جواد نصرتي
McLaren -Mercedes SLR
«گراند توريزمو قرن ۲۱»
SLR در واقع مدل به روز شده ماشين هاي مسابقه اي دهه ۱۹۵۰ است و به همين دليل مرسدس آن را «گراندتوريزمو قرن ۲۱» ناميده است. اما براي اين كه اهميت اين مدل افسانه اي را بدانيد، بد نيست كمي از دهه ۱۹۵۰ و SLR برايتان بگويم. اولين SLR يكي از موفق ترين ماشين هاي مسابقه اي تمام اعصار بود. اين ماشين در آن زمان توانست پنج عنوان اول و دوم با رانندگي رانندگان افسانه اي از قبيل استرلينگ ماس Stirling Mossو خوان مانوئل فانگيو
Juan Manuel Fangioبه دست آورد. همانند همنام قرن بيست و يكمي اش SLR دهه ۱۹۵۰، تركيبي از فناوري هاي نوين مدل اسپورت SL300 و ماشين مسابقه اي فرمول يك مرسدس بود. موتور هشت سيلندر خطي سه ليتري آن كه ۳۱ اسب بخار نيرو توليد مي كرد به SLR دهه ۱۹۵۰ اين امكان را مي داد كه به سرعتي نظير ۱۹۰ مايل بر ساعت دست يابد. شايد يكي از افسانه اي ترين ركوردهاي SLR و مرسدس هم در همين دهه اتفاق افتاده باشد. در سال ۱۹۵۵، ماس استرلينگ به همراه نويگيتور (Navigator)خود دنيس جنكينسون
Dennis Jenkinsonكه يك خبرنگار بود در مسابقات Mill Miglia در كشور ايتاليا شركت كرد و ركوردي برجاي گذاشت كه SLR را به افسانه تبديل كرد. آنها با مدل SLR300 توانستند مسير ۱۰۰۰ مايلي مسابقه را در ۱۰ ساعت و هفت دقيقه و چهل و هشت ثانيه طي كنند و به ميانگين سرعتي معادل ۱۰۰ مايل بر ساعت دست يابند!  از همان سال بود كه SLR در اذهان جهانيان جاودانه باقي ماند. اما ساختن نمونه اي از آن مدل افسانه اي براي قرن جديد كمي دشوار مي نمود. اين مدل بايد تمامي خصوصيات مدل قديمي را مي داشت و همانند آن بي نظير مي بود. حال ببينيم اين مدل هم همان گونه است؟
اين مدل جديد به صورت كوپه و فقط با فرمان سمت چپ عرضه شده است. موتور آن به صورت V بوده و هشت سيلندر دارد. در مخزن هر سيلندر يك كولر داخلي طراحي شده است كه با وارد كردن هواي خارج به داخل آن، سطح دما را شديداً كاهش مي  دهند. اين ماشين در ۱۵۰۰ دور در دقيقه داراي ۴۴۰ پوند فوت گشتاور است و در صورت افزايش دور موتور به ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ دور در دقيقه گشتاور آن به بيش از ۵۵۰ پوند فوت مي رسد. اين ماشين با توجه به اين ميزان گشتاور و خروجي ۶۱۷ اسب بخاري موتور قدرتمندش مي تواند صفر تا ۶۰ مايل را در ۸/۳ ثانيه طي كند و خود را به عنوان يكي از چند ماشيني كه مي توانند زير ۴ ثانيه اين فاصله را بپيمايند معرفي كند. گرچه جنس فولاد موتور ساخته شده توسط AMG باعث سنگين شدن وزن كلي ماشين مي شود اما جنس فيبركربن اين نقيصه را برطرف ساخته است. چون وزن موتور و بدنه ماشين تقريباً برابر هستند و همين برگ برنده SLR است. پروسه ساخت اين بدنه تماماً در وكينگ Woking انگلستان انجام شده است. شايد كمي تعجب آور باشد كه چرا انگلستان. اما نبايد هم چندان تعجب آور باشد. هم تيمي مرسدس در مسابقات فرمول يك را به ياد بياوريد. بله!
مك لارن McLaren
شركت انگليسي مك لارن تمامي تجربيات خود در مسابقات فرمول يك را به خدمت گرفت تا بدنه اي براي SLR از فيبركربن بسازد كه در تاريخ ساخت سوپرماشين ها بي نظير باشد، البته آنها قبلاً تا حدودي چنين كاري را در ساخت مك لارن F1 انجام داده بودند اما آن ماشين به صورت بسيار محدود عرضه شد ولي SLR قرار است طي چند سال آينده در تمام دنيا عرضه شود. اين ماشين جاده اي از مقاومت بالا و وزن پر مانند ماده  جديد بسيار سود خواهد برد. در زير بدنه چند سابفريم به هم پيچ شده اند تا موتور و ديگر سيستم هاي زيرين موتور بر روي آنها قرار گيرند. اما ببينيم موتور اين ماشين چگونه است. از كاپوت دراز و كشيده SLR اين چنين به نظر مي رسد كه اين ماشين حتماً بايد داراي موتور بزرگي باشد، اما هنگامي كه كاپوت بالا زده شود خواهيم ديد كه فقط قسمت كمي از قسمت انتهايي زير كاپوت توسط موتور اشغال شده است. براي اين كه وزن در ماشين به صورت تعادلي تقسيم شده باشد (درصد وزن در جلو نسبت به عقب ۵۱ به ۴۹ درصد است) موتور دو يا كمي بيشتر فوت جلوتر از ستون اصلي و مياني بدنه قرار گرفته است. در جلوي موتور هم يك دستگاه مكنده هوا وجود دارد كه هواي خنك  بيرون را به اطراف محفظه موتور هدايت مي كند. ديگر تجهيزاتي كه در زير كاپوت قرار دارند در هر دو طرف انتهايي قسمت هاي ضربه گيري خاصي تعبيه شده اند كه در هنگام تصادفات مي توانند اثر ضربات و شوك وارده را تا حد بسيار زيادي كاهش دهند. اين قسمت ها از فيبر كربن بسيار فشرده شده اي ساخته شده اند كه ماحصل آخرين تحقيقات شركت هاي نساجي دنيا هستند.
داخل ماشين هم به همان اندازه زيبا و مطبوع است كه بيرون آن. صندلي هاي داخل هم از نوع فيبركربن هستند كه با رويه هاي چرمي پوشيده شده اند. در طراحي كابين از رنگ ها و منسوجات به گونه اي استفاده شده است كه داراي يك همخواني مدرن باشند. براي روشن كردن اين ماشين هم بايد از همان شيوه اي استفاده كرد كه در مدل هاي قديمي وجود داشت. ابتدا بايد سوئيچ را چرخاند و سپس، فشار يك دكمه كافي است تا هشت سيلندر فولاد متحرك زيرپاي شما شروع به غرش كنند. اين سيستم را در بوكاتي ويرون
Bugotti Veyron هم مي بينيم كه بازگشتي است به مدل هاي دهه هاي ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ ميلادي. اما يكي از مشكلات بزرگي كه مرسدس در ساخت اين ماشين با آنها مواجه بود اين بود كه چگونه اين نيروي عظيم توليد شده توسط موتور V8 اس ال آر را مهار كند. براي اين كار آنها از پيشرفته ترين جعبه دنده خود كه يك جعبه دنده پنج سرعته اتوماتيك (كه به صورت دستي هم مي شد از آن استفاده كرد) بود استفاده كردند. اما اين جعبه دنده هم بايد براي استفاده در اين ماشين تقويت مي شد.

