همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی: بر خلاف عرف معول آن سالها، یکی از بانوان دولتآباد بانی و پایهگذار برپایی مراسم عزاداری در محرم شد و با کمک جمعی دیگر از بانوان، بیرق عزداری امام حسین(ع) را بالا بردند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
بانو حسنیه سیدصادقی پایهگذار برپایی هیات و تعزیه در دولتآباد بود و روایتهای مختلفی درباره تلاشهای او برای برپایی مراسم عزاداری در این محله نقل می شود. قاسم هادیپور، ریپژوه، در این باره می گوید: «آنطور که قدیمی ها برای ما روایت کرده اند، بانو حسنیه سیدصادقی که اهالی دولت آباد او را خالهحسنی صدا می زدند، داخل روستا که به شکل قلعه بوده و حصار و برج و دروازه داشته مراسم عزاداری برپا می کرد و اهالی قلعه در دوره پهلوی اول که عزاداری محرم ممنوع بود، دور از چشم ماموران شهربانی به عزاداری می پرداختند. نقل است که خالهحسنی با کمک دیگر بانوان دولتآباد در خانه رشتهپلو می پختند و از عزاداران حسینی پذیرایی می کردند.»
خالهحسنی دور از چشم ژاندارم ها، نخستین مراسم عزاداری دولتآباد را برپا کرد اما مراسم مداح و روضهخوان نداشت و وسایل و ملزومات عزاداری هم مهیا نبود. هادیپور معتقد است نطفه برپایی مراسم تعزیهخوانی از همان موقع گذاشته شد: «خالهحسنی از نوجوانی به نام ماشاالله فرخرو می خواهد که مسئولیت مداحی هیات را بپذیرد. ماشاالله سابقه مداحی نداشته اما بعد از مدتی قواعد آن را یاد می گیرد و هیات صاحب مداح می شود. خالهحسنی در سال های بعد عزاداری را گسترش می دهد و در کوچه های روستا دسته راه می اندازد. بعد از مدتی کنار دسته عزاداری، چند شتر به حرکت در می آورند و هر سال یک چیزی به این مجموعه اضافه می کنند تا اینکه به همت خالهحسنی بنیاد تعزیه در دولتآباد گذاشته می شود.»
عده ای از بچه های روستا با کمک و حمایت خالهحسنی تعزیه می خواندند و این گونه بود که تعزیهخوانی در دولتآباد به بخش جدانشدنی مراسم عزاداری محرم تبدیل شد. هادیپور می گوید: «در سال 1342 و بعد از تبعید امام(ره) که اجرای تعزیه هم با محدودیت هایی مواجه شد، خالهحسنی و تعزیهخوانهای دولتآباد تسلیم نشدند و آن سال هم تعزیه با حضور اهالی اجرا شد. سال 1344 هم ماموران ژاندارمری اعلام کردند کسی حق اجرای تعزیه در دولت آباد را ندارد اما آن سال هم جوان های دولتآبادی لباس تعزیه را بر تن کردند و تعزیه اجرا شد.»
گروه تعزیه دولتآباد هر روز مجهزتر می شد و خالهحسنی بهتدریج نقش های تازهای برای تعزیهخوان های جوان تعریف می کرد. او با کمک اهالی برای تعزیهخوان ها لباس و ملزومات تعزیه مثل شمشیر و زره آماده می کرد و نقش های مختلف را هم به اهالی می داد. وقتی آوازه گروه تعزیه دولتآباد در ری و تهران پیچید، خیلیها برای تماشای تعزیه به این روستا می رفتند و به خاطر محدود بودن فضا، اجرای تعزیه به زمین های کشاورزی و بایر اطراف قلعه دولتآباد انتقال پیدا کرد.
خالهحسنی در زمان حیاتش امور تعزیه را به رمضان فرخرو، یکی از تعزیهخوان های قدیمی دولتآباد واگذار کرد و او هم با کمک اهالی، حسینیه «دو شهید تعزیهخوان» را ساخت تا جایی برای آموزش تعزیهخوانهای جوان و نگهداری از میراث بانویی باشد که پرچمدار تعزیه در قریه دولتآباد بود.