تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۸۵ - ۱۰:۳۱

محمدمهدی حاجی پروانه: گاهی می‌شود مهر و نشان یک آدم و گاهی هم نشانة تعهد به خدا یا بندة خدا، گاهی هم فقط برای زیبایی است. ولی اصل انگشتر همیشه همان نگین سوار بر رکاب است

سوای انواع و اقسام زینتی‌اش، بدلی و اصل، گران و ارزان، هنوز هم به خیلی از قدیمی‌ها بگویی انگشتر، فقط همان‌ها را حساب می‌کنند که نگینی هستند روی یک رکاب یا انگشترهای کت و کلفتی که مهر، اسم و امضا دار بودند و برای خوردن پای نامه‌ها و کاغذها استفاده می‌شده است.

هر چقدر هم که از آویزان شدن این‌طور چیزها به دست و بالتان فراری باشید حتما تا به حال گذرتان به یک انگشتر خورده. انگشتری که چندین سال هر لحظه به خودتان می‌چسبانید و یک لحظه هم از خودتان جدایش نمی‌کنید.

شاید هم از آن رفیق نارفیق‌ها باشید و دست‌هایتان هر سال مهمان چند تایی انگشتر هستند و بعد از مدتی هم انگشترها گم و گور می‌شوند.

سنگ زیرین آسیاب

رکاب‌ها خیلی مهم هستند. این جمله را جدی بگیرید. رکاب علاوه بر این‌که وزن سنگین را تحمل می‌کند، نشان‌دهندة سن و سال، شخصیت و حتی طرز فکر شماست.

البته همة این‌ها را می‌توان با کلمة ساده «سلیقه» جمع و جور کرد. آن چیزی که به نگین انتخابی شما سر و شکل می‌دهد همین رکاب است. این فقط فرض‌هایی است راجع به ارتباط رکاب و شخصیت آدم‌ها.


رکاب قلمبه سلمبه:

بیشتر مال حاجی بازاری‌های مایه‌دار است. آن‌‌هایی که مویشان را توی آسیاب سفید نکرده‌اند. خیلی دور و بر این رکاب نروید، کمی برای سن و سالتان زود است.

 

رکاب مذهبی:

چنین رکابی معرف این است که شما هم باسواد هستید، هم فهمیده و هم اهل دل. مطالعات مذهبی هم دارید و آگاهانه انگشتر دست می‌کنید.

 

 

 رکاب فلسفی :

انگار فقط به فلسفة وجودی رکاب اهمیت داده‌اید. فلزی ساده که وظیفه‌اش نگه داشتن نگین است.هم جوان‌پسندانه است و هم  به قول معروف با کلاس است، دانشجویی و جمع و جور.

 

 رکاب زنانه:

این هم که از قیافه‌اش معلوم است زنانه است. انواع و اقسام مختلف دارد و کارکردش علاوه بر اعتقادات مذهبی، زیبایی و زینت هم هست.

 

 رکاب باکلاس:

شما خیلی با حال‌اید. یک آدم امروزی که دلش می‌خواهد خاص‌ترین و عجیب‌ترین رکاب‌ها روی انگشتش بنشیند. در ضمن خیلی هم رسمی هستید.

 

 ظریف و ساده:

این رکاب نشان می‌دهد که شما علاوه بر این‌که آدم ساده‌پسند و خوش سلیقه‌ای هستید به ظرافت و زیبایی هم اهمیت می‌دهید.

 

 رکاب ژیگولی:

این رکاب‌ها هم بیشتر مال بچه‌های همان حاجی بازاری‌هاست که نشان‌دهندة مایه تیلة جیب بابا و سطح کلاس خانواده است.

 

 رکاب فقرا:

این یعنی شما روی بوریا و حصیر حاضرید بخوابید. قانع و ساده‌زیست؛ تیریپ زهد و تقوا.

