پریسا قهرمانی- صنم بیاناتی: فروردین ماه امسال، مُهر فیفا روی حکم مدیر برنامه بودن اولین زن ایرانی فوتبال زده شد.

سحر مهردادیان حالا چند ماهی هست که همراه بازیکنان تحت قراردادش در بیشتر محافل فوتبالی حاضر می‌شود: باشگاه‌ها، فدراسیون فوتبال، کمیتة انضباطی و تمام جاهای دیگری که قبل از این فقط محل رفت و آمد مردها بوده.

شروع فعالیت‌های مدیر برنامة 25 سالة ایرانی بعد از جام جهانی با عقد قرارداد با گیلائوری (هافبک گرجستانی استقلال) بود و حالا او مسؤولیت ده بازیکن دیگر را هم بر عهده دارد.

حضور در یک کار کاملا مردانه برای سحر البته آن‌قدر هم سخت نبوده. صحبت‌های او را بخوانید تا حساب کار دستتان بیاید.

  •  همیشه اولین‌ها در هر رشته‌ای جالب توجه بوده‌اند. به خصوص اگر کار در عرف رایج، مردانه باشد، چه اتفاقی افتاد که بین این همه موقعیت شغلی، تصمیم گرفتی یک مدیر برنامة فوتبالی بشوی؟

کاری که من داشتم، ارتباط خیلی زیادی با موقعیت فعلی‌ام داشت. من کارمند کمیتة امور بین‌الملل فدراسیون بودم. مسائلی که فوتبالیست‌ها داشتند، از همان موقعی که وارد ایران می‌شدند، با ما بود. این وسط، خیلی‌ها بودند که مدیر برنامه نداشتند، خب مشکلاتی برایشان به وجود می‌آمد که به خاطر آشنا نبودن با قوانین، دردسرساز می‌شد.

این‌ها همیشه برای من علامت سؤال بود که چرا یک نفر این وسط نیست که به قوانین داخلی و خارجی آشنا باشد و کار به مراحل پیچیده‌تر نرسد. جرقة علاقة من هم همان موقع زده شد، چون در این چند سال در جریان مکاتبات بین‌المللی این کار بودم. به همین خاطر برای شرکت در امتحان اقدام کردم.

  •  گویا آزمون تقریبا سختی هم دارد.

سختی‌اش به خاطر این است که باید به قوانین، اشراف کامل داشته باشی. سؤال‌های امتحان، طوری نیست که همه تصور می‌کنند. یک متنی است که در آن، شرایط یک بازیکن را می‌دهند و ما باید استنباطی را که با توجه به قوانین داریم، دربارة وضعیت آن بازیکن انتخاب کنیم. بیشتر، سؤال‌های حقوقی است.

  •  در آن دوره که امتحان دادی، تمام شرکت‌کننده‌ها مرد بودند؟

بله. البته دوره‌های قبل هم شرکت‌کننده‌های خانم بودند، اما قبول نشده بودند. دورة قبل از من، سه تا خانم شرکت کردند. همین دورة جدید هم چند نفر بودند که یکی‌شان قبول شد. هفتة اول مهر ماه آزمون داشتند.

  •  نمی‌ترسیدی کاری که انتخاب کردی، یک جورهایی نگیرد؟

خیلی. واقعا خیلی سخت بود. یعنی اگر سختی‌های کار برای بقیه مثلا 20 درصد بود،‌ برای من می‌شد 80درصد. ولی خب علیرضا (همسرم) خیلی کمکم کرد. به هر حال، خودش مدیر برنامه‌ بود و شرایط را درک می‌کرد. ناملایماتی بود که اصلا نمی‌توانستم باور کنم. خب من قبلا در فدراسیون بودم و بقیه به نوعی ارباب رجوع بودند. ولی دیگر شرایط کاملا برعکس شده بود. این دفعه من باید می‌رفتم دنبال آن‌ها.

  •  بین هم صنفی‌هایتان شرایط چطور بود؟ به هر حال، کار شما طوری است که رقابت، تأثیر خیلی زیادی دارد.