براي اين منظور اين جعبه به گونه اي طراحي و تقويت شد كه سه گونه عملكرد داشته باشد: عملكرد راحت (Comfort)، اسپورت و دستي كه در حالت دستي باز هم سه حالت متفاوت وجود دارد. اين كه جعبه دنده به صورت دستي يا اتوماتيك باشد كاملاً تحت اختيار راننده است به گونه اي كه او مي تواند همانند چيزي كه در مدل هاي فراري Ferrari ديده مي شود هنگامي كه ماشين با دنده اتوماتيك در پيچ ها قرار دارد به صورت دستي به يكباره در آن دخالت كند. اما سيستم ترمز در اين ماشين به خوبي سيستم انتقال نيرو نيست اول اين كه در داخل كابين پدال به گونه اي با كل طراحي ناهمگون است و دوم اين كه در چرخ هاي جلو از ديسك هاي۶/۱۴ اينچي استفاده شده است كه براي ماشيني با اين ابعاد و قدرت و شتاب نامناسب به نظر مي رسد. طول، عرض و ارتفاع اين ماشين به ترتيب ۳/۱۸۳ ، ۱/۷۵ و ۶/۴۹ اينچ هستند و وزن آن تقريباً ۳۸۰۰ پوند است. از لحاظ اقتصاد سوختي نيز اين ماشين با توجه به موتور هشت سيلندري آلومينيمي آن كه ۲۴ سوپاپ و ۵۴۳۹ سي سي ظرفيت دارد ۸/۱۴ ليتر براي هر ۱۰۰ كيلومتر است. اين ماشين مي تواند به بيشينه سرعتي معادل ۲۰۷ مايل بر ساعت (۳۳۴ كيلومتر بر ساعت) دست يابد. با توجه به قيمت
۴۰۰ هزار دلاري آن (كه براي چنين ماشيني چندان هم زياد نيست) انتظار مي رود SLR به فروش بسيار خوبي دست يابد.

