10 -15 سال پیش را به یاد بیاوریم که پدیده بیلبوردها جلوهای زیباتر به شهر و سوژههای تبلیغاتی دادند. اما مشکل از جایی شروع میشود که گاه تلاش این سازمانها نقض غرض میشود و ما از خیر هر دانستن اینچنینی میگذریم!
اگرچه تلاش سازمانها برای آگاهی دادن به شهروندان در باره موضوعی خاص و به مصداق «دانستن، حق ماست»، ستودنی است اما یکبار از خودمان بپرسیم که چه چیزی قرار است اطلاعرسانی شود ؟ به چه کسی قرار است گفته شود؟ با چه ابزاری این کار انجام میشود؟ و آیا نتیجه همان است که میخواستیم؟
سادهتر اینکه همانجا، زمان امضای دستور برای طراحی و چاپ و نصب آن آگهی، در ذهنمان نمونه نصب شده را مرور کنیم و به جای شهروندان، پشت فرمان بنشینیم و ببینیم چه میشود.
کارشناسان بازاریابی میگویند وجود بیش از 3 واژه در یک بیلبورد، خطای تبلیغاتی و کماثر کردن اصل و هدف کار است. اما آنچه پیداست روند شتابانی است که تا به امروز ادامه یافته و آن چیزی نیست مگر طرحها، نقشهای گرافیکی و یا نوشتههایی که در ظرف چند دقیقه روی بنر چاپ میشود و به تاخت بر چارچوب قاب یا تارک ستونی در میانه بزرگراه یا کناره خیابانها نصب میشود.
به عبارت دیگر چیزی که ما در نماهای مختلف شهر روی این تابلوها میببینیم، اطلاعیهها و بخشنامهها و گاه چیزی شبیهنامههای اداری است که در ابعادی بزرگ و معروف به بنر، چاپ میشوند تا به زعم خود اطلاعرسانی کنند! بیشتر این تابلوها نیز معمولا با «شهروند گرامی» و «آیا میدانید که...» یا «در راستای...» شروع میشوند.
متنهایی که خواندن روان آنها روی کاغذ پیش چشم هم دشوار است، چه رسد به اینکه قرار باشد حین رانندگی و یا رد شدن از کنارشان خوانده شوند. تازه این همه ماجرا نیست، گاه کسی که پشت رایانه طراحی نشسته ذوقی هم به خرج میدهد و متنهای بیلبرد را با ضخامت دادن و یا نازکتر کردن حروف، ناخواناتر هم میکند و خلاصه آنچه برای یک بنر جزو نبایدهاست، را باعث میشود.
بنابراین بهتر است حال که این فضاهای عمومی شهری، کاربریهای رسانهای یافتهاند، طراحان، مجریان و صاحبان این سازوکار، ویژگیهای اثربخشی این رسانه را شناخته و از بایدها و نبایدهایش خبر دار شوند.
شهرداریها و سازمانهای مسئول نیز میتوانند پیش از موافقت با تهیه و نمایش این تبلیغات روی این بنرها دقت و نظارت کافی را داشته باشند. آیا تاکنون از خود پرسیدهایم خطر چند سانحه رانندگی در شبانهروز به لطف بیتوجهی به این اصرار اطلاعرسانی، از کنار گوش ما گذشته است؟!
همشهری استانها