تابستان2005 و درست در روزهایی که هواداران پرشمار او از لنگر انداختناش در دوبی به تنگ آمده بودند یک خبر همه را شوکه کرد. سایتهای خبری از پیوستن او به بایرنمونیخ خبر دادند تا حتی خوشبینترین دوستانش هم حیرت زده شوند.
قرارداد با بایرنمونیخ در حالی بود که طی ماههای گذشته هر روز اسم بزرگی مطرح میشد: از پاری سنژرمن تا باشگاههای بزرگ ایتالیایی و اسپانیایی. اما سرنوشت، او را به جایی کشاند که پیش از آن دو ستارة بزرگ ایرانی امتحان پس داده بودند.
شهر خاکستری مونیخ و تیم رؤیایی بایرن.پس از بازیهای جام ملتهای آسیا در چین همه میپرسیدند چرا او امارات را رها نمیکند و با این تکنیک بینظیر به افقهای اروپا نظر ندارد. همه از او میپرسیدند کی از الاهلی میرود و او همیشه یک پاسخ داشت: «تا هر وقت که بیرونم کنند میمانم.»اما بیشک او از زمستان2004 میدانست که مقصد بعدی کجا خواهد بود.
از همان روزهایی که تقدیر برای او نام آلمان را در نظر گرفت تا او به پایان روزهای خوش برسد. به جایی که دیگر کسی دل به ساقهای او نبسته باشد و همه آخر کار را انتظار بکشند.
بازگشت دوباره به بنبست امارات یا چه بسا همانطور که خودش گفته بود پوشیدن شماره8 پرسپولیس. تقدیر اینبار برای ستارة افول کردة فوتبال ایران چه نوشته است، برای جادوگر ناکام ما؟
همه چیز درست از روزی آغاز شد که بایرن برای گذراندن اردوی زمستانی، دوبی را برگزید. شهری که بدون اغراق، علی کریمی را در آنجا میپرستیدند.
همان روزها ماگات شنیده بود که شماره 8 ایران و ستارة آسیا در الاهلی بازی میکند. سفر به دوبی بهترین زمان برای انجام مذاکرات با «جادوگر خفته» بود. تمام این اتفاقات در خفا رخ داد.
پشت پرده توافقاتی صورت گرفت تا این که در اواسط تابستان، خبری کوتاه فوتبال ایران را تکان داد؛ «علی کریمی به بایرن مونیخ پیوست.» این خبر بهقدری ناگهانی بود که باعث تردیدهایی شد.
حالا کمتر کسی آن شب دلانگیز تابستانی را به یاد میآورد. گویندة خبر تلویزیون با چشمهایی که داشت از حدقه بیرون میزد، میگفت: «سرانجام علی کریمی از الاهلی جدا شد و به بایرن مونیخ رفت.»
صبح روز بعد، بدون استثنا تمام روزنامههای ورزشی جلدهای خود را به عکسهای شماره 8 مزین ساختند. حالا نزدیک به یک سال و نیم از آن اتفاق شیرین میگذرد.
تلخی چهرة علی کریمی بعد از بازی مقابل کره، غمانگیز است. مقابل دوربین میایستد و با لحنی آرام میگوید: «اگر این وضعیت ادامه پیدا کند برای همیشه از فوتبال خداحافظی میکنم.» به راستی چه اتفاقی میتواند افتاده باشد؟ فاصلة موفقیت کریمی تا ناکامی در بایرن، اندکتر از چیزی بود که در ذهن تصور میکردیم؛ تنها دو سال.
او از آلمان بدش آمده!
دیگر راهی وجود ندارد؛ تنها جدایی! این پایان غمانگیز داستان علی کریمی و بایرن مونیخ است. دیگر سکانس تکاندهندهای وجود نخواهد داشت.
عمر شماره 8 در مونیخ به دو سال نرسید. او پیش از بازی کره جنوبی، در جریان تمرین تیم ملی گفت: «از بایرن جدا میشوم» قرارداد کریمی با باواریا تنها تا پایان فصل جاری اعتبار دارد.
نیمکتنشینیهای مداوم، بیانگیزگی، بههم ریختگی و... آیا چیز دیگری لازم است؟ تنها یکی از این فاکتورها برای جدایی جادوگر از بایرن کافی بود. اما حالا علی کریمی تمام این مشکلات را یکجا دارد! پشت چهرة بازیکنی که به راحتی مقابل دوربین تلویزیونی از خداحافظی حرف میزند، آتشی برپاست.
