همشهری آنلاین؛ حوادث: چند روز قبل گزارش یک گروگانگیری به پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد. مردی که در دام آدم ربایان گرفتار شده بود، فردی افغانی و صاحب یک کفاشی در تهران بود. همسر این مرد افغان می گفت که گروگانگیران در تماس با وی، درخواست ۲۰ هزار یورو کرده اند. آنها می گفتند درصورتی گروگان را آزاد می کنند که این پول را یا از طریق ارز دیجیتال یا صرافی به حسابشان واریز کنند. گروگانگیران حتی عکس و فیلم های شکنجه کردن گروگان را برای همسرش می فرستادند که تصاویر نشان می داد گروگانگیران، اقدام به بریدن قسمتی از گوش گروگان کرده اند تا خانواده گروگان، از ترس جان وی، ۲۰ هزار یورو را تهیه کنند.
دستگیری
پلیس به خانواده گروگان آموزش داد تا با گروگانگیران همکاری کنند. قرار شد از طریق یک صرافی در تهران، این انتقال صورت بگیرد که ماموران موفق شدند یکی از گروگانگیران را در یکی از صرافی ها شمال تهران دستگیر کنند. او حتی کارت گروگان هم همراهش بود تا با آن ارز بخرد. متهم دستگیر شده در بازجویی ها محل نگهداری گروگان را لو داد و گفت او را در دخمه ای واقع در نصیر آباد نگه می دارند.
رهایی گروگان
با توجه به سرنخ های به دست آمده، ماموران راهی نصیر آباد شدند و خانه باغی را به محاصره خود در آوردند که مخفیگاه گروگان بود. او در دخمه ای نگهداری می شد که نجات یافت اما نکته عجیب ماجرا این بود که ماموران در آن دخمه علاوه بر یک نفر(صاحب کفاشی) با دو جوان افغان دیگر نیز درحالیکه زنجیر به پاهایشان وصل شده بود، مواجه شدند. این موضوع نشان می داد که گروگانگیران به صورت سریالی، افراد مختلف را گروگان می گیرند تا به هدفشان که رسیدن پول بود برسند. در این عملیات جدید ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت، اعضای این باند مخوف گروگانگیری دستگیر شدند و تحقیق از آنها نشان داد که متهمان افغانی، به بهانه کار هموطنان خود را که اقامتشان در ایران غیرقانونی بود، گروگان می گرفتند و از خانواده طعمه هایشان از ۷ هزار دلار به بالا یا ۲۰ هزار دلار اخاذی کنند.
تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی سایر قربانیان احتمالی اعضای این باند مخوف در حالی ادامه دارد که این باند سومین باندی است که در طول یک ماه گذشته در تهران متلاشی و اعضای آن دستگیر شده اند. افرادی که با ربودن هموطنان خود، با بی رحمی شکنجه کرده و دست به اخاذی از آنها زده اند.
۲۰ روز شکنجه و وحشت
در اتاق اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران، اعضای باند مخوف گروگانگیری ایستاده اند. روبه روی آنها یکی از گروگان ها ایستاده است و میگوید: هربار که در صورت آنها نگاه می کنم، دست و پایم می لرزد و وحشت می کنم. تصور کنید، این افراد ۲۰ روز مرا دخمه تاریک زندانی ام کردند و شکنجه ام دادند. او هر ۶ متهمی که دستبند به دست در کنار هم ایستاده اند را شناسایی کرده و ادامه می دهد: اجازه بدهید از ابتدا تعریف کنم. قرار بود یکی از دوستانم قاچاقی به انگلیس برود. می گفت یک آگهی در فیس بوک دیده که در آن نوشته شده اعضای باندی می توانند، افراد افغانی که رویای زندگی در اروپا دارند را به صورت قاچاقی به انگلیس یا ایتالیا ببرد. من به جای دوستم با اعضای این گروه که آگهی داده بودند قرار گذاشتم تا درباره شرایط بپرسم. قبل رفتن تلفنی با یکی از آنها صحبت کردم که می گفت در ازای فرستادن هر شخص ۱۴ هزار یورو دریافت می کنند. من هم راهی دفتر آنها در میدان نوبنیاد شدم.
