به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یحیی سمیعیان متخلص و مشهور به «ریحان» سال 1313 قمری در تهران دیده به جهان گشود.
بر اساس مطالب کتاب، سمیعیان خود را چنین معرفی میکند: «اسم من یحیی، تخلص ریحان و نام خانوادگیام سمیعیان است. پدر مرحوم من محمدباقر اصفهانی نام داشته ولی در شهر تهران به دنیا آمده بود و فقط اجداد او اهل اصفهان بودهاند، خود من نیز در تهران قدم به عرصه وجود گذاشتهام. موقع تولد من، پدرم به تجارت اشتغال داشت ولی بعدها سرمایهاش تمام شده بود و به حقالعمل کاری امرار معاش میکرد. در سال 1272 شمسی در تهران به دنیا آمدهام و روز تولد من مقارن با روزی بوده است که میرزا رضای کرمانی [...] ناصرالدین شاه قاجار را با ششلول به قتل رسانده است.
البته تاریخهایی که ریحان برای تولدش نوشته همخوانی ندارد، زیرا اگر روز قتل ناصرالدین شاه به دنیا آمده بود، روز تولد او جمعه 17 ذیقعده 1313 قمری برابر با فروردین 1275 خورشیدی میشد.
یحیی سمیعیان تا پایان تحصیل دوره ابتدایی در تهران اقامت داشت و پس از طی دوره یاد شده در سن 15 سالگی همراه خانواده به مشهد مقدس رفت و در آن شهر وارد کلاس هفتم مدرسه ملی خراسان شد و همان سال نخستین شعر خود را در روزنامه نوبهار به چاپ رساندو وی پس از پایان کلاس هفتم وارد خدمت در اداره دارایی خراسان شد و پس از چهار سال به تهران انتقالی یافت.
در دوران مشهدنشینی با مطبوعات آن شهر به همکاری پرداخت و سرودههایش را به چاپ رساند. همکاری یحیی ریحان به مطبوعات چاپ مشهد ختم نمیشد.
بر اساس مطالب کتاب، «ریحان» نوشته است که چون در موقع اقامت خود در شهر مشهد مقالاتی از جراید فرانسه برای روزنامههای تهران (عصر جدید و ارشاد) میفرستادم لذا پس از وارد شدن به تهران به دیدن مدیران جراید مزبور رفتم آنها ورود مرا از خراسان به تهران در ضمن اخبار داخلی درج کردند.
در آن اوقات مرسوم بود که هر وقت مأمورین دولت یا شعرا و نویسندگان در ولایات به تهران یا از تهران به ولایات عزیمت میکردند، جرایدی که با آنها مربوط بودند ورود یا خروج آنها را در روزنامه خبر میدادند.
در چند روز [اقامت در تهران] به دیدن آقای سیدضیاءالدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد رفتم.
زیرا سرمقالههای روزنامه رعد که به قلم خود او نوشته میشد خیلی جالب توجه بود و میل داشتم نویسنده آن مقالات را ملاقات نمایم.
روزنامه رعد از سایر جراید آن روز مهمتر بود و بهقدر کافی مترجم و نویسنده داشت و مقالات اشخاص دیگر را درج نمینمود.
اساسا آن اوقات نویسندگان زیادی در تهران بودند. گاهی آقای عدلالملک دادگر در پاورقی رعد مقالات ادبی مینوشت و همچنین آقای دیوان بیگی سناتور هم مقالات ادبی جالب توجه در جراید تهران مرقوم میداشت.
ریحان پس از یک دوره همکاری با مطبوعات در مشهد و تهران و عضویت در تشکلهای ادبی و فرهنگی، روزنامهنگار شد و به عنوان مدیر و سردبیر، «گل زرد» را انتشار داد.
وی پس از «گل زرد» در فروردین 1300 هجری شمسی «نوروز» را به چاپ رساند و این جریده ملی، ادبی و اجتماعی، هفتهای یکبار در روزهای سهشنبه منتشر میشد.