 

یاران حلقه

هر انگشتر، دو جزء دارد که ارزش آن انگشتر را تعیین می‌کند. در واقع قیمت هر انگشتر بستگی به این دارد که جنس هر جزء آن چیست و چقدر وقت و هزینه صرف شده تا به این شکل دربیاید. به هر حال انگشتر تشکیل شده‌است از یک نگین و حلقه آن.

رکاب
به طور کلی حلقة انگشتر و اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، بخش کوچکی از روی انگشتر که نگین، روی آن سوار می‌شود را می‌گویند رکاب.

معمولا رکاب‌ها از جنس نقره هستند. اما به دلیل این که اسید موجود در بدن بعضی‌ها و عرق کردنشان بیشتر از حد معمول است، بعد از مدتی رنگ نقره سیاه می‌شود. برای همین، انگشتر سازها با کمک علم شیمی، چند درصد پلاتینیوم را با نقره ترکیب می‌کنند تا هم رنگش عوض نشود و هم اسمش عوض شود و به‌اش بگویند فیدیوم.

رکاب‌های فیدیوم بین 2 تا 20 هزار تومان قیمت دارند. البته بسته به سلیقة افراد، جنس رکاب را هم می‌شود تغییر داد. رکاب‌های نیکل، برنجی و مفرغی از جمله ارزان‌ترینشان هستند و رکاب‌های طلا و پلاتین هم که خب گران‌ترینشان.

یک فاکتور خیلی مهم در تعیین قیمت رکاب هم میزان کنده‌کاری و نقش‌های روی رکاب است که ممکن است ارزش آن رکاب را خیلی بالا ببرد.

الان هم یک نفر در بازار هست که کارش، فقط نقش زدن روی رکاب است و شاید نقش رکاب یک انگشتر، حدود یک ماه وقت ازش بگیرد. البته همین دقت و ظرافت کارش و البته اسم درکردنش هم باعث شده قیمت‌های بالایی برای کارش تعیین کند. باورش سخت است، اما می‌گویند استاد برای نقش روی یک رکاب نقره، 2 میلیون تومان اجرت گرفته است.

نگین

درست است که نقش رکاب، خیلی در زیبایی انگشتر مهم است. اما اولین چیزی که به چشم می‌آید، نگین است. در واقع، همة خاصیت و زیبایی انگشتر به نگین آن است.

خدا را شکر الان بازار نگین‌ها هم تا دلتان بخواهد داغ است؛ آن‌قدر که دست توی کار زیاد شده و صد البته بازار تقلب و کلاهبرداری هم! شاید الان اگر بین انگشترسازها بگردید نسخة جدید یک ضرب‌المثل قدیمی هم به گوشتان بخورد: «فلانی شیشه را رنگ می‌کند به اسم عقیق یمنی می‌فروشد.»

تراش‌دادن سنگ نرم

شنیده‌اید می‌گویند فلان چیز آبدیده شده یا از آتش گذشته و این‌قدر ارزشمند شده؟ حالا حکایت عقیق یمنی است. «حاج مهدی صفی‌نور» که از انگشترسازهای قدیمی تهران است، قصة آبدیده شدن عقیق و راز قیمتی بودن آن را این‌طور تعریف می‌کند: «خیلی سال قبل‌تر از این‌ها، سنگ‌های عقیق یمنی را که به ایران می‌آوردند، دو نوع بودند: یا از بیابان بودند یا از دریا.

سنگ‌‌ها را که تحویل می‌گرفتیم، اول می‌سوزاندیم‌شان. گودالی می‌کندیم و توی آن گودال، آتش درست می‌کردیم. یک تکه آهن را می‌گذاشتیم روی آتش. عقیق‌ها را هم که به تکه‌های کوچک‌تر خرد کرده بودیم، می‌ریختیم روی آهن. روی آن هم آتش می‌ریختیم.

آتش باید روشن می‌ماند. حدود یک ماه. بعد، چند تکه کود گاوی را می‌ریختیم روی عقیق. این کار باعث می‌شد که آب این کودها برود داخل جسم عقیق و انعطاف آن را برای تراش بیشتر کند و در ضمن، آن را شفاف‌تر کند.

