تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۸۸ - ۱۲:۳۵

همشهری آنلاین- دکتر علی صباغیان: نشست رسانه ای جهانی که ماه اکتبر در چین برگزار شد، از چند جهت دارای اهمیت است

روزهای هشتم تا دهم اکتبر 2009 نشست رسانه ای جهانی در شهر پکن جمهوری خلق چین برگزار شد. این نشست با پیشنهاد مشترک خبرگزاری شینهوا، نیوز کورپوریشن، آسوشیتدپرس، رویترز، ایتارتاس، کیودو، بی بی سی، سیستم پخش ترنر و گوگل و به میزبانی شینهوا برگزار شد. در این رویداد بی‌سابقه 170 سازمان رسانه‌ای از سراسر جهان شامل خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها، مجلات، رادیو و تلویزیون‌ها، و سایت‌های آنلاین حضور داشتند. عنوان این نشست "همکاری، اقدام، برد - برد و توسعه"بود.[متن بیانیه مشترک نشست رسانه‌ای جهانی]

برگزاری نشست رسانه ای جهانی از چند جهت دارای اهمیت است.اول اینکه برای اولین بار درجهان بود که چنین نشست بزرگی در این سطح برگزار می شد.دومین مورد هم برگزاری آن در کشور چین است.

گردهمایی 300 تن از مسئولان و دست اندرکاران بیش از 170 سازمان بزرگ رسانه ای و خبری جهان از درک جدید دست اندرکاران رسانه ها از نقش و جایگاه رسانه در زندگی اجتماعی ملت ها و به ویژه مناسبات بین المللی بین کشورها و آنچه اکنون از آن به عنوان دیپلماسی رسانه ای یاد می کنند،حکایت دارد. در بیانیه مشترک پایان نشست رسانه‌ای جهانی در پکن در این خصوص چنین آمده است " ما یادآوری می‌کنیم که جهان در حال تغییرات پیچیده و عمیق است. جهانی شدن اقتصاد، انفجار اطلاعات و گسترش تکنولوژی های جدید ارتباطی، به‌اضافه تنوع و یکپارچگی فرهنگ‌های جهانی، فرصت‌های بزرگی را برای توسعه رسانه جهانی و ایجاد بستر مهم برای سازمان‌های رسانه‌ای به منظور پوشش رویدادها و موضوعات جهانی فراهم کرده است."

حضور مسئولان و دست اندر کاران رسانه ای جهانی در این نشست از درک صحیح آنها از نقشی که امروزه رسانه ها در اعمال قدرت نرم  کشورها دارند حکایت می کنند. اگر سال قبل هنگامی که از شبکه خبری سی ان ان به عنوان عضو ششم دائمی شورای امنیت یاد می شد فهم و قبول آن اندکی سخت به نظر می رسید، اما اکنون که نبردهای جهانی از جنگ های نظامی با شرکت سربازان به رویارویی های نرم با حضور رسانه ها تبدیل شده است، جایگاه ، نقش و میزان قدرت رسانه های جهانی نیز به موازات آن افزایش یافته و توجه دولت ها و ملت ها نیز برای به کارگیری از آنها در صحنه جهانی بیشتر شده است.
معمولا بین قدرت واقعی یک کشور و فهم و درک کشورهای دیگر از آن تفاوت وجود دارد.

این امر موجب شده تا کشورها تلاش های گسترده برای ایجاد تصویر مثبت و قدرتمند از خود در نزد سایر ملت ها انجام دهند. دراین چارچوب در کنار دیپلماسی سنتی دیپلماسی رسانه ای که در آن روزنامه نگاران بیش از پیش و با شدت بیشتری درگیر رویدادها و روندهای دیپلماتیک شده اند مد نظر قرار گرفته است. تصویر سازی و انگاره سازی تخصصی در خارج از کشور از زمان جنگ جهانی اول مرسوم شد. همچنین از همین دوران است که مطالعات دانشگاهی سیاست بین الملل به آنچه امروزه از آن به عنوان قدرت نرم یاد می شود توجه کرد. در عصر تضادی های رو به رشد بین المللی بین دو جنگ جهانی  ای اچ کارر اعلام کرد که "قدرت عقیده" کم اهمیت تر از قدرت نظامی و اقتصادی برای اهداف سیاسی نیست و همیشه ارتباط نزدیکی بین این دو وجود دارد.

دردهه آخر قرن بیستم ژوزف نای مفهوم قدرت نرم را به خوبی تبین کرد.نای که از او به عنوان مبدع اصطلاح قدرت نرم یاد می شود در کتابی که در سال 1990 منتشر کرد در خصوص مفهوم قدرت نرم به شیوه هایی اشاره می کند منابع فرهنگی یک ملت شکلی از قدرت را تشکیل می دهد و می تواند قدرت نظامی و اقتصادی آن را تقویت کند یا حتی جایگزین آن شود. نای در توضیح قدرت نرم گفته است مفهوم قدرت عبارت است از توانایی تاثیرگذاری بر دیگران به منظور وادار کردن آنها به انجام آنچه شما می خواهید.برای این منظور سه راه وجود دارد: یک اینکه به آنها چماق بزنید؛ دوم اینکه به آنها هویچ بدهید؛ سوم اینکه آنها را به نحوی قانع کنید که آنچه شما می خواهید بخواهند.اگر شما بتوانید دیگران را طوری جذب کنید که آنچه شما می خواهید بخواهند این هزینه بسیار کمتری از هویچ و چماق برای شما خواهد داشت. این می شود قدرت نرم.

