سرزمین ایران از نظر جاذبههای گردشگری جزو 10کشور برتر جهان است ولی متأسفانه از نظر جذب سرمایههای گردشگری سهم آن 1درصد است که واقعا شایسته تمدن کهن ایرانی نیست، از طرفی هماکنون صنعت گردشگری سومین صنعت پردرآمد بعد از صنعت نفت و اتومبیلسازی است و طبق برآوردهای سازمان جهانی گردشگری در آینده به صدر فهرست صنایع پردرآمد جهان میرسد.
طبق نظر کارشناسان جهانگردی و گردشگری یکی از دلایل اصلی کندبودن رشد صنعت گردشگری ایران، وابستگی زیاد کشور به منابع و صنعت نفت است. از طرفی این وظیفه ماست که با فرهنگسازی صحیح در جامعه نسبت به این مهم ، میراث فرهنگی کشور را بهصورت درست و اصولی به آیندگان انتقال دهیم و امانتداران سختگیری در اینزمینه باشیم.بههر حال صحبت در بحث مقولهها و ابعاد مدیریتی و چالشهای آن بسیار گسترده است و احتیاج به بحث کارشناسی علمی دقیقی دارد. در این ارتباط با توجه به شناخت قبلی به معرفی منطقه تاریخی «مورچهخورت» پرداختهایم.
مورچهخورت یکی از قدیمیترین مناطق تاریخی شمال استان اصفهان است که قدمت آن به قبل از قرن چهارم میلادی برمیگردد. دهستان مورچهخورت در 54 کیلومتری شمال غرب اصفهان و در کنار راه اصلی اصفهان- تهران قرار دارد. این منطقه جزو بخش شاهینشهر و میمه به مرکزیت شاهینشهر است که طول جغرافیایی آن 29/ 51درجه و عرض 06 /33 درجه است. آبوهوایی معتدل و خشک دارد و کوه خالسفید در 4کیلومتری شمال غربی مورچهخورت قرارگرفته است. همچنین کوه پیرزه در 6کیلومتری غرب مورچهخورت قرار دارد.
کاروانسرای مادرشاه مورچهخورت
این محل نمونه برجستهای از یک کاروانسرای برونشهری عصر صفوی است. ماکسیم سیرو از آن بهعنوان یک کاروانسرای سلطنتی ذکر کرده است. این بنای مهم مربوط به اواخر سلطنت شاهعباس دوم یا اوائل سلطنت سلیمان اول است. کاروانسرای مادرشاه در مجاورت آزادراه تهران- اصفهان و اتوبان جدید اصفهان- کاشان- تهران قرار گرفته است که این نکته شایان ذکری در موقعیت ویژه ارتباطی این کاروانسرا در زمان قدیم و حال است. کاروانسرای مادر شاه اخیرا با صرف هزینه قابلتوجهی مرمت و احیا شده است و با آمادهسازی آن، اتاقهایی که ابعاد آن 4 در 5 متر است به سوئیتهایی برای پذیرایی از میهمانان تبدیل شده است.
معماری در کاروانسرای مادرشاه
این بنا با مساحت قریب به 6هزار و 500 مترمربع از کاروانسراهای بزرگ ایران است. حیاط مستطیلشکل وسیعی در میانه بنا قرار دارد و 4 ایوان در میانه اضلاع آن و ایوانچههایی در بین ایوانها واقع است، هر ایوانچه حجرهای در پشت خود دارد. قوسهای ایوانچههای پیرامون حیاط، کاملا همشکل و منظماند و دیوارها با ضخامت یکسان برپا شدهاند.