بعد سنگ‌ها را با سنباده گرد، تراش می‌‌دادیم و برای جلا دادن به عقیق، پودر عقیق را هم روی آن می‌ریختیم تا یک نگین درست و حسابی، زیبا و البته قیمتی برای انگشتر ساخته شود.»

نان‌دانی برای عشق شانس‌ها

تا این‌جا از سنگ‌هایی گفتیم که قیمتی بودند؛ حالا یا از نظر خواص سنگ برای جسم و روح آدم یا از نظر مایه تیله‌ای که به صاحبش می‌رساند. اما مگر قضیه به این سادگی ختم می‌شود؟ بشر است و هزار جور فکر از خودش در می‌کند تا بالاخره یک «نان دانی!» برای خودش پیدا کند.

یک نمونه‌اش همین طالع‌بین‌ها و کف بین‌ها که با هزار جور ادا و اطوار برای خودشان دکان باز کرده‌اند. نوع جدیدش هم همین سنگ درمانی خودمان است. این که مثلا اگر فلان سنگ همراهت باشد، از در و دیوار برایت شانس می‌بارد و تا خرخره می‌روی زیر خروارها شانس.خدا بگویم این تایلندی‌ها را چه کارشان نکند.

آن غذاهای حال به هم‌زن‌شان کم نبود، حالا افتاده‌اند توی کار سنگ فروشی. از همه جای دنیا سنگ می‌آورند و به اسم دوا و درمان می‌کنند توی انگشت و گردن آدم. این هم چند تا نمونه‌اش:

ارباب حلقه‌ها

نقل هر جور انگشتری نیست. انگشتر طلا و نقره که توی طلا فروشی‌ها معلوم است.

قیمتش گرمی مشخص می‌شود و بسته به کاری که رویش شده بالا و پایین می‌شود. به این‌ها مدل روز بودن و بالاشهر پایین شهر بودن مغازه‌اش را هم اضافه کنید.

اگر روی انگشترها جواهر، برلیان و نگین هم داشته باشد، باید بسته به انصاف مغازه‌دار و شانس و آشنایی خودتان با بازار پیاده شوید.

این‌جا بحث انگشترهای اساسی است. رکاب و نگین‌هایی که از قرن‌ها پیش به‌شان می‌گفتند انگشتر.

یاقوت
این روزها که بحث انرژی درمانی و سنگ درمانی داغ شده، می‌گویند در یاقوت هم یک نوع انرژی و خاصیت وجود دارد که امواج منفی را خنثی و تشعشعات خطرناک را بی‌اثر می‌کند.

سرخ، ارغوانی، زرد، کبود و سفید، رنگ‌های رایج یاقوت‌ها هستند، اما یاقوت سرخ، از همه مرغوب‌تر و طبیعتا گران‌تر است. یاقوت ابوالحسنی معروف‌ترین نوع یاقوت است که معدنش در کشور میانمار است. یک نوع یاقوت هم هست که اسمش را گذاشته‌اند «الکساندر».

از اسمش پیداست که محصول معادن روسیه است. یاقوت الکساندر اصل اگر پیدا بشود، خیلی قیمتی است. چیزی حدود هر قیراط 5 میلیون تومان. مشخص است که یک یاقوت الکساندر اصل که حدود 12-10 قیراط می‌شود، تقریبا نایاب است. اما قیمت یاقوت‌های معمولی به ازای هر قیراط، 2 هزار تومان هم می‌شود.

استار
این هم یک نوع یاقوت است، منتها با یک ویژگی منحصر به فرد: یاقوت استار را اگر در مقابل نور قرار بدهید، می‌توانید نقش یک ستاره را روی آن ببینید. استارها معمولا از آلمان، مالزی و فرانسه می‌آیند. اما مرغوب‌ترین آن مال سوئیس است. البته یاقوت استار میانمار هم اگر گیر بیاید، قیراطی 500 هزار تومان می‌ارزد. بر عکس انواع تایلندی که فقط قیراطی 2 هزار تومان قیمت دارد و چیز دندان‌گیری نیست.