خوشبختانه چون قبلا با هم آشنایی داشتیم، هیچ مشکلی نبود. قبل از من، دو آقا به طور رسمی فعالیت می‌کردند. خیلی لطف داشتند، یعنی الان هم دارند. چون آن دو نفر به نوعی پیش‌کسوت این کار محسوب می‌شوند.

  •  الان با هم ارتباط کاری دارید؟

کم و بیش ارتباط داریم. البته پیش نیامده از نزدیک با هم کار کنیم. ولی فکر می‌کنم اگر یک روز شرایط‌اش باشد با روی باز استقبال کنند.

  •  اولین بازیکنی که مدیر برنامه‌اش شدید، چه کسی بود؟

گیلائوری.

  •  شاید چون بازیکن خارجی بود،‌ راحت‌تر از بقیه با موضوع کنار آمد.

چند بار با باشگاهش به مشکل خورده بود و دوست داشت یک نفر کارهای حقوقی‌اش را انجام بدهد که کمتر درگیری ذهنی داشته باشد.

  •  در مجموع در این چند ماه، مدیر برنامة چند بازیکن شدید؟

روی هم رفته 10 نفر. هم از لیگ برتر هم از لیگ یک.

  •  پس تا حدود زیادی با حضور شما کنار آمدند.            

یک جورهایی، بله. اوایل برایشان خیلی جالب بود. ولی چیزی که برای خودم واقعا غیرقابل باور بود،‌همین کنار آمدن با حضور مدیر برنامة زن بود. اصلا نمی‌خواستند موضوع را کم رنگ کنند یا بخواهند حضور یک زن را تضعیف کنند.

  •  برخورد باشگاه‌ها چطور بوده؟ بالاخره طرف حساب آن‌ها قبل از این، آقایان بودند. 

تأثیرگذاری مدیر برنامه‌های قبلی خیلی کمک کرد. به هر حال می‌دانستند حضور مدیر برنامه، تأثیرگذار است. حالا جنسیت، زیاد برایشان مهم نبود. اتفاقا احترام بیشتری می‌گذارند.

  •  شاید خیلی‌ها بپرسند مدیر برنامة یک فوتبالیست شدن چه جذابیتی می‌تواند برای یک زن داشته باشد؟ اصلا جذابیت‌اش آن‌قدر هست که اگر یک بار دیگر برگردید عقب، دوباره همین کار را انتخاب کنید؟

قطعا دوباره می‌آیم سراغ همین کار. شاید برای آن‌هایی که زیاد آشنایی ندارند، کار ما چندان ملموس نباشد، ولی واقعا جذابیت‌های مخصوص خودش را دارد. تنوع کاری و ارتباط‌های برون مرزی‌اش فوق‌العاده است، البته یک مقدار طول می‌کشد تا در ایران جا بیفتد کلا از قبل، این کار را دوست داشتم.

  •  خود فوتبال را هم دوست داشتید؟

راستش نه به اندازة حالا. اگر آن موقع فوتبال بخشی از زندگی‌ام بود حالا کل‌اش شده.

  •  سخت‌ترین پرونده‌ای که داشتید یادتان هست؟

پروندة یکی از بازیکنان پیام ارتباطات خراسان بود که واقعا سخت بود. البته هنوز هم تمام نشده. قبلا که فدراسیون بودم، ارتباط زیادی با کمیتة انضباطی نداشتم، چون کارها کاملا جدا بود، اما حالا برای پیگیری پرونده‌ها باید آن‌جا هم بروم. همین رفت و آمدها یا کش آمدن کار، بعضی وقت‌ها آن‌قدر آزار دهنده می‌شود که نمی‌توانید تصور کنید. مثلا همین دیروز از ساعت 1:30 بعدازظهر تا ساعت 6، کمیتة انضباطی بودم.

  •  تصمیم ندارید فعالیت‌هایتان را بین‌المللی کنید؟

شاید باور نکنید. ولی ارتباط‌های بین‌المللی خیلی راحت‌تر و بیشتر از ارتباط‌های داخلی است، چون دسترسی آسان‌تری دارند. با این‌که این‌جا نیستند ولی خیلی زود جواب می‌دهند، وضعیت کارهایشان مشخص‌تر است. باید با هر دو طرف در تماس باشم.