عميد نمازي خواه
كاوازاكي زي زي آر-۱۲۰۰ «راكت» LW3 Kawazaki ZZR-1200
كاوازاكي زي زي آر موتوري است كه براي سرعت هاي بالا و حركت  در آزاد راهها طراحي شده است. تايرهاي
Sport Max دانلوپ بدين منظور به گونه اي طراحي شده اند كه حركت زي زي آر را در بزرگراه  ها بسيار نرم و بدون ضربه امكانپذير مي كنند و همين يكي از تفاوت هاي زي زي آر ۲۰۰۳ نسبت به مدل قبلي خودش است كه از تايرهاي نسبتاً سفت و خشك بريجستون استفاده مي كرد. يكي ديگر از تفاوت هاي اين مدل با مدل قبلي خود و يا حتي مي توان گفت با مدل هاي اسپورت ديگر زين راحت و خوش استيل آن است كه دردهاي معمول رانندگي با موتور سيكلت هاي سوپراسپورت را به آن شدت براي راننده ايجاد نمي كند. يكي از ويژگي هاي بارز «زي زي آر» سيستم هدايت بسيار فوق العاده آن است كه براي موتوري در ابعاد نسبتاً بزرگ زي زي آر بسيار مناسب است. فرمان اين موتور به حدي نرم و قابل كنترل است كه با هيچ موتورسيكلت ديگري قابل مقايسه نيست، اين فرمان به خصوص در هنگام دور زدن بدون كوچكترين لغزشي امكان كنترل مناسب را به راننده مي دهد.
طراحي زي زي آر را مي توان «بدون اشكال» خواند چراغ هاي دو تايي جلو و چراغ  عقب همگي در راستاي ايجاد مقاومت كمتر در مقابل هوا به صورت آيروديناميك طراحي شده اند و بهتر است بدانيد كه جلو و عقب موتور سيكلت ها در طراحي آيروديناميك به دليل بيشترين تماس مستقيم با هوا و ايجاد مقاومت بالا از اهميت بالايي برخوردارند. در مورد طراحي منحصر به فرد عقب اين موتور بايد گفت علاوه بر آيروديناميك زياد از زيبايي خاصي نيز برخوردار است كه زي زي آر را از ديگر محصولات كاوازاكي متمايز مي كند. حتي جك هاي اين موتور هم به گونه اي طراحي شده اند كه با حالت كلي آيروديناميك زي زي آر همخواني داشته باشند. اما يكي از مهم ترين نكاتي كه بايد در طراحي يك موتورسيكلت به آن توجه كرد سطح دسترسي راننده به برخي نقاط حساس در موتور سيكلت است كه براي نگهداري موتور بسيار ضروري هستند. اين نقاط معمولاً در پوش محفظه روغن، فيلترهاي روغن، پدهاي ترمز و محل هاي ورودي روغن مخصوص روغن كاري هستند كه در زي زي آر سطح دسترسي به آنها براي راننده بسيار عالي است كه همين در نگهداري موتور بسيار مهم و ضروري است.
هميشه براي اين كه قدرت و قابليت هاي يك محصول جديد ارزيابي شود آن محصول را با محصولات پيش از خود مقايسه مي كنند. براي همين ما زي زي آر را با دو محصول از كاوازاكي مقايسه خواهيم كرد كه هر كدام براي خود داراي ويژگي ها و جايگاه منحصر به فردي در ميان محصولات كاوازاكي هستند. اين دو محصول «زي آراكس۱۲۰۰ ZRX 1200 » و «نينجا زي اكس ۱۱ Ninja ZX11» هستند. «زي آراكس ۱۲۰۰» كه با قيمتي معادل هفت هزار و ۹۰۰ دلار يكي از گران ترين موتورهاي كاوازاكي است داراي طرفداران بي شماري است كه يكي از آنها «ادي لاوسن Eddie Lawson» راننده