اعضای یک باند مخوف، تاجران و افراد پولدار افغانی را گروگان می گرفتند و با بی رحمی آنها را شکنجه می دادند تا با ترساندن خانواده گروگان ها، نقشه اخاذی های ۴ هزاردلاری را عملی کنند.

همشهری آنلاین - حوادث: چند روز قبل، ماموران پلیس در حال گشت زنی در یکی از خیابان های پایتخت بودند که به خودروی پژویی که درهای آن باز بود مشکوک شدند. در این شرایط به استعلام شماره پلاک آن پرداختند و متوجه شدند صاحب ماشین، یک مرد افغان است. او می گفت که با شریکش، یک کارگاه تولیدی در جنوب تهران دارند و وضع مالی شان بسیار خوب است. ماشینش را هم به شریکش احمد امانت داده بود تا با آن به خانه برود اما خانواده احمد از او بی خبر بودند.

گروگانگیری

کارآگهان در گام بعدی به بررسی دوربین های مداربسته اطراف محل حادثه پرداختند. دوربین ها نشان می داد که خودروی پژویی با ایجاد تصادف ساختگی به خودروی احمد کوبیدند. آنها پلاک ماشین خود را مخدوش کرده و وقتی احمد از ماشین پیاده شد، به سمت وی هجوم بردند و با تهدید، ‌احمد را سوار ماشین خود کردند. در این شرایط بود که پرونده گروگانگیری در اداره آگاهی تهران تشکیل شد. از سوی دیگر ماموران به تحقیق از ساکنان محل پرداختند که یکی از آنها متوجه آدم ربایی شده بود. او می گفت که پشت پنجره بوده و دیده که چهار مرد با تهدید و زور، ‌ مرد جوانی که راننده خودروی پژو پارس بود را با تهدید ربوده اند.

اخاذی

تحقیقات پلیس زیر نظر قاضی غلامحسین صادق زاده، بازپرس دادسرای جنایی تهران برای یافتن مرد ربوده شده ادامه داشت و ماموران در گام بعدی به سراغ خانواده گروگان رفتند. آنها از ترسشان با گروگانگیران همکاری کرده بودند. همسر گروگان در تحقیقات گفت: همان روزی که احمد شوهرم ربوده شد، آدم ربایان با من تماس گرفتند و تهدید کردند که اگر از تماسشان با پلیس حرفی بزنم، شوهرم را زنده نخواهم دید. کمتر از ۲۴ ساعت از ربوده شدن احمد، آنها فیلمی برایم فرستادند که در حال بریدن لاله گوش شوهرم هستند و او هم ناله می کرد. آدم ربایان خشن و شکنجه گرد گفتند که اگر ظرف چند ساعت ۴ هزار دلار تهیه نکنم گردن شوهرم را می برند. با دیدن این فیلم خیلی ترسیدم و فورا ۴ هزار دلار را برایشان فراهم کردم اما نمی دانم چرا آدم ربایان همسرم را آزاد نکرده اند. مقداری از این مبلغ را از طریق صرافی به حساب مردی در افغانستان واریز کردیم و مقداری از آن را هم به حساب مردی ایرانی.

شماره حساب هایی که پول به آنها واریز شده بود مرود بررسی قرار گرفت و مشخصات مرد ایرانی بدست آمد. صاحب حساب مرد میانسالی بود که در زمینه ساخت و ساز فعالیت می کرد، گفت: کارتم را به یکی از کارگران افغانم به نام سجاد داده ام و از ماجرای آدم ربایی و انتقال وجه بی اطلاع هستم. در ادامه سجاد مرد افغان بازداشت شد و در بازجویی ها اسرار باند مخوف آدم ربایی را فاش کرد. وی گفت: دو نفر از همشهریانم سرکرده باند هستند و من و به همراه ۶ نفر دیگر از نوچه هایشان که به دستور آنها، ‌آدم ربایی انجام می دادیم.

او ادامه داد:هر کس در این باند نقش خاص خودش را داشت. مثلا من راپورتچی بودم. سرکرده های باند که دستور می دادند و ما اطاعت می کردیم. چون پول خوبی داشت، من قبول کردم. همدستان دیگرم نیز هرکدام نقش خودشان را داشتند. نقش من این بود که سوژه هایی که روسای باند شناسایی کرده بودند را تعقیب کنم. معمولا سوژه ها از میان تاجران و افراد کارخانه دار که خیلی پولدار بودند، انتخاب می شد. حدود یک هفته ای آنها را زیر نظر می گرفتم. کجا می روند، کی می آیند و با چه کسانی رفت و آمد دارند. سپس اطلاعات را در اختیار سردسته های باند قرار می دادم. آنها به ۴ نفر دیگر که از نوچه هایشان بودند، دستور می دادند تا سر راه سوژه ها سبز شده و با ایجاد تصادف ساختگی، افراد را گروگان بگیرد. دو نفر دیگر هم که نگهبانان باغ هایی در شهریار بودند، نقش مراقبت، نگهبانی و گاها شکنجه گروگان ها را به عهده داشتند. آنها به صورت وحشیانه، قسمتی از گوش، بینی و یا انگشت گروگان ها را بریده و فیلم آن را برای خانواده قربانیان ارسال می کردند تا با تهدید از آنها اخاذی دلاری کنند. دستور از سوی دو سرکرده صادر می شد چون می گفت با شکنجه گروگان، خانواده هایشان تسلیم شده و بی آنکه پلیس را در جریان قرار بدهم، فورا پول را تهیه می کنند.

آنها سعی می کردند مبالغی که برای آدم ربایی می گیرند خیلی زیاد نباشد تا خانواده گروگان ها، ‌شکایتی به پلیس نکنند که به هدفشان می رسیدند به جز مورد آخر که ماشینش در خیابان پیدا و به این ترتیب اسرار این باند مخوف فاش شد. .

با اعتراف این مرد، ۶ همدست دیگر او نیز بازداشت شده و مرد گروگان که در خانه باغی واقع در شهریار زندانی بود، نیز آزاد شد. تحقیقات برای دستگیری دو سرکرده این باند ادامه دارد.