- بخشی از آن گفتگو:
وقتی از وی میپرسم که چرا کار تازهای به دست نمیگیرید، میگوید: "هنوز روحم از اندوه رحلت آستاد آشتیانی راحت نشده است و دلم مدد نمیدهد که دستم به کاری نو آشنا شود. آرتروز گردن و کمر و فشارکار تدریس هم مزید بر علت است. در این بین به جای انکه از شدت کار تدریس بکاهند برساعات موظف نیز چندین ساعت افزودهاند"
درخلال صحبتها ازخانم شیمل هم یاد میکند و درگذشت وی را برای معرفی فرهنگ وعرفان ایرانی به مغرب زمین صدمهای گران میداند . با لاهوتی درباره کتاب محمد رسول خدا اثرشادروان پروفسور شیمل به گفت وگو مینشینیم . این کتاب با ترجمه پاکیزه و تعلیقات مفصل حسن لاهوتی از سوی انتشارات عملی و فرهنگی به بازار کتاب عرضه شده است.
- جناب لاهوتی !شما پیش از این هم از خانم شیمل کتاب شکوه شمس، سیری در افکار و آثار مولانا را ترجمه کرده بودید، چه شد که به سراغ کتاب "محمد رسول خدا" ی خانم شیمل رفتید؟ از چه زمانی ترجمه این اثر را آغاز کردید؟
من اصولا نگاه خانم شیمل به فرهنگ وعرفان ایرانی را میپسندم و گمان میکنم ایشان به رغم آنکه ایرانی و مسلمان نبودند ، اسلام و عرفان ما را با نگاهی لطیف و در عین حال دانشگاهی درک کرده بودند و خشکی معمول کارهای تحقیقی را در کتابها و مقالات خود به لطافت و ظرافتی دلپسند مبدل ساخته بودند و توانستند در زمینه معرفی برخی از جنبههای فرهنگ ایرانی و اسلامی به دنیای غرب آثاری ماندگار از خود بر جای بگذارند. از ویژگیهای آثار شادروان پروفسور شیمل یکی این است که عارف و عامی هر دو از مطالعه آنها لذت میبرند.
از سالهای قبل خبرداشتم که خانم شیمل کتابی درباره رسول اکرم (ص) به زبان آلمانی نوشتهاند ، اما خبر نداشتم که همان کتاب را با تغییراتی به زبان انگلیسی منتشر کردهاند. تا آنکه به هنگام سفر ایشان به مشهد در سال 1376 از وجود چنین کتابی آگاهی یافتم. یعنی خود ایشان ضمن انکه دو سه جلد از آثارشان را به بنده مرحمت فرمودند خبر دادند که ان را به زبان انگلیسی هم منتشر ساختهاند و البته بر اثر خواهش من پس از بازگشت از ایران اصل آن کتاب برایم فرستادند. روزی که، پس از چند ماه، مامور خوش خبر پست این کتاب را که از آمریکا رسیده بود به دستم داد، شادی همه وجودم را فرا گرفت. روایت انگلیسی محمد رسول خدا را انتشارات دانشگاه کارولینای شمالی منتشر کرده است. با خواندنش علاقه مند شدم که آن را به فارسی برگردانم و همکیشانم را در این شادی شریک گردانم تا درباره پیامبر محبوب خود از روزنه چشم پژوهشگری بزرگ رخسار پرفروغ و پر مهر حضرت محمد ( ص) را بنگرند.
- از چه زمانی ترجمه این اثر را آغاز کردید؟
ترجمه این اثر را شهریور ماه 1378 آغاز کردم و دو سال بعد دست نوشتههای ترجمه خود را به انتشارات علمی و فرهنگ دادم . امید داشتم که این کتاب تا مهر 81 انتشار یابد.
- چرا مهر 81 ؟
چون در آن تاریخ قرار بود جشن تجلیل از خدمات علمی و فرهنگی پروفسور شیمل در تهران برگزار شود و من میخواستم به مناسبت این مراسم ، کتاب هم انتشار یابد و هدیهای ناچیز باشد از طرف من به خانم شیمل. اما ضرورت ویرایش متن و سامان بخشیدن به زیر نویسها و دیگر مراحل، انتشار کتاب را اندکی به تعویق انداخت. اما این فرصت پیش آمد که خبر تر جمه فارسی کتاب محمد رسول خدا را به ایشان بدهم.
- در طول ترجمه این کتاب با خانم شیمل هم مکاتبه داشتید ؟
همانطور که عرض کردم وقتی خانم شیمل برای مراسم بزرگداشتشان به ایران آمدند، من به ایشان خبر دادم که کتاب را ترجمه کردهام و چون با شیوه ترجمه و وسواس من برای یافتن متن اصلی نقل قولها و معادلها و اصطلاحات و تعبیرات آشنایی داشتند در کمال مهربانی وعده کردند که یادداشتهای خود را از مآخذی که دردسترس نداشتم برایم بفرستند و این وعده را چند روزی که در تهران بودند مکرر کردند و قرار شد دوست عزیز، جناب آقای خسرو ناقد که در آلمان زندگی میکنند و با خانم شیمل هم حشر ونشر داشتند ، یادداشتهای مر بوط به کتاب محمد رسول خدا را از ایشان بگیرند و برا ی من ارسال کنند که متاسفانه پروفسور شیمل بیمارستانی شدند و چندی بعد خبر درگذشتشان رسید و افسوس گران از دست رفتن ایشان را بردلمان نهاد.