یحیی ریحان پس از تجربه دوره اول گل زرد و انتشار نوروز و به دنبال سقوط دولت سیدضیاءالدین طباطبایی تصمیم گرفت دوره دیگری از حیات گل زرد را آغاز کند.
در این باره در کتاب آمده است: ... در صدد برآمدم مجددا روزنامه گل زرد را منتشر سازم.
در آن موقع وزیر فرهنگ ممتازالدوله بود. مرحوم دهخدا نامهای به وزیر فرهنگ نوشت و توصیه کرد که امتیاز و اجازه نشر روزنامه گل زرد را بدهند.
ممتازالدوله ذیل نامه دهخدا به آقای میرزا رضاخان نائینی معاون وزارت فرهنگ نوشت: آقای معاون راجع به روزنامه گل زرد مطالب متضاد میشنوم. به موضوع رسیدگی شود هرگاه اشکالی حاصل نباشد اجازه نشر داده شود.
هر کس به دستور و دستخط فوق توجه نماید استنباط میکند که ممتازالدوله وزیر فرهنگ نه هرگز یک شماره روزنامه گل زرد را دیده یا خوانده بود و نه از مندرجات دو شماره جریده نوروز اطلاع حاصل نموده بود و اگر جراید مزبور را دیده بود اینطور دستور نمیداد بلکه شخصا در رد و یا قبول تقاضای نشر روزنامه تصمیم میگرفت.
افزون بر گل زرد و نوروز، آثار ریحان در نشریههای نوبهار و خورشید(چاپ مشهد)، حکمت(چاپ قاهره)، حبلالمتین (چاپ کلکته)، دانشکده ایران، شفق سرخ، ارمغان، یغما، آینده، مربی و سپید و سیاه(چاپ تهران)، امان افغان (چاپ کابل) به چاپ رسیده است. «باغچه ریحان»، «دیوان یحیی ریحان» و خاطرات و سرگذشت از دیگر آثار اوست. باغچه ریحان در سال 1338 قمری به چاپ رسید.
دیوان یحیی ریحان تاکنون سه بار چاپ شده است. بار نخست شهریورماه 1350بدون احتساب 16 صفحه عکس و شرح در 223 صفحه وزیری با جلد سخت در چاپخانه طوس شهر مشهد در شمارگان هزار نسخه به طبع رسید.
چاپ دوم «دیوان یحیی ریحان مدیر روزنامه گل زرد به ضمیمه چندین عکس تاریخی» با «شماره ثبت کتابخانه ملی 1669 و به تاریخ 2/12/51 با کیفیت بهتر و 39 صفحه عکس و شرح در 223 صفحه وزیری 1352 در تهران منتشر شد و تفریظ بر چاپ اول در این مجموعه افزوده شده و چاپ سوم نیز تقریبا ویژگیهای چاپ دوم را داشت.
یحیی سمیعیان (ریحان) خاطرات و سرگذشت خود را به چهار تن محمدتقی بهار(ملکالشعراء)؛ حبیب یغمایی؛ علی بهزادی و ایرج افشار به ترتیب برای چاپ در نوبهار، یغما، سپید و سیاه و آینده سپرد.
سمیعیان در مطلع خاطرات مندرج در سپید و سیاه نوشت: در تاریخ اول فروردین 1349 مطابق با 21 مارس 1970 میلادی - که این صفحات برای آخرینبار تجدید میشود - هفتاد و پنج سال از مراحل حیات را پیمودهام. سیگار نمیکشم، مشروب نمیخورم و در تمام دوره عمر ازدواج نکردهام. هر روز دو ساعت راه میروم.
خاطرات و سرگذشت ریحان و پارهای از ترجمهها، «رمانچه» ها و سایر مطالب او را میتوان در نشریههای یاد شده خواند.
سرانجام یحیی سمیعیان(ریحان) اسفند 1363 هجری شمسی در سن 91 سالگی به سرای باقی شتافت.
چاپ اول کتاب «یحیی سمیعیان (ریحان) تالیف سیدفرید قاسمی در شمارگان 3000 نسخه، 97 صفحه و بهای 12000 ریال راهی بازار نشر شد.