. اما انگیزه بازیکنان و تلاش مسئولان کمیته بانوان به اینجا رسید که تیم 2ماهه فوتبال، مقام دوم مسابقات را به دست آورد. حالا بعد از 2سال تیم ایران تغییر زیادی کرده و با سرمربی چینی اهداف بزرگتری دارد. نیلوفر اردلان و کتایون خسرویار از اهداف تیم ملی بانوان میگویند.
در این مدت بازیهای تدارکاتی خوبی را برگزار کردید؟
خسرویار:بله. ما بیشتر میخواستیم وظایفمان را بدانیم و فکر میکنم شناخت خوبی از تیم خودمان پیدا کردهایم. اینکه کجا قرار بگیریم [با خنده سعی می کند اردلان را مجبور به پاسخ دادن کند چون هنوز فارسی صحبت کردن برایش راحت نیست اما با اصرار اردلان ادامه میدهد]. بازی با هم چندان فشار زیادی نداشت اما از بازیهای استانی ما خیلی بهتر بود. با این همه فرصت خوبی است که بفهمیم کجا هستیم.
- خب، الان کجا هستید؟
خسرویار: دوست داریم اول باشیم اما در مورد تیمهای 2 سال پیش اطلاع زیادی نداریم .
- این اردن با اردنی که در بازیهای غرب آسیا مقابلش قرار گرفتید، چه تفاوتی داشت؟
اردلان: من آن زمان نبودم.
خسرویار: خیلی خوب بودند. آنها 5سال از ما جلوتر هستند و تمرینات بیشتری داشتهاند. ما 2 سال پیش فقط با 2ماه تمرین مقابل آنها قرار گرفتیم و دوم شدیم، در حالی که اردن 3سال تمرین کرده بود.
- و تیم ما چقدر تغییر کرده؟
خسرویار: خیلی زیاد، خیلی. فکر کنم فقط 5 بازیکن از تیم قبلی باقی ماندهاند و بقیه بازیکنان جدید هستند وکلا تیم قویتری شدهایم.
- با یک سرمربی چینی؟
اردلان: ماه مهر دقیقا یک سال میشود که با خانم جو کار میکنیم.
خسرویار: او خیلی سختگیر است و فکر میکنم برای تیم ما خوب باشد؛ اما این حساسیتها فقط مربوط به زمان تمرین است و او بعد از تمرین مهربان میشود.
اردلان: او مربیای است که خیلی خوب تمرین میدهد وسیستمهای مختلفی را به ما آموزش میدهد اما نمیتواند راحت تیم را مدیریت کند.
- این مدیریت داشتن یا نداشتن چطور مشخص میشود؟
اردلان: موقع بازیها این مسئله را میشود دید؛ چون او نمیتواند از لحاظ روحی با ما ارتباط برقرار کرده و ما را برای حضور در زمین آماده کند. جو البته سرمربی خوب و دلسوزی است اما...
- امکانات چطور؟ چند ماه پیش مصاحبهای از دروازهبان تیم خواندم که از وضعیت زمین ناراحت بود.
اردلان: احتمالا مربوط به 5ماه پیش بوده که ما در زمین شماره3 آزادی تمرین میکردیم. اما ما امروز در کمپ تمرین میکنیم و زمین کاملا مطلوب است.
- بازی با آذربایجان چطور بود؟
اردلان: آنها باید با تیم ملی به ایران میآمدند اما تیم اصلی آذربایجان برای مسابقات مقدماتی جام ملتهای اروپا آماده میشد پس به تهران نیامد و تیمی که ما در برابرش قرار گرفتیم، جوانان آذربایجان بود.
- بازی کردن مقابل جمعیت را کم تجربه کردهاید. چه حسی دارد؟
خسرویار: به من انرژی میدهد.
اردلان: من انگیزهام 2برابر میشود. اصلا هویت ملیام را مقابل تماشاگران بیشتر حس میکنم.