این‌طوری نیست که بیایم بگویم این‌جا دردسرهایش زیاد است پس بروم آن طرف. اصلا نمی‌شود با یک طرف بروید. یعنی کار ما انتخابی نیست. درصد زیادش همین شرایطی است که الان داریم فعالیت می‌کنیم.

  •  اصلا در این مدت، واکنشی از خارج داشتید؟ می‌دانند که به عنوان مدیر برنامه‌ زن فعالیت می‌کنید؟

اتفاقا واکنش‌های خارجی خیلی بیشتر بود. برایشان جالب بود. چون خیلی جاها تصویر بسته‌ای از ایران جا افتاده. این‌که خانم‌ها زیاد اجازة فعالیت ندارند، به خاطر همین خیلی پیگیر بودند، تبریک می‌گفتند. خیلی از خانم‌های ایرانی که خارج از این‌جا زندگی می‌کنند، وقتی خبر من را شنیده بودند تماس می‌گرفتند و تبریک می‌گفتند. حتی عده‌ای می‌گفتند ما امیدوار شدیم برگردیم این جا و کار را شروع کنیم.

  •  فکر می‌کنید با مدیر برنامه‌های آقایی که الان در ایران کار می‌کنند چقدر فاصله داری؟

به هر حال فاصله کاملا احساس می‌شود. چون این دو نفر در دورة اول آزمون در ایران شرکت کردند و از همه شناخته‌شده‌تر هستند، در این سه سال هم فعالیت‌های خوبی داشتند. از یک طرف هم روش کاری‌شان برای باشگاه‌ها شناخته شده‌تر است. خب سه سال از من جلوتر هستند. سه سال کاملا پربار.

  •  این فاصله تا چند وقت دیگر ادامه پیدا می‌کند؟

فکر کنم به خاطر خاص بودن کار، خیلی زود بتوانم جا بیفتم.

  •  دنبال یک تغییر نیستید؟ مثلا عوض کردن روابط بازیکن و مدیر برنامه یا هر چیز دیگری که تا حالا در این جا امتحان نشده.

فکر کنم اگر کار را کاملا قانونی انجام بدهم، خودش یک تغییر بزرگ است. (می‌خندد)
 تأثیر کار جدید در زندگی‌تان چطور بوده؟ شاید راحت‌تر باشید، به هر حال همسرتان هم به نوعی درگیر همین کار هستند.

خوبی‌اش به همین است که نقاط مشترک زیادی داریم. این اشتراک، وضعیت من را خیلی بهتر می‌کند.

  •  با هم کری می‌خوانید؟! تا حالا شده مدرک‌هایتان را به رخ هم بکشید؟

(می‌خندد) اتفاقا همین امروز با هم قرار گذاشتیم خرجمان را از هم جدا کنیم. قرار شد من تلفن‌های کاری خودم را جواب بدهم و علیرضا هم تلفن‌های خودش را.

  •  جدی که نبود؟

نه، راستش اصلا به این فکر نکردم که جدا از هم کار کنیم. تمام کارهایمان یک جورهایی به هم ربط دارد.

  •  به تیم خاصی علاقه دارید؟

 راستش را می‌گویم، نه! چون علایق رنگی معمولا از داخل خانواده به آدم منتقل می‌شود که من نداشتم. در ضمن من چند سال کارمند فدراسیون بودم و اگر تمایلی هم بود، قطعا کم رنگ می‌شد. اتفاقا الان که بیشتر دقت می‌کنم می‌بینم با توجه به نوع کاری که دارم از همان اول تصمیم عاقلانه‌ای گرفتم. البته بین خارجی‌ها طرفدار جدی بارسلونا هستم.

  •  برنامة کاری یک روزتان تقریبا چقدر طول می‌کشد؟

از 8 صبح تا 12 شب!

  •  این اتفاق چند روز در هفته می‌افتد؟

هر روز، حتی جمعه‌ها. باید یک وقتی بگذاریم برای تعدادی از ارتباط‌ها با باشگاه‌ها، بعد با بازیکن‌ها. ارتباطات برون مرزی هم داریم که از طریق ای‌میل پیگیری می‌کنیم. جلسات معارفه داریم. جلساتی هم داریم که برای پیگیری کارهای قبلی است. خودتان حساب کنید که چقدر طول بکشد.