پرافتخار MotoGP است. اما دليل ميزان طرفداران و قيمت! را مي توان سوسپنشن (Suspension) بسيار اسپورت و ميزان بسيار زياد قدرت ترمز آن دانست. زي آراكس داراي دو ديسك هيدروليك ۳۱۰ ميلي متري در جلو و يك ديسك ۲۵۰ ميلي متري در عقب است اما زي زي آر در جلو داراي دو ديسك هيدروليك ۳۲۰ ميلي متري است و ديسكي كه در عقب در نظر گرفته شده همانند همان چيزي است كه در زي آراكس مورد استفاده قرار گرفته است. در عمل نيز قدرت ترمز زي زي آر در آزمايشات جاده هاي معمولي و جاده هايي كه باد شديد در آنها مي وزد از زي آراكس بيشتر است.
نينجا زي اكس ۱۱ براي چندين سال به عنوان پرقدرت ترين موتور كاوازاكي شناخته مي شد. اين موتور قادر بود در ۹ هزار و ۵۰۰ دور در دقيقه ۱۳۵ اسب بخار قدرت و ۸۰ پوند فوت گشتاور ايجاد كند كه اين گشتاور و قدرت به حدي بود كه مي توانست در ابتداي حركت در صورت عدم تبحر راننده، موتور را به چند متر آن طرف تر پرتاب كند. اما مطمئن باشيد زي زي آر در همين شرايط چند متر آن طرف تر پرتاب مي شد. گشتاور و قدرت زي زي آر تقريباً ۱۰ درصد بيشتر از نينجا است. اين موتور در ۹ هزار و ۷۵۰ دور موتور در دقيقه مي توانست به قدرت و گشتاوري معادل ۱۴۵ اسب بخار (تقريباً با تايپ پنج پژو ۲۰۶) و ۸۸ پوند فوت دست يابد و تازه اين در صورتي است كه زي زي آر از سيستم تقويت
«Ram-air» كاوازاكي استفاده نمي كند كه در غير اين صورت تحت كنترل يك راننده ناشي مي توانست به فضا پرتاب شود!
در كاكپيت (Cockpit) زي زي آر كمتر از سيستم ديجيتالي استفاده شده است و به جز يك ساعت كه ديجيتال است مابقي نشانگرها غير ديجيتال هستند. نشانگر دور موتور درشت و آسان طراحي شده است تا راحت خوانده شود و خط قرمز آن از ۱۱ هزار دور در دقيقه شروع مي شود.
سرعت سنج اين موتور هم از صفر تا ۱۸۰ مايل بر ساعت نشان گذاري شده است اما در چند مورد گزارش شده است كه زي زي آر به سرعت ۱۸۷ مايل برساعت هم دست يافته است. تنها ايرادي كه بر كاكپيت «زي زي آر» مي توان گرفت نشانگر سوخت آن است. اين نشانگر براي چندين ساعت بر روي «Full» است اما به يكباره عقربه به سرعت حركت كرده و رو به پايان رفتن سوخت را نشان مي دهد. (ميزان گنجايش باك سوخت اين موتور ۱/۶ گالن است.) بدنه زي زي آر نوع اصلاح شده زي اكس ۱۱ است. جنس اين بدنه از نوع آلومينيم است كه در بعضي قسمت هاي آن از استيل هم استفاده شده است. طول اين بدنه شش ميلي متر از
۱۱-ZX يعني هزار و ۵۳۰ ميلي متر (۳/۵۹ اينچ) است. در زير زين هم محفظه اي تعبيه شده كه در مقايسه با
۱۱-ZX بسيار كوچكتر است.
از اين موتور كه در اروپا براي رقابت با
Ducati ST4, BMW K1200RS, Aprilia Futura و Triumph Sprint توليد و عرضه شده است آنچنان كه بايد سخن گفته شده اما با اين حال توانسته است قسمت اعظمي از بازار را به خود اختصاص دهد. قيمت اين «راكت» ۱۰ هزار و ۴۹۹ دلار است.