خسرویار: اینکه ایران را صدا میکنند و پرچم ایران را تکان میدهند، خیلی لذتبخش است.
اما استقبال چندان قابل توجه نیست.
اردلان: به این دلیل است که تبلیغ نمیشود. والا در بازی با منتخب برلین 4یا5هزار نفر به ورزشگاه آمدند چون تبلیغ شده بود. همین دیروز در هتل المپیک مردی از من میپرسید که شما واقعا میتوانید فوتبال بازی کنید یا میپرسید که در چمن بازی میکنیم یا نه؟ این سؤالات به این دلیل است که تبلیغ روی فوتبال بانوان وجود ندارد.
- چرا؟
شاید اسم فوتبال بانوان کمی ترسناک است.
- راستی، بازی برگشت شما با منتخب برلین هم کمی عجیب وغریب بههم خورد.
اردلان: قرار بود به آلمان برویم. حتی تمام کارها انجام شده بود اما 2ساعت قبل از پرواز به ما اطلاع دادند که نباید برویم و مشکلی پیش آمده است؛ اتفاقی که برای ما زیاد رخ میدهد. مشکلات آقایان فقط به ویزا مربوط میشود اما ما برای سفرهای خارجی باید مراحل مختلفی غیر از ویزا را بگذرانیم.
- به نظر میرسد که محدودیتهای زیادی برای فوتبال بانوان وجود دارد.
میدانید، اسم فوتبال که به میان میآید، همه با دید دیگری به قضیه نگاه میکنند که «حالا چی شده خانمها دارند فوتبال بازی میکنند؟» ولی در مورد والیبال و بسکتبال چنین نظراتی نیست. شاید چون اسمش فوتبال است، میگویند ورزش مردانهای است.
خسرویار: روی تیم ما خیلی حساس هستند.
- حالا واقعا چه اتفاقی افتاده که خانمها فوتبال بازی میکنند؟
لازم نیست اتفاقی بیفتد. فوتبال ورزش جذابی است و فکر میکنم ما هم حق داشته باشیم با رعایت پوشش کامل بازی کنیم.
- سیستم بازی شما چیست؟
اردلان: ما 2-4-4 بازی میکنیم.
- خانم اردلان، در چه پستی بازی میکنید؟
هافبک چپ.
- همپست «معدنچی و زندی» و در تیم ملی جدید «عنایتی» نظرتان در مورد بازی آنها چیست؟
زندی که در جام ملتها در پست خودش بازی نمیکرد، به همین دلیل نتوانست مثل همیشه باشد. معدنچی که بازیکن اصلی تیم ملی نبود و عنایتی هم با توجه به اینکه مهاجم است، نتوانست هافبک خوبی باشد.
- خانم خسرویار شما چطور؟
فعلا که در تمام نقاط خط هافبک بازی میکنم اما پست اصلیام هافبک دفاعی است؛ دقیقا جایی که نکونام در تیم ملی بازی میکند.
- الگوی شما در پستتان کیست؟
اردلان: وقتی که نیکبخت در استقلال بازی میکرد از بازی او خوشم میآمد. الان هم سعی میکنم از حرکات مسی الگوبرداری کنم، هرچند که سمت راست بازی میکند. البته کارلوس جای خود را دارد.
خسرویار: (با خنده) اول خودم. تیم جوانان آرژانتین یک بازیکن دارد که اسمش را به خاطر نمیآورم و هافبک وسط بسیار خوبی است چون همه جای زمین می شود پیدایش کرد. بازی گوتی را هم میپسندم.
- خانم اردلان، گفتید بازی نیکبخت در استقلال را دوست داشتهاید، استقلالی هستید؟
نه (با خنده). الان پدر من مربی دروازهبانان تیم پیکان است. من اول پیکانی هستم بعد پرسپولیسی.
- خانم خسرویار، شما چطور؟
نمیدانم من زیاد ایران نبودهام.
- فکر میکنم دومین سالی است که در ایران هستید.