اسطبلهای این کاروانسرا 2گونهاند؛ یکی اسطبلهای ستوندار با قاعده مربع که در 4گوشه بنا واقع شده است و راه ورود به آنها از پخهای گوشههای حیاط است، دیگر اسطبلهای کشیدهای که در پشت حجرههای جبهههای جنوب شرقی و شمال غربی حیاط قرار دارند و آخرین طاقنماهای این دو جبهه، ورودی آنهاست. 2 دسته اسطبل مذکور را بهراحتی میتوانستند بههم متصل کنند، لیکن طراح ترجیح داده است آنها را منفک از یکدیگر نگاه دارد. ماکسیم سیرو احتمال داده است که اسطبلهای گوشههای حیاط، محل نگهداری فیل بوده باشد.
او مینویسد: در گروه محافظانیکه شاه برای مسافران و مهمانان اعزام میکرده برای بالابردن سطح تشریفات، از فیل استفاده میکردهاند. ورودی کاروانسرا در ضلع جنوب غربی آن است. سردر مرتفع با طاقنماهایی در 2طبقه طرفین آن از سطح نمای خارجی بنا پیشآمده و ردیف طاقنماها را در نمای این جبهه پدید آورده است. 4 برج مدور در 4 گوشه کاروانسرا که بهصورت استوانهای کامل از امتداد اضلاع خارجی بیرون زدهاند، حجم بنا را استوارتر میکند.
بهعلاوه 2برج با قاعده نیم هشت در میانه اضلاع طولی کاروانسرا قرار دارد. سر در کاروانسرا و هشتی و ایوان پشت آن بیواسطه به یکدیگر متصلاند. هشتی فضایی با قاعده هشتونیم و به ارتفاع 2طبقه است و گنبدی بر فراز خود دارد. در طرفین هشتی، ورودیهای 2اتاق نگهبان کاروانسرا تعبیه شده است. در سوی دیگر حیاط و در تقابل با دستگاه ورودی، ایوان مرتفع شمال شرقی و تالار صلیبیشکل، پشت آن قراردارد.
در طبقه بالای این تالار، غرفههایی هست که به بخش میانی تالار و ایوان مقابل آن اشراف دارند.در بیرون کاروانسرا در دو سوی غربی آن، حمام و آبانبارهایی وجود داشته که به نوشته ماکسیم سیرو، ورود به آنها از داخل کاروانسرا میسر بوده است.
او درباره این کاروانسرا مینویسد: سفرا و هیأتهای سیاسی پیش از ورود به اصفهان- پایتخت صفویان- در این محل توقف میکردند و لباس رسمی میپوشیدند و سپس با محافظان مخصوص تا شهر همراهی میشدند.
سیرو ساخت این بنا را با توجه به مهارت مشهود در آن به معماران دوره شاهعباس دوم صفوی نسبت داده است ولی در کتاب دیگر خود احداث آن را در زمان شاه سلیمان اول صفوی محتمل دانسته است. «هانری رنه د»آلمانی، این کاروانسرا را از بناهای مادر شاهعباس صفوی دانسته است.
سیر تحول
با توجه به کتیبه سردر، از این کاروانسرا در دوره قاجاریان نیز استفاده میشده است. پس از این دوره، بنا بیاستفاده ماند و مصالح آن به یغما رفت. در سال 1321ش، کاروانسرا به پادگان بدل شد و تا سالهای اخیر کاربرد نظامی داشت.
کتیبههای تاریخ دار
بر سر در کاروانسرا، کتیبهای از دوره محمدشاه قاجار به خط نستعلیق برجسته به سال 1251هجری حجاری شده است. «به لعنت خدا و نفرین رسول گرفتار شود کسی که طلب مغفرت از برای نایبالسلطنه مرحوم نفرستد و دعا به دولت قبله عالم نکند و بدعتی که در مورچهخوار بود به جهت تفنگچی بود موقوف(کذا) هرکه یک دینار بگیرد، صددینار بدهد، نسق بشود1251»کاروانسرای مادرشاه مورچهخورت در مجموعه توسعه مهمانسراهای طرح ملی گردشگری قراردارد.