در
ریگ‌های بیابان‌های نجف، پر است از سنگ‌های شفاف سفید و زرد رنگ که به‌اش می‌گویند درّ. می‌گویند همراه داشتن درّ نجف، علاوه بر زیبایی ظاهری، ثواب نماز را هم بیشتر می‌کند. درّ، قیمت چندانی ندارد . هر چند انواع مرغوب‌تر و تزئینی‌ترش حدود 50 هزار تومان فروش می‌رود.

 

حرز
چند وقتی حسابی مد بود. ظاهر عامه‌پسند انگشترهای «حرز» با آن ستارة پنج پر قرمز رنگ و البته قیمت مناسب، باعث شده بود چند وقتی حسابی توی بورس باشد. بسته به نوع و تعداد ذکرها و حرزهایی که داخل انگشتر بود، قیمت آن هم فرق می‌کرد. معروف‌ترینشان هم «حرزالجواد» است . حفاظت از شر دشمنان و سلامت جسمی، از جمله خواصی است که برای انگشترهای حرز بیان می‌کنند.

فیروزه
هر چقدر ما دنبال عقیق یمن و عرب‌ها می‌دویم، آن‌ها هم چشمشان به فیروزه‌های نیشابوری خودمان است. رنگ آبی و ملایم فیروزه، خیلی وقت است شیوخ عرب را دنبال خودش به ایران می‌کشاند. خاصیت آرام‌بخشی، شادی‌‌آور بودن و تقویت نور چشم و اعصاب، از ویژگی‌های این سنگ خوش‌رنگ است.

علاوه بر نیشابور، دامغان هم چند معدن فیروزه دارد. توی شیلی، صحرای سینا در مصر و همچنین آمریکا می‌شود معادن فیروزه پیدا کرد. هر چه رنگ آبی فیروزه، پر رنگ‌تر باشد، قیمت آن را بالاتر می برد.

زمرّد
نگین زمرد، از قدیم خیلی رایج بوده و آن‌ها که دستشان به دهانشان می‌رسیده، حداقل برای کلاس کار هم که شده، سراغ انگشتر زمرد می‌رفتند. طبیعی است که وقتی سنگ خوش‌رنگ باشد و استخراج و تراش‌اش هم مشکل، «فی» هم می‌رود بالاتر.

طوری که این سنگ سبز رنگ برای خریدارش از قیراطی 1000 تومان تا یک میلیون تومان آب می‌خورد. (هر 5 قیراط می‌شود یک گرم).

دره «پنج شیر» افغانستان، زمردهایی دارد که توی دنیا لنگه‌اش را نمی‌شود پیدا کرد.


اونیکس
نگین‌های سیاه و چهارگوشی که ضخامت کمی هم دارند و توی انگشت خیلی‌ها می‌شود دید.

اونیکس، یک نوع عقیق بدون نور است که خاصیت عقیق را هم دارد. سنگ اونیکس را معمولا از آلمان و برزیل می‌آورند. قیمتش هم ارزان است .

حدید
همان سنگ آهن خودمان است. خیلی‌ها اعتقاد دارند به دست کردن انگشتر حدید، کمبود آهن بدن را جبران می‌کند. قیمت انگشتر حدید، بسته به نوع حکاکی که روی آن کرده‌اند، متفاوت است. 

مثلا امضای قدیمی‌ها یا نقش عقاب یا شیر اگر روی حدید باشد، قیمتش را به 50 هزار تومان هم می‌رساند.

مرجان
با مرجان‌های دریایی می‌شود یک نگین خوش‌رنگ برای انگشتر ساخت که اولش سفید است و بعد از مدتی طولانی به نارنجی و قرمز تبدیل می‌شود.

می‌گویند مرجان علاوه بر زیبایی ظاهری‌اش خاصیت تنظیم و تقویت اعصاب و فشار خون را هم دارد.