او ادامه می دهد: ششم آبان بود که وارد دفتر آنها شدم و به محض اینکه وارد اتاق شدم، به من حمله کردند و دست و پاها و دهانم را بستند. بعد از دو ساعتی مرا سوار یک خودروی ۴۰۵ کرده و به نصیرآباد بردند. در نصیرآباد به مدت ۲۰ آنجا بودم و شکنجه شدم. گروگانگیران از شب دوم مرا با لوله شکنجه می کردند و هفته دوم گوشم را بریدند. از سوی دیگر یک وعده غذایی برای هر روز برایم می آوردند و یکبار اجازه داشتم به دستشویی بروم. اصلا فکرش را نمی کردم که پلیس ایران به دادم برسد و آزادم کند. با خود گفتم زندگیم تمام است و به زودی مرا خواهند کشت. چون به جز من دو نفر دیگر هم آنجا زندانی بودند و گروگانگیران بی رحم ما را به یک زنجیر وصل کرده بودند و از خانواده هایمان پول می خواستند. البته کارت عابربانک مرا گرفتند و ۳۰۰ میلیون آن را خالی کردند. چون من صاحب یک کفاشی در تهران هستم و وضع مالی بدی ندارم.
گروگانگیری سریالی
دو گروگان دیگر هم به همین شکل در دام گروگانگیران بی رحم و شکنجه گر افتاده بودند. گروگانگیران برای آزادی آنها درخواست ۵۰ تا ۷۰ هزار دلار کرده بودند. آنها می گویند:
قرار بود گوش من و سومین گروگان را همان شب ببرند تا خانواده هایمان هرچه زودتر، خواسته آنها را فراهم کنند اما ماموران اداره یازدهم فرشته نجات ما شدند و نجاتمان نبود.
گروگان، تبدیل به گروگانگیر شد
یکی از اعضای این باند می گوید، خودش نیز به دام چند نفر از هموطنانش افتاده بود وحالا خودش تبدیل به گروگانگیر شده است. گفت و گو با وی را می خوانید.
چرا وارد این باند خطرناک شدی؟
چون تهدیدم کرده بودند.
چطور تهدید کرده بودند؟
با تهیه فیلم سیاه.
چطور شد که گروگان تبدیل به گروگانگیر شد؟
من ساکن افغانستان بودم. پدرم تاجر و خیلی پولدار است. ۶ ماه قبل از طریق یک پیج اینستاگرامی با فردی که هموطنم بود آشنا شدم. او فریبم داد و گفت می تواند مرا به کشور ایتالیا بفرستد. راستش را بخواهید من دلم می خواست خواننده مشهوری شوم چون صدایم خوب بود. دوست اینستاگرامی ام فریبم داد و گفت می تواند با دریافت ۱۱ هزار یورو مرا به ایتالیا بفرستد تا در رشته خوانندگی درس بخوانم و خواننده مشهوری شوم. می گفت دفترشان در ایران است و من بی خبر از همه جا، راهی ایران شدم. وقتی قدم در خانه باغی در نصیرآباد گذاشتم، چند نفر از هموطنانم مرا گروگان گرفتند. آنها ۱۱ هزار یورو از خانواده ام در افغانستان اخاذی کردند. اما این پایان ماجرا نبود چون آدم ربایان رهایم نکردند و از من خواستند برایشان کار کنم. آنها به من تجاوز کرده و فیلم سیاه گرفتند و با این فیلم، مجبورم کردند تا با آنها همکاری کنم.
چرا شکایت نکردی؟
چون می ترسیدم فیلم در فضای مجازی منتشر شود و آبرویم برود.
چرا به خانواده ات حرفی نزدی؟
به دروغ به خانواده ام گفتم که پول را برای رفتن به خارج از کشور می خواستم. از طریق واتس آپ با آنها در تماس بودم و میگفتم ایتالیا هستم اما در حقیقت ایران بود و گروگانگیری می کردم.
از شیوه و شگرد گروگانگیری های سریالی تان بگو؟
هموطنانم را شناسایی می کردم؛ آنهایی که رویای رفتن به انگلیس و ایتالیا را داشتند. به این بهانه آنها را به مخفیگاه اعضای اصلی باند می کشاندم.
گوش یکی از گروگان ها را خودت بریدی؟
نه همدستانم بریدند. وظیفه من شناسایی سوژه برای گروگانگیری بود. در همین لحظه متهم دیگری که کنار وی ایستاده می گوید: من هم آشپز بودم و یک جورایی گرفتار این باند شدیم. من قرار بود برای کار آشپزی و دوره دیدن به ایتالیا بروم اما سر از باغ مخوف در آوردم. وظیفه من پختن غذا برای گروگان ها و همدستانم بود.
چند نفر را با این شگرد فریب دادید و گروگان گرفتید؟
مرد آشپز می گویدک تازه شروع کرده بودیم؛ فقط سه نفر را موفق شدیم فریب بدهیم که پلیس ایران خیلی زود دستگیرمان کرد.
نظر شما