  •  برخوردی بوده که یادتان مانده باشد؟

هم مثبت هم منفی. سر یکی از بازی‌های استقلال با تیم ملی امید در کیش بودیم. وارد ورزشگاه که شدم کارتم را نشان دادم و رفتم بالا. همین‌طور با علیرضا نشسته بودیم و بازی را تحلیل می‌کردیم که یک دفعه آمدند گفتند باید بروم بیرون. کارت را دوباره نشان دادم، اما جالب بود که اصلا نمی‌دانستند مدیر برنامه یعنی چه؟ خلاصه محترمانه از استادیوم آمدم بیرون.

ولی برخوردهای مثبت هم خیلی بوده. خیلی‌ها نمی‌دانند من این‌جا فعالیت می‌کنم، چون در سایت، اسامی طوری نوشته شده که جنسیت مدیر برنامه مشخص نیست، به خاطر همین، خیلی‌ها برایم به نام آقای مهردادیان پیغام گذاشتند، وقتی به‌شان خبر دادم که زن هستم، هم جا می‌خوردند و هم استقبال می‌کردند.

  •  کسی بوده که بیشتر از بقیه در این حرکت تأثیر داشته باشد؟

خانم سپنجی رئیس امور فوتبال بانوان فدراسیون، یکی از کسانی هستند که واقعا دید خوبی به این مسائل دارند. وقتی در آزمون فیفا قبول شدم  طوری برخورد کردند که حس می‌کردم انگار برای خودشان این اتفاق افتاده. خبر را خیلی زود به یکی از خبرگزاری‌ها دادند، باقی مطبوعات هم از همان طریق خبردار شدند.

اصلا برایشان دور از ذهن نبود که یک زن برای اولین بار مدیر برنامة فیفا شده. بارها پیش آمد که فدراسیون میهمان‌های بلند پایه از AFC داشت، خانم سپنجی از من دعوت می‌کردند، تا ذهنیت آن‌ها با دانستن این مسأله تغییر کند، حس کردم حتما باید به یک طریقی از این همه کمک و محبت تشکر کنم.

  •  بازیکنی هست که دوست داشته باشید مدیر برنامه‌هایش را باشید؟

رونالدینیو.

  •  امکانش هست؟

باید با مدیر برنامه‌هایش صحبت کنم!

یادداشتی از علیرضا نیکومنش همسر سحر مهردادیان:

الان راحت‌تر فوتبال تماشا می‌کنم!

چهارده پانزده سال در کنار فوتبال بودم، طوری که بیشتر دوستانم فوتبالی هستند، به خاطر همین باید شرایط زندگی آینده‌ام را طوری انتخاب می‌کردم که مشکلی نباشد.

دنبال کردن فوتبال حرفه‌ای نه فقط در شکل بازیکن شرایط خاص خودش را دارد. یعنی زمان نمی‌شناسد. باید به نوعی بیشتر وقتتان را بگذارید سر این کار. خب خیلی از خانم‌ها روی این مسائل حساس هستند.

حتی روی فوتبال تماشا کردن همسرشان ممکن است واکنش نشان بدهند، خوشبختانه این مسأله از همان اول بین ما حل شد. یعنی یک جورهایی مکمل هم شدیم.

با سحر در یکی از مراجعه‌هایم به روابط بین‌الملل فدراسیون آشنا شدم. قرار بود در دوره امتحان لایسنس فیفا شرکت کنم و باید کارهای ابتدایی را از طریق کمیتة بین‌الملل انجام می‌دادم.

همان دوره، امتحان دادم و قبول شدم. من مقیم امارات هستم، ما مدتی آن جا بودیم، چند وقت پیش که برگشتم، رفتم پیش‌شان، سؤال کردم این دوره چند نفر قبول شدند؟ گفت: «دو نفر، نفر سوم هم خودم هستم.» شاید باور نکنید ولی خیلی خوشحال شدم.

اصلا آن موقع به عنوان یک رقیب به سحر نگاه نکردم. چون امتحان‌ها اصلا مثل کنکور نیست که بگویی فقط ده نفر را می‌خواهند و همه به چشم رقیب به هم نگاه کنند.