مهندس جهانگیری، مدیرعامل شرکت توسعه مهمانخانهها درباره این موضوع میگوید: درباره توسعه مجموع مهمانسراهای ایران در حال حاضر73درصد از سهم آن متعلق به سازمان میراث فرهنگی، 12درصد آن متعلق به بانک صنعت و معدن و 25درصد متعلق به یک شرکت سوئیسی است که نمایندگی آن را یک شرکت ایرانی برعهده دارد.
این مجموعه در حالحاضر شامل هتل لاله تهران، هتل لاله سرعین، هتل لاله کیش، هتل لاله یزد و کاروانسرای مورچهخورت اصفهان است.
باید تذکر دهم که مرمت و بازسازی داخلی کاروانسرای مورچهخورت اصفهان به اتمام رسیده و تنها بخش بیرونی آن مانده است که امیدواریم باتوجه به انتشار آگهی همکاری، بازسازی بخش بیرونی آن را به بخش خصوصی دهیم.
کاروانسرای مادرشاه تنها اثر ثبتشده مورچهخورت در آثار ملی است که به شماره 13657 به تاریخ 15 /8 /84 به ثبت رسیده است.
آنچه در مورد این کاروانسرا مهم است اهمیت آن در جذب گردشگر خارجی و داخلی است که موقعیت ویژهای در منطقه دارد. کاروانسرای توریستی مادرشاه بهتنهایی خود میتواند بازویی قدرتمند در جذب سرمایه گردشگری باشد که این امر توجه و اهتمام مردم و مسئولان را میطلبد.
مورچهخورت را میتوان آلبومی زنده و کلکسیونی از آثار تاریخی دانست که موقعیت شگرفی در تاریخ این محل پدید آورده و بهواقع کمتر ناحیهای در کشور با تعدد آثار تاریخی مختلف از دورههای مختلف وجود دارد که همین مورد باید نقطه شروعی برای تحقیق علمی در مورد میراث پیشینیان این ناحیه کهن باشد.
باید با نگاهی فرهنگی و اقتصادی به تهیه طرح جامع گردشگری روستایی مورچهخورت اقدام کرد تا این محدوده را که از ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به قطب گردشگری برخوردار است، در کنار اماکنی چون روستای ابیانه حفظ کرد.
آنچه باعث شده است نام مورچهخورت بلندآوازه شود، نبرد بزرگ نادر با اشرف افغان است که در تاریخ ایران باید آن را در شمار جنگهای قطعی و تعیینکننده به حساب آورد؛ چه با این جنگ پایتخت آن زمان ایران(اصفهان) گشوده شد و امید اشرف در حفظ تاج و تخت تبدیل به یاس شد.
مورچهخورت در تاریخ
در اطراف قریه مورچهخورت تپههای مرتفعی وجود دارد. دشت و صحرا در این قسمت به وسیله این ارتفاعات از دشت اصفهان جدا میشود. بنابراین برای جلوگیری از پیشرفت قوای سلحشور نادر، اشرف افغان تصمیم گرفت از استحکامات طبیعی این تپهها بهره گیرد و سپاهیان و توپخانه خود را در اینجا مستقر سازد. او قصد داشت در این جنگ جنبه تدافعی پیش گیرد و با استتار توپخانه و سواره نظام مقتضی ضربهکاری را به سپاهیان نادر وارد سازد، اما هرگز در این کار موفق نشد.
وقتی قوای نادر به مورچهخورت نزدیک شد در فاصله نسبتا دوری از دشمن (دو فرسخ مابین فریقین فاصله بود- جهانگشای نادری ص102) اردو زد و به وسیله جاسوسان و تنی چند از اسرای خصم از تدارک مفصل اشرف مستحضر شد. سردار دلاور افشار، نقشه جنگی تازهای طرح کرد و بر آن شد که بدون برخورد با قوای دشمن از قسمتی از تپهها که فاقد مدافع است قوای خود را عبور داده و به اصفهان بتازد و در نهایت نیز در این امر موفق شد.