همشهریآنلاین - پروانه بندپی: شوک روانی (Psychological shock) که با نام اختلال استرس حاد هم شناخته میشود، واکنش شدید و ناگهانی به یک حادثه یا رویداد ناخوشایند و بسیار استرسزا است که میتواند تأثیرات قابل توجهی بر سیستم عصبی و جسمی فرد بگذارد. وقوع حوادث غیرمنتظره میتواند باعث بروز واکنش شدید در سطح روانی و عاطفی شود و فرد را دچار مشکلات روحی و روانی کند. این تجربه در بعضی افراد نیز منجر به سکتههای قلبی و مغزی و گاه فوت فرد میشود.
فوت ناگهانی عزیزان، حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله، تصادف رانندگی شدید، از دست دادن شغل، دیدن یا شنیدن درباره یک جنایت خشونتآمیز، جنگ، تشخیص یک بیماری صعبالعلاج مثل سرطان، طلاق، سقط ناخواسته، مورد آزار جنسی قرار گرفتن و خیلی از حوادث و تروماهای دیگر میتوانند فرد را دچار شوک روانی کنند.
رابطه شوک روانی و وقوع سکته
شوک روانی میتواند توانایی فرد را در انجام وظایف روزمره کاهش دهد و تغییرات قابل توجهی در سطح عملکرد ذهنی و اجتماعی او ایجاد کند. اما این عارضه چطور باعث بروز سکتههای قلبی و مغزی میشود و چه ارتباطی با سکته دارد؟
به گفته متخصصان، شوکهای روانی قبل از هر چیز بر سیستم عصبی فرد اثر میگذارد. در مواجهه با شوکهای روانی، بدن وارد حالت «پاسخ جنگ یا گریز» میشود. این حالت با افزایش ترشح هورمونهای استرس مثل آدرنالین و کورتیزول همراه است که میتواند فشار خون و ضربان قلب را افزایش دهد. افزایش فشار خون نیز یکی از عوامل مهم بروز سکتههای مغزی و قلبی است.
دکتر بابک زمانی، متخصص مغز و اعصاب و نورولوژیست در این باره به همشهریآنلاین میگوید: «مصرف نامنظم دارو، دیابت، چاقی، اضافه وزن، فشار خون بالا، مصرف سیگار و قلیان و کاهش فعالیت فیزیکی، همگی ریسکفاکتورهای سکته مغزی هستند اما از همه اینها مهمتر، فشار خون بالا است. فشار خون بالا مهمترین علت قابل پیشبینی برای بروز سکته مغزی است.» یکی از عوامل افزایش فشار خون در افراد، استرس شدید و شوکهای روانی است.
استرس منجر به سکته میشود؟
به گفته متخصصان، استرسهای مداوم هم میتوانند منجر به سکته شوند. البته نه به طور مستقیم. موضوع این است که استرسهای شدید دائمی منجر به بروز بیماریهای مزمن مانند فشارخون بالا، بیماریهای قلبی، اضطراب و افسردگی میشوند و این موارد از ریسکفاکتورهای بروز سکته مغزی هستند.
دکتر زمانی در این رابطه میگوید: این حرف که استرس باعث بروز سکته مغزی میشود، یک باور غلط رایج است. بروز این عارضه به طور مستقیم ربطی به استرس ندارد. اما اگر استرس باعث افزایش فشار خون، تشدید بیماری قلبی، تشدید افسردگی و ... شود، میتواند به بروز سکته مغزی منجر شود.
درباره ارتباط استرس و سکته قلبی هم باید گفت وجود استرس، یک فاکتور مهم برای افرادی است که بیماریهای عروق کرونر دارند. در پی بروز استرس، جریان خون به قلب کاهش مییابد و برخی اوقات باعث تنگ شدن عروق میشود که این موارد میتوانند منجر به سکته قلبی شوند.
یکی دیگر از سیستمهایی که در مواجهه با حوادث ناگهانی شدید تحت تاثیر قرار میگیرد و کارکرد آن مختل میشود، سیستم عصبی خودمختار است. این سیستم عصبی که کنترل عملکردهای غیرارادی بدن مانند ضربان قلب و فشار خون را بر عهده دارد، ممکن است تحت تأثیر شوکهای روانی، عملکردش دچار اختلال شود. اختلال در عملکرد این سیستم نیز احتمال وقوع سکتههای قلبی و مغزی را افزایش میدهد.
بیشتر بخوانید؛
- شیوع سکته مغزی در افراد ۲۰ تا ۴۰ سال ۴ برابر اماس | آمار ناتوانی مغزی بالاتر از آمار مرگ و میر | زمان طلاییِ بعد از سکته را از دست ندهید
-
اگر کسی دور و برمان سکته مغزی کرد چه کنیم؟ | علائم سکته مغزی را بشناسید
-
تنهایی چطور باعث سکته مغزی میشود؟ | یک باور خرافیِ رایج درباره رابطه سکته مغزی و استرس
-
مسکنها ؛ مهمترین علت بروز سردرد های میگرنی! | میگرن باعث سکته مغزی میشود؟
میتوانیم جلوی شوک روانی را بگیریم؟
بروز شوکهای روانی به دلیل ماهیت ناگهانی و شدیدشان اغلب قابل پیشبینی و پیشگیری نیستند. با این حال اگر بتوانیم این واکنش را درک کنیم و آگاهی لازم را درباره آن به دست بیاوریم، قبل از بروز مجدد میتوانیم آن را تشخیص دهیم. این به ما امکان میدهد تا با مراقبت و انجام اقدامات مناسب، بهبود و کاهش تأثیرات مخرب این شوک را تجربه کنیم. هرچند با توجه به این که واکنشی ناگهانی است، در بسیاری از موارد نمیتوان بر آن کنترلی داشت و بروز آن اجتنابناپذیر است. اما میتوان با استفاده از راهکارهایی شدت تأثیر آنها را کاهش داد و یا آنها را بهتر مدیریت کرد. این راهکارها عبارتند از:
افزایش آگاهی: افزایش آگاهی درباره علائم و اثرات شوک روانی میتواند افراد را برای مواجهه بهتر با موقعیتهای بحرانی آماده کند.
مدیریت استرس: یادگیری و استفاده از تکنیکهای مدیریت استرس مثل مدیتیشن، یوگا، تنفس عمیق و تمرینات ورزشی منظم میتواند مقاومت فرد را در برابر شوکهای روانی افزایش دهد.
حفظ روتینهای روزانه: حفظ روتینهای منظم و انجام فعالیتهای روزمره میتواند به فرد کمک کند تا کنترل بیشتری بر خود داشته باشد.
معاشرت با دیگران: صحبت کردن درباره تجربیات و احساسات با دیگران میتواند به کاهش برخی استرسها کمک کند.
تمرین خودمراقبتی: پرداختن به فعالیتهای خودمراقبتی مانند تغذیه مناسب، خواب کافی و فعالیتهای تفریحی میتواند به بهبود حالت روحی و جسمی کمک کند.
پرهیز از استعمال موادمخدر و الکل: مصرف مواد مخدر و الکل میتواند تأثیرات منفی شوک روانی را تشدید کند و مانع مدیریت موثر آن شود.
دریافت حمایت حرفهای: مشاوره با روانشناس، مشاور یا روانپزشک میتواند در مدیریت اثرات شوک روانی بسیار مؤثر باشد. آنها تکنیکهای درمانیای برای رفع اثرات شوکهای روانی دارند که بسیار کمککننده خواهد بود.