به گزارش همشهری آنلاین، پاندمی کرونا و گسترش رسانههای اجتماعی نیز از عوامل دیگری بودند که باعث اتکای بیشتر افراد بر رسانههای دیجیتال برای به دست آوردن اطلاعات بهداشتی شدند. بیماران اطلاعاتی که از جستجو بوسیله گوگل در اینترنت به دست آوردهاند، به نزد پزشکشان میآورند تا او درستی آنها را تأیید کند یا توضیح بیشتری درباره این اطلاعات به بیماران بدهد. این روند باعث شد که بتدریج اصطلاح «دکتر گوگل» ساخته شود که به استفاده از اینترنت بوسیله بیماران برای به دست آوردن اطلاعات پزشکی اشاره دارد.
اما در اواخر سال ۲۰۲۲ چتجیپیتی، یک ابزار اساس نسل سوم هوش مصنوعی مولد (Generative AI) از پیش تعلیمدیده در دسترس عموم قرار گرفت. این سیستم جدید هوش مصنوعی در طول چند هفته ۱۰۰ میلیون کاربر را به خود جلب کرد.
چتجیپیتی یک هوش مصنوعی قوی از نوع مدلهای بزرگ زبانی (LLM) است توانایی تفسیر و تولید متن را دارد. این ابزار میتواند مقدار زیادی از اطلاعات را در گستره بزرگی از موضوعات فراهم کند و کاربردهای گوناگونی در ترجمه زبانها، خلاصه کردن متون و تکمیل متون داشته باشد.
کاربران همچنین با استفاده از این ابزار هوش مصنوعی و ابزارهای مشابه آن در ماههای بعدی در دسترس قرار گرفتند، توانستند به میزان گستردهای از اطلاعات پزشکی دسترسی پیدا کنند و پاسخی به پرسشهای خود در این زمینه به دست آورند.
همچنین بیماران میتوانند از این ابزارهای هوش مصنوعی برای تفسیر نتایج آزمایشهای خود و تشخیص بیماریشان استفاده کنند و گرایشی به انجام این کار در کاربران امروزی اینترنت مشاهده میشود. پزشکان و سیستمهای بهداشتی نیز برای افزایش سرعت عمل شروع به استفاده از هوش مصنوعی برای کمک به تفسیر نتایج آزمایشها و تشخیص پزشکی کردهاند. اما آیا چنین کاری درست است و نتایجی که با کمک این ابزارها به دست میآیند، تا چه حد دقیق هستند؟
درواقع چنین استفادههایی از این ابزارها هم میتوانند مزایای بالقوهای و هم اشکالات بالقوهای داشته باشند.
مزایا و سودمندیها
افزایش سرعت و دقت: ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند میزان بسیار بالایی از دادهها را به سرعت تجزیهوتحلیل کنند و به طور قابلتوجهی خطاهای انسانی را کاهش دهند و دقت تفسیر نتایج آزمایشگاهی را بالاتر ببرند. با کمک این ابزارها امکان تجزیهوتحلیل بیدرنگ چنین دادههایی فراهم میشود که در مواردی که تصمیمهای پزشکی باید به سرعت اتخاذ شود، میتواند سودمند باشد.
بینشهای منحصربهفرد: ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند از مجموعه دادههای بزرگ (big data) برای تشخیص الگوها و همبستگیها استفاده کنند که برای تحلیلگران انسانی آشکار نیست و بر اساس این الگوها تفسیرهای مناسبی از نتایج آزمایشگاهی به دست دهند. چنین تفسیرهایی میتواند به توصیههای درمانی شخصیتر و پیامدهای بهتری برای بیمار منتهی شوند.
بهبود تصمیمگیری بالینی: با ادغام هوش مصنوعی در محیطهای آزمایشگاهی، میتوان به پزشکان راهنماییهای مبتنی بر شواهد ارائه داد تا آنها آزمایشهای بیشتر درخواست کنند یا درباره گزینههای درمانی تصمیم بگیرند. چنین روندی ممکن است به پزشکان کمک کند که تصمیمگیریهای آگاهانهتری انجام دهند و در نهایت کیفیت مراقبت پزشکی از بیمار افزایش یابد.
پیشبینی بر اساس تجزیهوتحلیل: ابزارهای هوش مصنوعی با استفاده از دادههایی که در اختیار آنها قرار داده میشود، میتوانند به پیشبینی پیشرفت بیماری و پیامدهای آن برای بیمار کمک کنند و امکان انجام اقدامات پیشگیرانه و درمانی هدفمند را فراهم سازند. چنین قابلیتی میتواند به خصوص در مورد درمان بیماریهای مزمن و بهبود کلی ارائه مراقبتهای پزشکی سودمند باشد.
مشکلات و محدودیتها
مشکلات در درک نتایج: گرچه هوش مصنوعی میتواند تفسیرهایی از نتایج آزمایشگاهی به بیماران ارائه دهد، بیماران ممکن است دانش پزشکی برای درک کامل این نتایج یا پیامدهای پیشنهادهای هوش مصنوعی نداشته باشند. تفسیر نادرست میتواند منجر به اضطراب غیرضروری یا تصمیمات بهداشتی نامناسب شود.
وابستگی به فناوری: اتکای بیشازحد به ابزارهای هوش مصنوعی ممکن است مشارکت بیماران را در درمان بیماریهایشان تضعیف کند. ضروری است که بیماران به جای اینکه برای درک وضعیت سلامتیشان صرفاً به فناوری وابسته باشند، یک رابطه مشترک با پزشکان و سای ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی خود را حفظ کنند.
کنترل کیفیت و اعتبارسنجی: استقرار ابزارهای هوش مصنوعی باید با مطالعات اعتبارسنجی دقیق همراه باشد تا از قابلیت اطمینان و دقت آنها در تنظیمات بالینی اطمینان حاصل شود. هنوز یافتههای تحقیقاتی و کاربردهای عملی این ابزارهای هوش مصنوعی در مراقبتهای بهداشتی روزمره وجود دارد، فاصله وجود دارد.
بنابراین گرچه تفسیر نتایجی آزمایشهای پزشکی با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مزایای قابلتوجهی را به دست میدهد، همچنین ملاحظات مهمی را در مورد درک بیمار و وابستگی به فناوری مطرح میکند. به نظر میرسد اتخاذ یک رویکرد متعادل که بینشهای بهدستآمده با ابزارهای هوش مصنوعی را با راهنماییهای بهداشتی حرفهای پزشکان ترکیب میکند، احتمالاً مؤثرترین روش حرکت روبهجلو در شرایط کنونی است.