هر چند مثل همیشه، بدون تغییر چهره، باملایمت از اتفاقی مهم حرف میزند، ولی باید گفت او همان بازیکنی نیست که در آن شب تابستانی، مونیخ را برگزید. تصویر کریمی در دیدار با کره، تصویری از مرد شکست خوردهای بود که حالا با سرافکندگی کامل باید مونیخ را ترک میگفت.
سرمنشأ تمام این اتفاقات به شب بازی با هامبورگ برمیگردد. یک تکل خشن روی مچ علی کریمی، برای دوری چند ماهة او از فوتبال کافی بود. در آستانة جام جهانی هر تلاشی برای بازگشت او صورت گرفت؛ فیزیوتراپی مداوم، آب درمانی، فعالیت زیرنظر متخصصان و... در نهایت برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم ملی رسما اعلام کرد کریمی بدون مشکل در جام جهانی بازی خواهد کرد.
این اتفاق رخ داد اما خاطرة تلخ حذف از جام جهانی بعدها در ذهن شماره 8، جای خود را به خاطرة بدتری هم داد؛ «مصدومیت خفیف علی کریمی در تمرین بایرن». در آستانة آغاز فصل 2006 ـ 2005 این میتوانست برای جادوگر بدترین خبر باشد. درست در روزهایی که او با پای جراحی شده و عصاهای خستهکننده، تک و تنها در گوشهای از مونیخ افتاده بود، بایرن تمرینات سنگین بدنسازی را پشت سرمیگذاشت.
همه چندین گام بیشتر برداشته بودند اما علی نه تنها پیشرفتی نداشت، بلکه گامی به عقبتر گذاشته بود.
ابوالفضل جلالی مدیر برنامههای او به همشهری جوان میگوید: «همین مصدومیت علی را نابود کرد وگرنه الان شرایط به طور کلی فرق میکرد.» بعدها، زمانیکه کریمی دوران مصدومیت را پشتسر گذاشت، بوندسلیگا تنها چند هفته از بازیهای خود را آغاز کرده بود.
اما شرایط درست مثل دوران مصدومیت بود. کریمی تمرینات را استارت زد، بیآنکه شانسی برای حضور در ترکیب بایرن داشته باشد. جذب فان بومل ثابت میکرد، ماگات علاقهای برای جایگزینی کریمی به جای میشائیل بالاک، ستارة جدا شدة بایرن ندارد.
جلالی میگوید: «کریمی از همان زمان تصمیم به جدایی گرفت.» او انگیزهای برای ادامة کار نداشت. بعد از گذشت یک سال، تلاشی برای یادگیری زبان انجام نمیداد. پس، دلیلی وجود نداشت فیلیکس ماگات شماره 8 «دوست داشتنی» را در ترکیب بگذارد.
این اتفاق درست یک سال بعد از برنامة ویژه «RTL» رخ داد. برنامهای که در زمان پیوستن علی کریمی به بایرن از این شبکه پخش شد و تنها به دریبلهای جادویی او اختصاص داشت. اما حالا وضعیت، 180 درجه تغییر کرده بود.
ماگات به روزنامة اشپورت بیلد میگوید: «یکی از راههای رسیدن به موفقیت در آلمان یادگیری زبان است، ولی علی انگیزهای نشان نمیدهد.» بیانگیزگی شماره8 در ادامة فصل، او را به بازیکنی نیمکت نشین تبدیل کرد.
بازیکنی که تنها برای پایان فصل لحظهشماری میکرد و میکند! ابوالفضل جلالی توضیح میدهد: «وقتی بازیکنی از کشوری بدش میآید برای یادگیری زبان تلاش نمیکند. علی چنین شرایطی را دارد. نمیخواهد یک لحظه هم در آلمان بماند. او اگر میتوانست همین امروز بایرن را ترک میکرد.»
موضوع بسیار جدی است. علی کریمی به هم ریختهتر از هر زمان دیگری است. حتی از سالهایی که مشکلات تجاریاش با حامد کاویانپور، باعث قطع رابطة این دو شد.
وضعیت نامناسب او در بایرن، رابطة شکرآب شده با ماگات، تنهایی در مونیخ، بنبست کارهای تجاری و... و انگار تنها حرفهای بکنباوئر لازم بود: «کریمی بازیکنی در کلاس جهانی نیست.»