در دنیایی که رشد گسترده عوامل غیردولتی آزادی عمل دیپلماسی رسمی کشورها را تا حد زیادی محدود کرده است اتخاذ شیوه های جدید برای دستیابی به منافع امری معمول تلقی خواهد شد. اگر چه ممکن است اعمال قدرت نرم را از طرق مختلف دنبال کرد اما بدون شک یکی از ابزار های مهم اعمال قدرت نرم رسانه ها هستند. رسانه ها  نقش عمده ای در معرفی اعتبار کشور ها دارند.

برگزاری نشست رسانه ای جهانی در چین نیز معنا ومفهوم خاصی به آن بخشیده است. چین به عنوان کشوری که در بسیاری از زمینه ها سمتگیری حرکت خود در جهان را به عنوان یک قدرت بزرگ و تاثیر گذار جهانی تنظیم نموده در این مسیر توجه خاصی به قدرت نرم و شیوه های اعمال آن معطوف کرده است. در راهبرد جاه طلبانه رهبران چین به قدرت نرم و نفوذ در سایر کشورها از طریق فرهنگ و عقیده به عنوان یک عامل مهم در تقویت قدرت ملی این کشور نگریسته شده است.

لیو یون شان، رئیس بخش روابط عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و مسئول ارشد تبلیغات این کشور توجه مسئولان چینی به قدرت نرم و شیوه های اعمال آن را " وظیفه ای راهبردی برای تطبیق قابلیت ارتباطی با جایگاه بین المللی " این کشور  اعلام کرده است.همچنین او بعدا تصریح کرده که "امروزه ملت هایی که مهارت پیشرفته تر و قابلیت بهتر در ارتباطات دارند نفوذ بیشتری در جهان خواهند داشت و قادر خواهند بود ارزش هایی خود را بیشتر در جهان گسترش دهند."

با توجه به این فضای ذهنی مسئولان و مقامات چینی است که فهم  اقدام چین برای برگزاری نشست رسانه ای جهانی آسان می شود. در برخی از اخبار و گزارش هایی که در روزهای برگزاری نشست رسانه ای جهانی از پکن مخابره می شد از آن به عنوان المپیک رسانه ها تعبیر شده است. این تعبیر یادآور برگزاری بازی های المپیک تابستانی سال گذشته در چین است. همانطور که هدف رهبران چین از برگزاری بازی های المپیک تابستانی نشان دادن چهره جدیدی از این کشور در نزد افکار عمومی جهانی بود، هدف آنها از برگزاری نشست رسانه ای جهانی نیز تاثیر گذاری بر رسانه های جهانی که سازنده افکار عمومی جهان هستند بوده است.

اندیشه برگزاری نشست رسانه‌ای جهانی به زمان برگزاری بازی های المپیک سال قبل و نشست غیر رسمی روسای سازمان های رسانه ای جهان در حاشیه این بازی ها باز می گردد . هدف مقامات چینی از  برگزاری نشست رسانه ای جهانی ایجاد ارتباط با نخبگان بوده است. چین در رویکرد قدرت نرم خود هم افکار عمومی را مد نظر قرار داده و هم نخبگان تاثیر گذار بر شکل گیری افکار عمومی. به قول دیوید باندروسکی " هدف اصلی نشست رسانه ای جهانی ایجاد جایگاه چین بین نخبگان  جهانی بوده است".

اگر چین در راهبرد کلان خود برای تقویت نقش و جایگاه بین المللی خود توجه جدی به استفاده از قدرت رسانه کرده است اما به نظر می رسد که قصد بر هم زدن کامل نظم خبری و اطلاع رسانی کنونی را ندارد و فقط در صدد ترسیم مجدد مرزهای آن برای اختصاص قلمرو بزرگتری برای خود می باشد.

این موضوع را می توانند از سخنان هوجینتائو رئیس جمهور چین در مراسم افتتاحیه این نشت دریافت. او در بخشی از سخنان خود در ترسیم وظیفه رسانه جهانی- که البته چین به شدت به دنبال آن است – تصریح می کند که رسانه جهانی باید به همه کشورها برای احترام به یکدیگر و مشورت بر مبنای سیاسی برابر کمک کند،زمینه بهره مندی مناسب از امتیازات اقتصادی آنها را فراهم نماید،در عین پذیرش تفاوت هایی فرهنگی بستر یادگیری از یکدیگر و جستجوی زمینه های مشترک همکاری بین آنها را فراهم نماید و برای افزایش اعتماد متقابل،حفظ امنیت و همکاری در خصوص حمایت از محیط زیست به منظور فراهم ساختن آینده بهتر برای بشر تلاش نماید.

منبع: همشهری دیپلماتیک- شماره 39 آبان 1388

برچسب‌ها