- این مکاتبات در کارهای قبلی وجود داشت ؟
بله. زمانی میخواستم یکی دیگر از کتابهایش را به فارسی برگردانم . هنوز در اوایل راه ترجمه این اثر بودم که دوست وهم وطنی دیگر ترجمه خود را از آن کتاب منتشر ساخت؛ بنا براین، من از ترجمه دست کشیدم. نظرم این بود که این اثر را با استفاده از نظرات خود پروفسور شیمل به فارسی برگردانم؛ خبر دارید که در مورد ترجمه کتاب مولانا دیروز تا امروز، شرق تا غرب که حدود سه سال طول کشید موفق شدم چنین رابطهای را با دکتر فرانکلین لوییس نویسنده دانشمند آن کتاب که در آمریکا زندگی میکند از طریق اینترنت برقرار سازم. باری از موضوع دور نیفتیم. در آن زمان دو بار دو دسته یادداشت حاوی پرسشهای مختلف درباره برخی معادلهای فارسی کلمات و اصطلاحات و تعبیراتی را که پروفسور شیمل در آن کتاب به کار برده بود با پست برای آن زنده یاد فرستادم.
با آنکه برای تهیه پاسخ آنها ناگز بود به مآخذ قدیمیتر خود مراجعه کند، به رغم تمامی گرفتاریها و اشتغالات علمی فراوانی که احاطهاش کرده بود، پاسخ یکایک آنها را برایم نوشت و باز پس فرستاد که من همه آنها را به یادگار نگه داشتهام . پس از ترجمه شکوه شمس هم گهگاه با ایشان مکاتباتی میکردم. از صفات بارز پروفسور شیمل یکی این بود که با آن همه گرفتاری که داشت هیچ نامهای را بی پاسخ نمیگذاشت.
- کار خانم شیمل در این کتاب چگونه است و از چه زاویه ای به زندگی و سیره پیامبر اکرم پرداختهاند؟
خانم شیمل کوشیده است تا با نشان دادن چهره انسانی و روحانی پیامبر اسلام (ص) به عالم غرب، تصویر نادرستی را که دانشمندان مغرب زمین، خواه از سر عناد و خواه ا زسر غفلت و ناآگاهی، از محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم در طول سالیان دراز گذشته ترسیم کردهاند ، محو سازد و برجای آن تصویر حقیقی پیامبر را بنشاند. قدر مسلم آن که، این محقق همدل و سخت کوش کتاب را به سفارش فرد یا موسسه خاصی ننوشته است ، بلکه عامل یا عوامل دیگری را باید انگیزه وی در نوشتن این کتاب دانست. وی در چندین جا میکوشد توهمات غربیها را درباره حضرت محمد ( ص) روشن سازد؛ زیرا اسلامی که او در طول نیم قرن مطالعات خود شناخته است، نه آن اسلامی است که دانشمندان یا کشیشان مسیحی ناآشنای با اسلام معرفی کردهاند. اینان اغلب کوشیدهاند اصول و عناصر و آرای تشکیل دهنده دین اسلام را از راه برخی شباهتهای ظاهری با ادیان دیگر، از قبیل مسیحیت و بعضی ادیان هندی، شبیه یا نزدیک بدانند و در نتیحه، در برابر کلام خداوند و معجزه آشکار رسول خدا و معراج حضرت رسول اکرم علامت سوال قرار دهند و رفتار بشری حضرت محمد (ص) و ابعاد مختلف شخصیت انسانی او را با آن همه لطافت و عطوفت که از حد توانایی بشر عادی خارج است، در پرده فراموشی پنهان سازند و او را انسانی خشن و جنگ طلب بنمایانند. حتی گاهی پا را از این فراتر نهاده، آن حضرت را، العیاذ بالله ، منافق خواندهاند ؛ به این معنا که دردین مسیح بدعت آورده است، غافل از آنکه اسلام دین خداست نه دینی که قائم به انسان باشد. نویسنده محترم این کتاب با توجه به این گونه موضوعات، در کمال متانت و با مراجعه به قرآن، حدیث، روایات و اخبار و افکار و آرای دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان و افزون بر آن، با استفاده از آثار عرفا و شعرا، به مقابله با شبهات نامعقول و توهمات بیاساسی پرداخته است که در طول قرنها منجر به دشمنی مسیحیان با اسلام ،خصوصا با پیامبر اکرم شده است.