حالا شاید بهتر بتوانید وضعیت شماره8 را درک کنید. حالا شاید بهتر بفهمید که حرفهای علی کریمی بعد از بازی کره یک شوخی نبوده. وضعیت جادوگر از خط قرمز گذشته، آنچنان که ابوالفضل جلالی میگوید: «حالش از فوتبال بههم میخورد، اگر انگیزة مالی نبود همین امروز خداحافظی میکرد.»
حتی پولهای قلمبة اعراب هم برای وسوسة جادوگر، مجذوبکننده نیست. انگار فوتبال، کریمی را نابود کرده است. دریبلهای استثنایی، لایی انداختن به بالاک و خیلی از صحنههای دیدنی از بازی جادوگر فقط در خاطرهها مانده.
کریمی، فراری!
«رفتارش تغییر کرده. علاقهای به پیشرفت ندارد. مهدی مهدویکیا را ببینید. دال او را نمیخواهد ولی میماند و میجنگد. آخر خودش را اثبات میکند...» و ابوالفضل جلالی میگوید کریمی ویژگیهای کیا را ندارد. روحیة جنگندگی ندارد. اگر مدتی روی نیمکت بنشیند، تنها تصمیم به جدایی میگیرد. درست مشابه وضـــعیـت فـــعــلــی.
او از نیمکتنشینی بدش میآید، اما مگر از اول نمیدانست حضور در تیمی مثل بایرن، چنین احتمالاتی در پی دارد؟ او زمانی حتی گفته بود: «نیمکت بایرن هم ارزش دارد.»
اما جلالی حرف دیگری میزند: «یک وقتی هست که شما تنها مشکل فوتبالی دارید. تمام تمرکز را میگذارید روی حل این مشکل. کریمی ولی هزار تا مشکل دیگر دارد.» در توضیح این مشکلات، تنهایی در مونیخ را باید در ابتدا آورد.
خانوادة کریمی در تهران زندگی میکنند. دو پسر و همسرش هیچوقت برای اقامت به آلمان نرفتند. عدم برقراری ارتباط با بایرنیها مشکل دوم است. عدم یادگیری زبان، حتی بیمحلیهای ماگات را در پی داشته. کارهای تجاری او هم به بنبست خورده. میگویند زمینهایی خریده که امروز صد تا صاحب پیدا کرده!
برای کریمی هیچ چیز روند عادیاش را طی نمیکند. حتی خبرنگاران آلمانی هم با او چپ افتادهاند. شبکة ZDF هم اخیرا برای خراب کردن جادوگر، باخت مقابل هانوفر را به عملکرد ضعیف کریمی ربط داد.
جلالی میگوید: «علی رابطة خوبی با خبرنگاران ندارد. زیاد دنبال شهرت نیست. به همین خاطر معمولا به آنها کم توجهی میکند.» پس انتشار اخبار جدایی کریمی و اختصاص دادن نمرههای ضعیف به او بیمنشا نیست.
اینکه شبکة ZDF با پخش تصاویر پاسهای اشتباه علی در جریان بازی با هانوفر به نوعی تمام تقصیرات شکست یک بر صفر را به گردن شماره8 میاندازد، به خود او ربط دارد.
جلالی این موضوع را تأیید میکند: «چند بار با او تماس گرفتهاند، وقتی میفهمد خبرنگاران آلمانی هستند، گوشی را قطع میکند! به همین خاطر با علی چندان خوب نیستند.» او در جریان تمرینات بایرن هم به خبرنگاران اهمیت چندانی نمیدهد و معمولا از دست آنها فراری است.
عربها دندان تیز کردهاند
سال2002 است. ورزشگاه آل مکتوم، اغلب تماشاچیان تنها برای تماشای دریبلهای شماره8 به ورزشگاه آمدهاند.
علی کریمی در اغلب بازیها یا گل میزند یا گل میسازد. رئیس باشگاه الاهلی که شهردار دوبی هم هست میگوید: «دوست دارم کریمی برای همیشه در این تیم بماند.»
آن روزها علی در امارات پادشاه بود و در بازارهای دوبی نباید دست در جیبش میکرد. تمام فروشندگان خدا خدا میکردند او وارد مغازة آنها شود و مقابلش تعظیم کنند.
«قداست» کریمی در بین شیخنشینان به قدری زیاد بود که حتی به عنوان شهروند افتخاری امارات هم معرفی شد در حالیکه طبق قانون این کشور به هیچوجه به خارجیها تابعیت داده نمیشود.