پوشش خبري BBC تا سال ۲۰۰۹

BBC قرارداد جديدي با مسئولان MotoGP به امضا رسانيد كه طي آن اين شركت متعهد مي شود با همين شرايط تا سال ۲۰۰۹ پوشش تلويزيوني اين مسابقات را به عهده بگيرد. طي اين قرارداد جديد تعداد مسابقات پخش شده به ۱۲ راند از ۱۴ راند برگزار شده در سال مي رسد و BBC متعهد گرديده است كه تمام مسابقه را پخش كند نه قسمتي از آن را، پيترسلمون Peter Salman در اين مورد گفته است كه: «MotoGP يكي از مسابقات درجه يك دنيا است، همانند F1، و ما خوشحاليم كه قراردادي امضا كرده ايم كه طي آن مي توان مسابقه هاي بيشتري را به صورت زنده براي علاقه مندان دنياي موتورسيكلت پخش كنيم.» وي كه مدير بخش ورزشي BBC است همچنين گفته است كه: «ما با اين كار اين امكان را به تماشاچيان مي دهيم كه پيروزي Shane Byrne,Neil HodgsonوJerry McWilliams را بر Valentino Rossi بينند.» (همگي افرادي كه وي نام آنها را برده است از هموطنان خود او هستند.(

بدشانسي دوكاتي در اسپانيا

بدون شك خوشحال ترين شخص دوكاتي در روز مسابقه تمريني كاتالونيا در اسپانيا كسي نبود جز
Capirossi Lorisراننده جوان تيم دوكاتي. در اين روز او توانست با ۳/۰ اختلاف نسبت به روسي Rossi در جايگاه چهارم قرار گيرد اما اين كه او توانسته بود به سرعت ۸/۲۱۵ مايل بر ساعت برسد بحث محافل خبري بود. اين براي اولين بار در چند سال گذشته است كه دوكاتي به چنين موفقيتي مي رسد. ديگر هم تيمي او يعني بيليس Bayliss در اين روز نتوانست رتبه اي بهتر از نوزدهم كسب كند. همه چيز بسيار خوب پيش مي رفت و موتورهاي Gp4 كه براي اولين بار مورد استفاده قرار مي گرفتند بسيار خوب كار مي كردند تا اين كه روز مسابقه باران شروع به باريدن كرد. هرچند باران بر مسابقه تأثير گذاشت اما دو موتورسوار دوكاتي به خاطر باران از مسابقه كنار گذاشته نشدند بلكه بر اثر لغزش حاصل از روغن روي پيست كنترل خود را از دست دادند و از مسابقه كنار رفتند. به هرحال خيلي ها اميد داشتند كه دوكاتي بتواند رقيب مناسبي براي ياماها و روسي Rossi باشد.

توسعه خط توليد هارلي - ديويدسون

فرماندار نيويورك در محل افتتاح سالن جديد مجموعه كارخانه هارلي - ديويدسون به مديران اين كارخانه تبريك گفت. البته تبريك او نه به خاطر افزايش توليدات هارلي - ديويدسون بلكه به خاطر ايجاد اشتغال در اين ايالت است. هم اكنون در شركت  هارلي- ديويدسون ۳۰۲۷ نفر مشغول به كار هستند كه ۲۷۵ نفر از آنها در سالن جديدالتاسيس مشغول به كارند. البته اين كار هارلي - ديويدسون چندان هم در راستاي انجام امور اشتغالزا نيست چون نسبت به ديگر شركت ها هارلي- ديويدسون رشد بسيار كم نيروي انساني را داشته است. به هرحال اين سالن بر ظرفيت توليد محصولات هارلي- ديويدسون به صورت چشمگيري خواهد افزود. اين سالن داراي ۳۵۰ فوت مربع مساحت است و بين نوامبر ۲۰۰۱ تا فوريه ۲۰۰۳ ساخته شده است و كارگران در آن شش مدل مختلف توليد مي كنند.

