رنگها و اشکال و احجام در جایجای شهر رونقی دادهاست به سیمای سیمانی این شهر خسته. در کنار بازی نور، اینبار رنگها جانی گرفتهاند و تهران خستهکننده را به شهری زیبا تبدیل کردهاند.
شاید این اقدام سازمان زیباسازی که حرکتی در جهت زیباتر کردن شهر است اقدامی پسندیده و در خور باشد. هر جای شهر که سر بگردانی نشانی مییابی از هجوم رنگها. هنرمندان نقاش، به همت سازمان زیباسازی اشکال و احجامی را در دیوارههای این شهر خاکستری به نمایش گذاشتهاند که صرفنظر از الگوهای زیباییشناسی، میتواند اقدامی تازه قلمداد شود.
اما آنچه در این اقدام میتواند مورد توجه باشد، بهرهمندی از شیوههای به کار رفته است. سازمان زیباسازی نیز با توجه به الگوهای رایج هنرهای تجسمی سعی کرده تصاویری را در معرض دید شهروندان قرار دهد که دارای مفاهیم ویژهاست؛ ایدهای که سالهاست بسیاری از کلانشهرهای دنیا استفاده از آن را آغاز کردهاند و حتی در برخی از شهرها مانند لندن، پاریس و رم نقاشیهای دیواری شهر به یکی از جاذبههای مهم توریستی تبدیل شده است.
البته میتوان مدعی بود که نقاشی دیواری، هنری دیرینه است چرا که یکی از ابتداییترین شیوههای ارتباطی انسانهای اولیه از سپیده دم تاریخ تاکنون بوده که توانسته همچنان قدرت خود را حفظ کرده و با کاراییهای متفاوت مورد استفاده قرار بگیرد. زمانی برای تعیین قلمرو، زمانی برای ثبت شیوههای شکار و زمانی هم امرار معاش سبب شده تا نقاشیهای دیواری وارد زندگی بشر شود و امروزه ابزاری شده در جهت القای ارزشها، فرهنگ، آداب و رسوم، تاریخ و در برخی از کشورها جهت انجام تبلیغات سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد.در نگاهی کلی رویکردهایی که برای تصویرگری مورد توجه قرارگرفته به 4بخش تقسیم میشود: رویکرد اول توجه به مباحث فرهنگی، اجتماعی، ملی و مذهبی است.
در این رویکرد آثاری مورد توجه قرار گرفته که در موضوع آنها به مباحث فرهنگی توجه شدهاست. استفاده از هنر خوشنویسی با مفاهیم مذهبی یا اشعار بزرگان ادب پارسی در قالب یک تابلوی زیبا از جمله این رویکرد است. دومین رویکردی که به آن توجه شده رویکردهای بهینهسازی فضای بصری در سطح شهر است. آثاری که فضاهای مختلف شهری را به لحاظ بصری و در ارتباط با معماری بهطور خاص مدنظر قرار میدهند و معمولا به تعدیل و آرامسازی فضاهای مرتبط در مجموعه دیوار میپردازند در این رویکرد مورد توجه قرار گرفته است.
در این رویکرد سعی شده است بیشتر دیوارههایی که به بن بست بصری ختم شدهاند را با نقاشی، عمق و کارکرد بصری متناسب ساماندهی کنند. در این رویکرد کاربرد تکنیکهای مختلف بهویژه تکنولوژی مدرن کاربرد ویژهای داشتهاست.سومین رویکرد، رویکرد تزئینی دکوراتیو است. این رویکرد غالبا در فضاهای داخلی مورد توجه بوده اما در بسیاری از فضاهای شهری نیز میتواند کاربردی خاص داشته باشد. بهویژه دیوارها یا مجموعه دیوارهایی که در بافت داخلیتر مناطق شهری وجود دارند.
اما بخش دیگر از نقاشیهای دیواری سطح شهر به رویکرد اقتصادی و تبلیغاتی مربوط میشود. این رویکرد عمدتا در حیطه گرافیک شهری و فضای تبلیغات تعریف میشود که در دیدگاه تخصصی جایگاه یک طرح بصری را دارد. به عبارتی در این رویکرد حتی تبلیغات و تصاویر اقتصادی محور نیز باید از اصول به کار رفته در هنرهای تجسمی بهرهمند شوند تا شهر چهرهای زیباتر بهخود بگیرد.
در واقع تمام تلاش سازمان برای زیباسازی شهر، تنها به فعالیتهای ساماندهی تابلوهای شهری برنمیگردد بلکه بخش مهمی از نقاشیهای شهر در خدمت پیامرسانی در قالب رشتههای هنری است.شاید از این پس بتوانیم چهرهای زیباتر از تهران را تصویر کنیم؛ چهرهای که در آن حضور هنرمندان ملموس است و تهران نیز شهری با ظاهر و سیمایی خشن نیست. بلکه شهری است بهرهمند از جلوههای هنری.