بلکه نوعی از مدیریت یک پارچه و توانمند در همه نهادها و ارگانهایی است که در بهبود مسائل و رفع مشکلات شهری به صورت موضوعی و موضعی میتوانند نقشی مستقل یا مکمل داشته باشند. به عنوان مثال هنگامی که از مدیریت واحد ترافیک، صحبت میشود این تصور وجود دارد که قرار است شهرداری حلال مشکل ترافیک شهر تهران باشد در صورتی که برای رسیدن به تهران بدون ترافیک نهادهای بسیاری باید در قالب مدیریت واحد ترافیک نقش ایفا کنند؛
از راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی گرفته تا سازمان محیط زیست که در نگاه نخست اصلاً به نظر نمیرسد که نهادی تأثیرگذار در امر حل مشکلات ناشی برای ترافیک شهری است. حتی در این زمینه خودروسازان نیز دخیل و سهیماند و بهاندازه خودروهایی که هر روز روانه بازار میکنند، در مقابل ترافیک شهری پاسخگو هستند و باید سهمشان را از استفاده از ظرفیتهای شهری بپردازند.
مدیریت واحد شهری شامل بخشهای مختلف و متنوع بسیاری در شهر است. نمونه دیگری که میتوان به آن اشاره کرد بحث مدیریت آب و فاضلاب است که آن هم به یک مدیریت واحد شهری نیاز دارد، از بازسازی نهرها و ایجاد شبکههای جمعآوری آبهای سطحی گرفته تا ایجاد فاضلاب شهری و ساخت تصفیهخانههای فاضلاب و پسابهای شهری.
در بحث بازسازی بافت فرسوده شهری نیز چنین است؛ مگر شهرداری میتواند به تنهایی مشکل بافت فرسوده تهران را حل کند، در صورتی که در مناطق جنوبی تهران بیش از 70 درصد املاک، قدیمی هستند و نیاز به نوسازی دارند. در این بخش هم نهادها و ارگانهایی چون وزارت مسکن و شهرسازی و بانکها باید نقش ملیشان را در رفع این مشکل جدی تهران در کنار شهرداری ایفا کنند.
در بحث بهداشت و سلامت عمومی و ورزش هم شرایط چنین است و شهرداری نمیتواند به تنهایی سرانههای خدماتی و رفاهی شهر تهران را افزایش دهد. تهران با همه ظرفیتهای بالای فرهنگی، اجتماعی، اقتصای و سیاسیاش نیازمند مدیریت واحد شهری با حضور همه سازمانها و نهادهای تأثیرگذار در توسعه خدمات و عمران پایتخت است.
مدیریتی که بتواند با ایجاد وفاق و وحدت رویه در برنامه و اجرا، ضمن کاستن از موازیکاریها و جلوگیری از تحمیل بودجه و هزینههای اضافی بر شهر، گامهای علمی و عملی برای به سامان رساندن فعالیتهای حیاتی تهران بردارد.
همشهری محله - 17