بله، ولی یک سال در اسپانیا بودم و درس میخواندم.
- چه رشتهای؟
مهندسی شیمی دانشگاه سن لوئیس. الان هم دوست دارم در دانشگاه امیرکبیر درس بخوانم و اگر بتوانم انتقالی میگیرم.
- در این یک سال از فوتبال دور بودی؟
نه، برای اتلتیکومادرید بازی میکردم اما قراردادم را تمام کردم تا کنار خانوادهام باشم.
- پس به خاطر پدر به ایران آمدی؟
نه، راحت تصمیم گرفتم. اول به ایران آمدم و از اینجا خوشم آمد، بعد به پدر گفتم که میخواهم بمانم. او هم خیلی خوشحال شد و گفت خوب است که در کنار فامیل بمانی.
- چه چیزی در ایران جذبت کرد؟
خانوادهام (دستش را رو شانه اردلان میگذارد) و دوستانم. اینجا همه چیز برای من فرق میکند؛ آدمها، روابط، غذاها... (وقتی میگوید غذای ایرانی انگار که ناگهان یاد طعم قرمهسبزی میافتد و ادامه میدهد) وای قرمه سبزی! نمیدانم، اینجا همه چیز خوب است.
- چند سال در آمریکا بودی؟
16 سال.
- و بعد پیشنهاد تیم ملی آن کشور را قبول نکردی؟
خسرویار: دوست داشتم برای کشور خودم بازی کنم. پدر من ایرانی است.
اردلان: تا حالا کتی بارها به من گفته که زندگی در آمریکا را دوست نداشته.
- حالا آمریکا نه. اما میتوانستی که در اسپانیا زندگی حرفهای داشته باشی. اصلا چطور بازی کردن با حجاب را انتخاب کردی؟
نه، در ایران فوتبال برای زنها خیلی بهتر است. آنجا تفریحی بازی میکنند اما بازی ما کاملا جدی است. در مورد حجاب هم من همیشه تجربههای جدید را دوست دارم و این برای من یک تجربه است.
- برگردیم به تیم ملی، حالا فکر میکنید این بار بتوانید قهرمان شوید؟
خسرویار: ما این بار همه چیز داریم؛ از مربی بدنساز گرفته تا...
اردلان: ما تمام تلاش خودمان را میکنیم در این دوره از مسابقات قهرمان شویم.
- و جام جهانی؟
اردلان: فیفا هنوز پوشش ما را قبول نکرده و فقط از سوی AFC رسمیت داریم، آن هم بهخاطر حضور تعداد زیاد کشورهای مسلمان.
- بازیکنان کشورهای مسلمان دیگر هم مثل ایران همه باحجاب هستند؟
اردلان: نه، هرکدام از آنها که مسلمان باشند و بخواهند، حجاب دارند و هرکدام که نخواهند، نه.
- رقیبان اصلی شما در غرب آسیا چه تیمهایی هستند؟
خسرویار: اردن.
اردلان: عراق.
خسرویار: آره، عراق هم حریف قدرتمندی است.
- در این مسابقات چه تیمهایی حضور دارند؟
اردلان: سوریه، فلسطین، اردن، عراق و لبنان.
- اولین بازی شما چه روزی است؟
12شهریور. ما دهم از ایران اعزام میشویم.
- پس هدف اصلی، قهرمانی در مسابقات غرب آسیاست؟
اردلان: نه، هدف اصلی ما قهرمانی در جام ملتهاست. ما در مهر ماه یک بازی رفت و برگشت با هند داریم که در صورت پیروزی به مسابقات مقدماتی جام ملتهای آسیا راه پیدا میکنیم.
- رقیبان سختی در آسیا دارید؟
اردلان: چین اول آسیاست و موقعیت خوبی هم در مسابقات جهانی دارد. بعد از آن ژاپن وکره جنوبی تیمهای خوبی هستند.
- پس بهتر است که در گروه تیمهای شرق آسیا نباشید!