شادي Valentino Rossi
و Yamaha
آخرين روز از مسابقات پيش فصل MotoGP آن گونه كه همه انتظار داشتند نبود. در اين روز باران به شدت مي باريد و از كيفيت مسابقه كاسته بود. اما اين باران به سود Rossi و ياماها بود. Rossi تنها دوماه بود كه بر M1 سوار شده بود و چندان تحت اختيار Rossi نبود و انتظار مي رفت كه در اين پيست لغزنده براي Rossi مشكل ايجاد كند. خود روسي Rossi اما نظر ديگري در اين مورد داشت: «راندن در جاده هاي خيس چندان هم ناخوشايند نيست.» هنگامي كه مسابقه بدون حادثه براي Rossi و Yamaha به پايان رسيد، مشخص شد كه در طول همين دو ماه Yamaha با توجه به توصيه هاي راننده نابغه اش و مسئول تيم مسابقه توانسته است مشكلات M1 را مرتفع كند. به هرحال اين كه پس از اين مسابقه براي Rossi و Yamaha حادثه اي پيش نيامد باعث خوشحالي Yamaha بود. پس از ياماها در اين مسابقات تيم هاي سوزوكي و هوندا دوم و سوم شدند.

اذان ظهر: ساعت ۰۵:۱۳ ـ
اذان مغرب: ساعت ۵۷:۱۹
اذان صبح فردا: ساعت ۵۹:۴

فرمول يك در چين
قرار است اولين دوره مسابقات فرمول يك در چين شش ماه ديگر انجام شود و از هم اكنون كارگران در «پيست بين المللي شانگهاي» به سختي كار مي كنند تا اين پيست براي مسابقه كاملاً آماده باشد. علاوه بر مشكلات زيرساختي براي ساخت پيست، مشكل ديگر چيني ها كشاندن طرفداران F1 به شانگهاي است. چين هيچ حرفي براي گفتن در اين مسابقات ندارد و قيمت بليت ها از ۳۷۰ يوان (۴۵ دلار) شروع مي شود كه اين قيمت براي چيني ها بسيار زياد است البته در چند سال گذشته درآمد بالاتر، چيني ها را براي رخدادهاي جديد راغب كرده است و احتمال مي رود آنها از اين مسابقات استقبال كنند. مجموعه پيست مي تواند ۲۰۰ هزار تماشاچي را در خود جاي دهد كه اين يك درصد جمعيت شانگهاي است. پيش از چين، مالزي، ژاپن و بحرين هم مسابقات را برگزار كرده اند.

آمادگي رنو براي مقابله با فراري
حالا كه پس از سه راند برگزاري مسابقات در خارج اروپا، راند چهارم مسابقات F1 در اروپا برگزار خواهد شد، رنو خود را آماده كرده است تا رقيب سرسختي براي فراري باشد.
اين تيم كه پس از فراري و بالاتر از «ب ام و ويليامز» و «مك لارن مرسدس» قرار دارد براي اين منظور اميد زيادي به موتور پر قدرت ماشين و بدنه پيشرفته آن دارد. البته نبايد از راننده هاي اين تيم چشم پوشي كرد. اما جالب است بدانيد مسابقه بعدي قرار است در ايمولا Imola برگزار شود، جايي كه حيات خلوت فراري ناميده مي شود. مدير تيم رنو در اين مورد گفته است: «بايد كاري كنيم كه رانندگي با ماشين ها براي يارنوترولي و فرناندو آلونسو راحت باشد تا آنها تمام حواس خود را معطوف رقباي آلماني و برزيلي خود («شوماخر» و «باريچلو») كنند. آنها در پيست جديد و ناآشناي بحرين به ترتيب مكان هاي چهارم (ترولي) و ششم (آلونسو) را كسب كرده اند.

توليد تايرهاي جديد توسط BMW
BMW براي توليدات جديد «سري ا» از تايرهاي استاندارد جديد استفاده خواهد كرد كه نسبت به تايرهاي پيشين گران تر هستند اما از قابليت بالايي

برخوردارند. از اين تايرها كه به run-flat معروفند پيش از اين در Z8 استفاده كرده بود و مي توان گفت اولين سازنده اي بوده است كه به صورت استاندارد از اين تايرها استفاده كرده است. اين تايرها علاوه بر قيمت بيشتر وزن بيشتري هم دارند و علت آن ايجاد امنيت بيشتر است. دو نوع run-flat در دنيا وجود دارد. اولي به نام PAX كه توسط ميشلين توليد مي شود و دومي كه محبوب تر و ارزان تر است با نام SST كه توسط خيلي از شركت ها استفاده مي شود. BMW از نوع دوم (SST) استفاده مي كند.