مرجان‌های چینی را می‌شود گرمی 200 تومان خرید. اما اگر پایة خرید مرجان‌های قدیمی‌تر و البته سرخ‌تر هستید، باید گرمی 10 هزار تومان پیاده شوید.

عقیق
گل سرسبد نگین‌های انگشتری. یکی از معروف‌ترین سنگ‌های زینتی که هم خوش‌رنگ است و هم توی چندین روایت از معصومان(ع) به دست کردنش سفارش شده. عقیق، سوغات یمنی‌ها برای عزیزترین دوستانشان است.

آلمانی‌ها و نیشابوری‌های خودمان هم دستی در استخراج و تراش عقیق دارند.

عقیق، علاوه بر رنگ قرمز جگری به رنگ‌های زرد، سفید و کبود هم دیده می‌شود. دعا و ذکر نویسی روی عقیق خیلی رایج است. از آیه «و من یتق‌الله یجعل له مخرجا» در سوره نساء که به آیه رزق هم معروف است گرفته تا «ولایه علی ابن ابیطالب...» و «الموت لله» و «آیت‌الکرسی». هرچه رگه‌ها و ناخالصی‌های یک عقیق کمتر باشد، مرغوب‌تر خواهد بود.

شرف‌الشمس
عقیق‌های زرد رنگ را توی پستو نگه می‌دارند برای روز موعود. 19 فروردین هر سال، همان روز موعود است که از نظر علم ستاره‌شناسی، یکی از بهترین و «سعد» ترین روزهای سال است.

انگشترسازها از طلوع آفتاب تا ظهر شرعی 19فروردین، وقت دارند روی سنگ‌ها را با نشانه‌های مخصوص بتراشند.

آن‌طور که شیخ بهایی نقل کرده، به دست کردن شرف‌الشمس، باعث وسعت رزق و سلامت سفر می‌شود.

19فروردین هر سال، اگر سری به پاساژ فروردین در بازار بزرگ تهران بزنید، چند نفری را می‌بینید که با دستگاه‌های «فرز» دندان‌پزشکی دوره می‌افتند توی مغازه‌های انگشترسازی و برایشان شرف‌الشمس می‌تراشند.

پایه قیمت شرف‌الشمس  بر اساس رنگ عقیق و قدمت بعضی از آن‌ها،  بالاتر می‌رود. مثلا شرف‌الشمس دورة صفویه، اگر گیر بیاید، حدود 5 میلیون تومان قیمت دارد.

جدول قیمت نگین‌های انگشتری
این‌ها قیمت یک نگین با وزن متوسط مثل یک گرم است.(قیمت‌ها به تومان)

محبوب آسمانیان
روایات مذهبی ما مسلمان‌ها دربارة انگشتر هم زیاد است. توی این روایت، عقیق و فیروزه جایگاه ویژه‌ای دارند.

 علاوه بر این‌که دست کردن انگشتر عقیق و فیروزه مستحب است و ثواب دارد، موقع نماز خواندن و قنوت نماز هم می‌گویند انگشترتان را طوری بچرخانید که موقع ذکر قنوت، چشمتان به عقیق انگشتر باشد.

  از پیامبر   در «نهج الفصاحه» آمده است: «هر کس انگشتر عقیق به دست کند حاجت‌هایش برآورده می‌شود و پیوسته خیر می‌بیند.»

 باز از پیامبردر«نهج الفصاحه»آمده است:

«خدای عز وجل فرموده من شرم دارم از بنده‌ام که دستش را بلند کند و در آن انگشتر فیروزه باشد و آن دست را نا امید گردانم و رد کنم.»

 امام صادق(ع): «ثواب دو رکعت نماز با انگشتر عقیق، برابر است با هزار رکعت غیر آن.»
  امام حسین(ع): «هیچ کف دستی بالا نرفت که نزد خدا محبوب‌تر باشد از کف دستی که در آن عقیق است.»