خسرویار: (با خنده) بله، خیلی بهتر است.
- بازیهای این تیمها را دیدهاید؟
خسرویار: سال98، فینال جام جهانی زنان را از نزدیک دیدم که بین چین و آمریکا بود. آمریکا قهرمان شد.
اردلان: من هم بازی آلمان و ژاپن را دیدم که ژاپن 8 یا 9 گل خورد. البته آلمان قهرمان جهان است ولی بالاخره امکانات آنها، هم بسیار زیاد است و هم محدودیتهای ما را ندارند. ببینید، ما نمیتوانیم مربی مرد داشته باشیم. البته منظورم کملطفی به مربیان خانم نیست اما دید آقایان نسبت به فوتبال کاملا متفاوت است. شاید حتی باور نکنید، وقتی با همسرم - که یک دوستدار فوتبال است - به بازی نگاه میکنم متوجه تفاوت دیدگاه خانمها و آقایان میشوم. ما زمانی با آقای لطفی کار میکردیم و ایشان در طول 7 تا10 روز خیلی چیزها را به ما یاد دادند.
خسرویار: حضور مربی مرد تیم ما را قویتر میکند و اجازه میدهد که بدانیم باید چهکار کنیم.
- برای قهرمانی در غرب آسیا چقدر امیدوارید؟
اردلان: ما برای قهرمانی بیشتر از 90درصد شانس داریم. البته این اردنی که به تهران آمده بود، 5 بازیکن خود را نداشت اما اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، ما قهرمانیم.
از این روزها تا آن روزها
تا همین چند سال پیش، در میان عوام، فکرکردن به ورزش بانوان هم گناه به حساب میآمد و بودند مردان و زنانی که بر متولیان این کار لعن و نفرین میفرستاندند. مشکل هم از نگاههای سطحیای بود که - نعوذ بالله - مگر میشود زنان با این لباسها به زمین بروند. آن روزها هنوز صحبت به فوتبال نرسیده بود و بحثها حول و حوش اسبسواری و تیراندازی میچرخید. گرفتن مجوز بازی هم کار بسیار سختی بود، مخصوصا که باید به همه میفهماندند؛ «اگر بازی با این لباسها گناه است، هیچ دلیلی وجود ندارد که زنان با لباس پوشیده بازی نکنند».
به هر حال و به هر جان کندنی بود، به همه تفهیم شد که ورزش کردن برای همه مسلمانها لازم است و مرد و زن ندارد. رسیدن از اسبسواری به فوتبال داستانهای خاص خودش را داشت که توسط برخی و فقط برخی مسئولان به سرانجام رسید و دیگران اگر کمکی نکردند، سنگاندازی را هم کنار نگذاشتند. خلاصه که آن روزها به هر زجری بود به این روزها رسید. این روزها بانوان در لباسهای پوشیده برای ایران مبارزه میکنند، مدال میآورند و ثابت میکنند ایران کشوری است که نه تنها مردان که زنان جسور و باانگیزهای هم دارد.
اما هنوز هم برخی نگاهها ایراد دارد. پس تیم ملی فوتبال برای حضور در مسابقات خارج از کشور باید با هزار و یک نفر هماهنگ باشد و دستآخر هم به دلایل نامعلوم اردوی تدارکاتیاش بههم میریزد.
ماجرای سختگیریها هم فقط به اردوها ختم نمیشود و در مورد مسائلی که حتی فکرش را هم نمیشود کرد، ادامه دارد. البته مسئولان فدراسیون به این وضعیت راضی هستند و سعی میکنند فعلا تیم ملی را حفظ کنند اما همیشه این امیدواری وجود دارد که چشمها بازتر شود و بتواند واقعیتها را ببیند.
برای چنین اتفاقی، این روزها باید به آن روزها برسد تا شاید کسی بنویسد آن روزها دیدار تدارکاتی تیم ملی به خاطر نگاههای تنگ لغوشد.