از یک طرف به خاطر این خوشحال بودم که این اتفاق در ایران افتاده، چون الان در همین کشورهای عربی همیشه می‌پرسند چرا خانم‌ها زیاد در فوتبال نیستند؟ خود ما در این مدت آن‌قدر ای‌میل داشتیم که می‌پرسند مگر می‌شود در جایی که خانم‌ها در استادیوم نیستند، یک زن بتواند مدیر برنامة فوتبال بشود؟ این اتفاق خیلی منحصر به فرد است.

پیشنهاد ازدواج من بعد از قبولی سحر مطرح شد. یکی از دلایلش وجه مشترک کاری‌مان بود، ولی علت اصلی‌اش شناختی بود که در این چند سال پیدا کرده بودم. الان هم خودم را یکی از خوشبخت‌ترین مردهای دنیا می‌دانم، چون می‌توانم با خیال راحت بنشینم و فوتبال تماشا کنم، بدون این‌که کسی بخواهد اعتراضی بکند!

از میرزاپور بگیر تا گیلائوری

در لابه‌لای افرادی که سحر مهردادیان را به عنوان یک مدیر برنامة خانم پذیرفته‌اند، اسامی آشنای زیادی به چشم می‌خورد. از فوتبالیست‌های نام آشنای عرصة ملی گرفته تا همین لیگ برتر خودمان. آن‌‌ها کسانی هستند که به خانم مهردادیان اعتماد کرده‌اند و رتق و فتق امور خود را دست او سپرده‌اند.

اولین کسی که مقابل نخستین مدیر برنامه خانم در ایران و‌آسیا چراغ سبز نشان داد، پژمان منتظری از فولاد خوزستان بود. آقای منتظری بدون دردسر ریش و قیچی را به مهردادیان سپرد تا پشت سر او دیگران هم وارد ماجرا شوند.

عادل کلاه‌کج از فولاد خوزستان، کاظم برج‌لو از سایپا و گیلائوری از استقلال، در کنار این‌ها یکی از مطرح‌ترین بازیکنان فعلی ایران که همان ابراهیم میرزاپور خودمان است حالا در فهرست او حضور دارند.

هر چند که دامنة فعالیت خانم مهردادیان گسترده‌تر از این حرف‌هاست و فراتر از ایران می‌رود.  جونینیو یتوولینیو یک فوتبالیست برزیلی است که در پرتغال توپ می‌زند، اتفاقا او هم زمام امور خود را به دست سحر مهردادیان سپرده و با استناد به گفته‌ها از این انتخاب رضایت کامل دارد.

البته در کنار آقایان بازیکن، پای چهار مربی هم به این جریانات باز می‌شود. مربیانی که علاوه بر فوتبالی بودن یک وجه اشتراک دیگر هم دارند و آن این که سحر مهردادیان مدیر برنامه‌های آن‌هاست. از «لارس سوون سن» شروع می‌کنیم که یکی از مربیان شاغل در اروپا است.

او ملیت سوئدی دارد و در حال حاضر هم در کشور خودش فعال است. البته دسامبر قراردادش با تیم فعلی تمام می‌شود، آن‌وقت سحر مهردادیان باید دست به کار شود.

«هرون فررا» سرمربی برزیلی هم که اتفاقا تیم الهلال سودان را قهرمان لیگ این کشور کرده در این جمع قرار می‌گیرد. رودریگو سیلوا هم مثل «فررا»ی برزیلی است و ظاهرا در کویت مربیگری می‌کند.

امیر آلویچ اما مدرس فیفا است و در حال حاضر در یکی از آکادمی‌های بزرگ فوتبال با عنوان نایکی مربیگری می‌کند. البته بهتر است دنیس دوکاس را هم اضافه کنیم. دوکاس، بلژیکی است و به عنوان مربی بدنساز و تمرین‌دهنده شناخته می‌شود.

خلاصة کلام این که فعالیت سحر مهردادیان در حرفة تخصصی‌اش صرفا در سطح ایران محدود نمی‌شود و به نوعی بین‌المللی است البته با توجه به این که او فقط حدود 6 ماه است که به شکل حرفه‌ای کار خود را آغاز کرده است.