اما کریمی استثنا بود. علیرغم اینها، هیچگاه هیجانی نداشت. انگار تمام این شرایط، عادی بود. جلالی میگوید: «با هیچکس حرف نمیزد. هیچ احساسی نداشت. اماراتیها را خیلی تحویل نمیگرفت...»
پاتوق او یک فرش فروشی بود که گهگاهی به آنجا سر میزد. تفریح چندانی نداشت و تنها بعضی وقتها کنار دریا میرفت. حالا، شاید دوباره چنین شرایطی انتظار علی کریمی را بکشد.
در هفتههای اخیر شایعة پیوستن او به الاهلی مطرح بوده، باشگاهی که حاضر است با پرداخت هر پولی کریمی را بازگرداند.
شایعة بازگشت شماره 8 به باشگاه «شیاطین سرخ» از زمانی مطرح شد که دوست نزدیک علی کریمی ملاقات محرمانة او و سران الاهلی را در فرودگاه دوبی فاش ساخت.
این شایعه تا هفتة گذشته مطرح بود تا این که روزنامهها اعلام کردند پیشنویس قرارداد دوطرف نوشته شده. اگرچه جلالی میگوید: «تا این لحظه مذاکرهای صورت نگرفته، علی پیشنهادات زیادی از کشورهای عربی دارد ولی تا پایان فصل مذاکره نمیکند.»
به گفتة جلالی باشگاههای بزرگ اماراتی چون الوحده، الاهلی، الوصل و العین برای جذب کریمی دندان تیز کردهاند، باشگاه نادی القطر و چند تیم عربستانی هم خواهان به خدمت گرفتن او هستند.
مدیر برنامههای کریمی این موضوع را تأیید میکند: «تمام اینها هستند و با خود من تماس گرفتهاند ولی تصمیم نهایی را علی میگیرد نه من. اما بعید میدانم او فصل آینده در اروپا بماند.»
از حالا به بعد انگیزههای مالی، تصمیمات جادوگر را رقم میزند. ظاهرا کارهای تجاری او تا مرز ورشکستگی پیش رفته و خرج بالا، هزینههای زیادی برای او در برداشته است.
ظاهرا پولهای کلانی که او از اماراتیها دریافت کرده رو به پایان است. جلالی میگوید: «شرایط علی سخت است. او غیر از فوتبال کار دیگری هم بلد نیست. باز هم خدا را شکر که انگیزههای مالی باعث میشود او فعلا فوتبالش را ادامه دهد وگرنه شک نکنید اگر به او یک میلیارد میدادند همین امروز خداحافظی میکرد. مطمئنا انتخاب او برای فصل بعد، باشگاهی خواهد بود که پول بیشتری بدهد.»
تنها باشگاههای متمول حوزة خلیج فارس میتوانند پولهای کلانی برای جذب جادوگر خرج کنند، سابقه نشان داده دست آنها به کم نمیرود و به خاطر دریبلهای بازیکنی چون کریمی حاضرند کلی پول بپردازند.
کریمی این کاره نبود
حالا دیگر شک و تردیدی وجود ندارد؛ بایرن مونیخ برای ایرانیها نحس است.
در گذشته، دایی و هاشمیان هم نتوانستند طلسم ناکامی را بشکنند. و حالا علی کریمی بهترین بازیکن ایران هم مقابل این طلسم زانو زده. میگویند او از نظر عصبی به هم ریخته.
حتی به یکی از دوستانش گفته شاید در تمرینات بایرن حاضر نشود! او برای اتمام فصل لحظه شماری میکند. شاید خیلی از فوتبالیستها آرزوی حضور در بایرن و حتی تمرینات این تیم را داشته باشند ولی علی کریمی برعکس همة آنهاست.
او حتی اگر فرصت بازی به دست بیاورد، در چنین وضعیتی کار بزرگی نخواهد کرد. شک نکنید داستان کریمی و بایرن به همینجا ختم میشود. سال بعد، راه خلیجفارس را در پیش میگیرد و با قراردادی سنگین به باشگاهی عربی ملحق میشود.
شاید برای همیشه در آنجا بماند و با همان تیم از دنیای بازیگری خداحافظی کند. آیا اتفاقی غیر از این رخ خواهد داد؟ احتمالا باید گفت هرگز؛ 2 سال امیدوار بودیم و انتظار کشیدیم اما انگار جادوگر ما اینکاره نبود...