- شما به دلیل سابقه مطالعاتیتان ، با عمده آثار درباره تاریخ صدر اسلام و زندگی حضرت رسول اکرم (ص) آشنا هستید ، به گمان شما تفاوت کار خانم شیمل در این اثر با سایر آثاری که به زندگی پیامبر گرامی می پردازند در چیست ؟
پروفسور شیمل به جنبهای دیگر از فرهنگ مسلمانان توجه کرده واز راه بررسی و اندیشه ورزی در آن به معرفی شخصیت پیمبر پرداخته که کمتر دانشمند و پژوهشگری تاکنون در آن زمینه دست به پژوهش زده است. آمد و شدهای فراوان او به کشورهای اسلامی و دوستی و نشست و برخاستهای مکررش با مسلمانان و خانوادههای آنان، او را با عشقی کهن آشنا ساخته است که از حضرت محمد (ص) در دل هر مسلمانی جوش می زند واین عشق نه اکتسابی که فطری است و قدیم. شیمل، به درستی پی میبرد که اعتقادات عامه پسندی که مسلمانان همه دنیا، چه در خاورمیانه و چه در آفریقا، نسبت به پیامبر اسلام در سر دارند و به آن عمل میکنند و حتی نام مبارکش را حرز جان میدانند ، از آن عشق کهن سرچشمه گرفته و در اشعار عامیانه آنان به روشنی جلوه گر شده است.
- میتوانیم بگوییم که نگاه خانم شیمل بیشتر از منظر عرفانی است تا منظری تاریخی و کلامی؟
البته خانم شیمل در این کتاب به هیچ وجه قصد ندارد که باب بحث و استدلال پیج در پیچ را بگشاید و گرچه در برخی از جاها به ضرورت مطالبی که مطرح شده، پای استدلال را به میان کشیده است، در کوتاهترین زمان ممکن از آن گسسته است. به گمان من در مجموع این کتاب نه تنها دانشجویان رشتههای الهیات، ادبیات و تاریخ و ادیان و اسلام و طلاب حوزههای علمیه را به کار میآید، بلکه نوع مطالبی که دراین گرد آوری شد ه و شیوه پیوند آنها به یکدیگر ، آن را برای عموم مردم مسلمان - همانطور که عرض کردم برای عارف و عامی -- دلپذیر و خواستنی وخواندنی کرده است.
- منابعی که خانم شیمل استفاده کردهاند، چگونه اند و شما در برگردان شعرها و یا برخی از متنهای اصلی فارسی، با توجه به اینکه متن اصلی کتاب به انگلیسی بوده است، چه کردهاید؟
همچنانکه در ابتدای مصاحبه توضیح دادام، من همیشه سعی کردهام در هنگام ترجمه اینگونه متنها ، اصل متن ارجاعی نویسنده را ا ز کتابی عربی یا فارسی پیدا کنم. برای نمونه تمامی شعرهای شاعران نامی ایران مثل مولوی و دیگران را به صورت اصل آن اوردهام . اما در این کتاب که تمام منابع اسفتاده شده خانم شیمل در بخشی جدا درپایان کتاب آمده است، یک منبعی را من نتوانستم پیداکنم به نام لذات مسکین.
این کتاب در هند چاپ شده بود و من حتی از برخی از دوستانم که مسافر هند بودند، خواستم که نسخهای از آن را پیدا کنند که متاسفانه نتوانستند و من مجبور شدم این متن را از روی انگلیسی آن دوباره فارسی کنم. از نکات جالبی که در روایت فارسی کتاب محمد رسول خدا وجود دارد این است که ضمن ترجمه حالی پیدا میکردم و اشعاری را که پروفسور شیمل از شعرای غیر ایرانی - مثلا اردو یا سندی گو یا آفریقایی و ترک و عرب --- به زبان انگلیسی آورده بود، انها را به صورت موزون و آهنگین و حتی گاهی مقفا ترجمه میکردم و از این نمونه حتی مثنوی چهل پنجاه بیتی و غزل سه چهار بیتی هم در این روایت وجود دارد که البته برای متمایز شدن از اشعار شاعران پارسی سرا، مصراعها بر خلاف رسم معمول زیر هم نوشته ام نه روبروی هم.
- در پایان می خواستم بدانم که شما که با خانم شیمل آشنا بوده اید ، وی را چگونه فردی یافتید ؟
خانم شیمل هرگز ننوشت و نگفت مسلمان است ، اما از نگاه من رفتار و کردار وگفتارش مسلمانی بود، سرشت و فطرتش مسلمانی بود و همین صفت بود که اورا به وادی تحقیق و تالیف درباره اسلام و مسلمانی کشید. کوشش مدام، رفتار متین، لطف سخن، حسن سلوک، خلق خوش، مهرورزی، و نوع دوستی از صفات بارزی بود که از او در نوشتههایش و در دیدارهایش و سخنرانیهایش به روشنی به چشم میخورد. زبان ما رادرحد خواندن و فهمیدن و تفسیر مثنوی معنوی و شعر حافظ و سعدی و نظامی و خاقانی واز این قبیل، نیک می دانست. صناعات ادبی مارا میشناخت و حتی بر رموز و دقایق خوشنویسی ما احاطه داشت. خدایش بیامرزاد که وجودی بود مغتنم.