کجاها انگشتر می‌سازند؟

قدیم‌ترها بازار انگشترسازان سنتی، خیلی داغ‌تر از حالا بود. حدود چهل سال قبل یک بابایی به اسم «جواهریان» که اتفاقا اولین مهندس جواهرشناس ایران هم بوده، یک کارخانة انگشترسازی راه می‌اندازد و همة دستگاه‌های مدرن آن موقع را هم از آلمان وارد می‌کند. به این ترتیب، دستگاه سنگ می‌گرفته و نگین‌ تراش خورده تحویل می‌داده.

اما الان بازار انگشترسازها خیلی محدود شده. در تهران پاساژ فروردین توی بازار بزرگ، بزرگ‌ترین مرکز فروش انگشتر و سنگ است و انگشترسازها و رکاب‌تراش‌ها هم بیشتر حوالی مسجد جامع ابوالفتح در خیابان قیام هستند.

انگشترسازها در شهرهای دیگر هم هستند. طبقه دوم بازار رضا پاتوق انگشترسازهای مشهدی است و قمی‌ها هم حوالی حرم حضرت معصومه(س) بساط انگشترسازی‌شان را به پا کرده‌اند.

زندگی شیرین می‌شود؟

این اجداد ما هم برای خودشان دنیایی داشته‌اندها. برای این‌که نشان بدهند دو تا کفتر عاشق همدیگر را پیدا کرده‌اند، یک حلقه‌ای چیزی از حلبی یا مس و برنج می‌ساختند و می‌کردند توی انگشت این دو تا کفتر عاشق که نکند یک وقت همدیگر را گم کنند یا قال بگذارند.

حالا همان حلقه‌های ارزان قیمت و حلبی، شده‌اند طلا، طلای سفید و پلاتین. البته یک فرق دیگر هم کرده است. حالا نوه‌های چند نسل بعد همان کفترهای عاشق، رمانتیک و عشقولانه هم شده‌اند و با هزار اداواطوار، اول یک بار حلقة نامزدی می‌خرند و چند وقت بعد می‌روند بازار طلا فروش‌ها و «ژورنال» ورق می‌زنند تا جیب مبارک‌شان را با دو تا حلقه (که حتما هم باید ست باشد) خالی کنند.

حلقه ازدواج
توی این سال‌ها حلقة ازدواج بیشتر مخلوطی از طلا و طلای سفید بوده که دو رنگی‌اش توی دست خوش‌رنگ باشد، البته طلای قرمز هم گاهی اوقات چاشنی کار می‌شود. آقایان هم بیشتر از پلاتین و نقره استفاده می‌کنند که مسائل شرعی قضیه هم مراعات شود.

البته خیلی‌ها که از حلقه دست کردن خوششان نمی‌آید هم، همان حلقة طلا را می‌گیرند و می‌گذارند کنار تا فقط نشانه‌ای باشد از ازدواج. حلقة ازدواج دو تا قیمت دارد؛ یک قیمت ظاهری که خب تو مایة همان طلا و برلیان انگشتر است و می‌شود قیمتش را از طلا فروش‌ها پرسید.

درست است کم و زیاد می‌شود، اما همه جا ثابت است. از 50هزار تومان به بالا. اما قیمت واقعی حلقه‌های ازدواج را اصلا نمی‌شود پیش‌بینی کرد. عروس و داماد بیچاره بعد از این‌که تراول‌های رنگارنگشان را برای خرید حلقه صرف کردند، تازه موتور خرجشان روشن می‌شود.

حلقه نامزدی
توی مراسم بله برون برای آن‌که ازدواج آینده، حالت رسمی‌تری به خودش بگیرد، یک انگشتر هدیه می‌برند و به دست عروس خانم آینده می‌کنند تا به اصطلاح «دختر را نشان کنند». معمولا نگین این انگشتر، سبز است. دلیلش هم این است که اصلی یا فرعی‌اش، نشانة «زمرد» است و رنگ سبز زمرد هم نشانة «عشق». قیمت حلقه‌های نامزدی معمولا از 30 تا 40 هزار تومان شروع می‌شود.