های خوب» را دیدم، یعنی خریدم و همانروز در حدود نصف آنرا خواندم... اولا خوشحال شدم که شما هم روی پای خود بلند شدید،‌ و با این قدم اول بسیار سنگین و پخته امیدوارم راه درازی بتوانید بسپرید... با نثر شیرین و کارکشته خودتان که در آن به منتها درجه از نثر قلابی و قابلمه‌ای روزنامه‌ها گریخته بودید سابقه طولانی خودتان را  در امر مطبوعات نشان داده بودید و با انتخاب دقیق قصه ها حسن سلیقه خودتان را ... میدیدم که از همین کتاب‌ها برای معلمی مثل من... چه کتاب شیرینی می‌شود در آورد» (تاریخ ادبیات کودکان ایران جلد ششم - محمدهادی محمدی و زهره قایئینی)

روحیه نقد پذیر آذر یزدی جالب توجه است وی به ایراداتی که آل احمد بر کتابش گرفت واکنش مثبت نشان داد، ‌ایراداتی که به گفته‌اش در نامه‌ای پرفیض به وی رسید و 37 ایراد را ضمن برشمردن نکات مثبت فراوان نوشته بود.

در آن دوره البته دیگرانی چون زهرا کیا (خانلری) و ذبیح بهروز و شمس االملوک مصاحب هم در این زمینه طبع آزمایی کردند، اما این مجموعه بود که کارش گرفت و هم اینک شاید به بیش از 30 چاپ هم رسیده باشد، اگر چه بانی اصلی مشوق آقای آذریزدی دراین کار، جعفری امیر کبیر ، را از بهره‌های مادی این اثر نصیبی نیست.

کتاب بعد از انتشار با اقبال خواص هم روبرو شد.

جعفری از چگونگی اقبال به کتاب در خاطراتش می‌نویسد: «سال 1342 کمیسیون ملی یونسکو در ایران اعلام کرد که به کتاب‌های ادبی و تحقیقی و علمی و عملی جوایزی خواهد دارد. سه کتاب بود از انتشارات امیر کبیر که کتاب مقدمه ای بر رستم و اسفندیار زنده یاد شاهرخ مسکوب و  و جلد چهارم قصه های خوب برای بچه های خوب آذر یزدی(قصه های مثنوی) و  در روز تعیین شده به اتقاق مولفین به اداره یونسکو رفتیم. حال بماند که آقای آذر یزدی از آمدن به این مراسم اکراه داشت، چون باید کراوات به گردن می بست. در سال 1345 هم که جلد بعدی کتاب قصه‌های خوب برای بچه های خوب(قصه‌های قرآن) برنده جایزه سلطنتی شد،‌اقای آذر یزدی باید لباس فراک می‌پوشید و به دربار می‌رفت تا  از شاه جایزه بگیرد ولی جدا از این کار خودداری کرد، می گفت نمی‌توانم لباس فراگ بپوشم، بچه های محله ام مسخره ام می‌کنند، نه لباس فراگ می پوشم و نه به دربار می‌آیم و نه جایزه می‌خواهم و بالاخره به دربار نرفت و جایزه را که دو هزار تومان بود بعدا برایش فرستادند. اما آن روز به هر ترتیب بود راضی اش کردیم و برایش کراواتی خریدیم و روانه جلسه یونسکو شدیم.( در جست و جوی صبح – صفحه 760)

مرحوم آذر یزدی تعجیلی برای انتشار جلد‌های بعدی نشان نداد،‌ نگاهی به زمان تالیف این کتاب که بیش از دو دهه به طول انجامید نشان می‌دهد که وی صبوری فراوانی برای گزینش قصه‌ها و نیز برگردان آن به زبانی ساده صرف کرد و ماندگاری این کتاب‌ها هم سرش در این بودکه در کوره روزگار پخته و پخته تر شد و به قول آل احمد با نثری کارکشته و البته زبانی روان و همه پسند به بازار کتاب راه یافت.

اکنون که  8 جلد این مجموعه در بازار کتاب موجود است و بیش از 5 دهه  از  زمان تالیف آن کتاب‌ها می‌گذرد و کثیری از نسلها از خرمن نوشته های استاد آذریزدی بهره برده اند، می‌توان به کار سترگ و ستودنی‌اش ، پی برد و آن را فهم کرد که چگونه در برهوت بی‌کتابی برای نوجوانان ، وی چنین ایده‌ای را در ذهنش پروراند و درنهایت تا به پایان ادامه اش داد و کتابهایی ارزشمند را به یاد گار نهاد که هنوز که هنوز است ، خواندن آنها لذتی شگرف را د رمخاطب ایجاد می کند.

سادگی، روانی واز همه مهمتر انتخاب درست قصه‌ها و صافی اعتقادی نهفته در نویسنده آن ، مهترین عامل توقیق این کتابها بوده است. کتابهایی که به نسل‌های مختلف لذت خواندن را چشانیدو آنها را برکشانید که از این متون به عنوان پله های اولیه و البته اساسی و استوار برای ورود به دنیای کتاب و کتابخوانی بهره برند ، دنیایی که اگرچه این سالها بی‌قدر شده  و ارزش اجتماعی خود را از کف داده است، اما برای کسانی که در این دنیا زیست می کنند، با شکوه و لذت بخش است و گمان نکنم ، کسی که گام دراین وادی نهاده است  بخواهد از آن دست شوید.

کتاب‌های استاد آذریزدی آغاز اعتیاد ما و چند نسل پیش و پس از ما به کتاب بود. اعتیادی دیرنده که  آتش آن همچنان پا برجاست.

برچسب‌ها