این اثر هنری، جنساش از دل طبیعت بود و نامش هم طبیعت بود ولی بر دیوار دل و بعد از آن دیوار شهر شکل گرفته بود و جزء جزءاش را سرامیکهای رنگی و شفافی که به دست هنرمندی با ذوق فرم داده شده بود تشکیل میداد.
هنرمندان بسیاری قصد دارند با آثارشان در دل این تهران شلوغ، نگاه عابران و سواران را از یکنواختی بیرون آورند و یادآور شوند که در کنار خیابانهای غبارآلود شهر هم میتوان موجبات آرامش خاطر را فراهم آورد؛ هنرمندانی که این آرامش بصری را برای ما تهرانیها فراهم آوردهاند. داور یوسفی یکی از آنها است که کار سرامیک وی را مدتهاست زیر پل پرستو، حوالی میدان کتابی یا در اتوبان نیایش، ابتدای ایرانپارس شاهد هستیم. وی عنوان آثارش را طبیعت گذاشته و سعی کرده در اجرای آثارش، با دقت در جزئیات اثرش، از یکسو طبیعت را برای ما زنده کند و از سوی دیگر تماشاگرانش را ماهرانه با سبک انتزاعی و کار سرامیک آشنا سازد.
حرفه اصلی او نقاشی است و نمایشگاههای انفرادی و گروهی فراوانی را در ایران و خارج از ایران در کارنامه هنری خود در کنار تربیت شاگردانش در دانشگاه رقم زده است.
مژده به همشهریان غرب تهران
این هنرمند قرار است کار جدیدی را با سرامیک رنگی و با عنوان «شهر» آغاز کند. محل اجرای این کار در تقاطع اشرفی اصفهانی و همت و دردوسوی اتوبان است. اجرای این کار هنری در فضایی میان انتزاعی و عینیت اتفاق افتاده است و مسیری جادهای مانند است که حال و هوای شهر را در خود دارد و با پس زمینه آبی کبالت اجرا میشود. این کار شهریور پارسال قرار بود اجرا شود که به دلایلی به امسال موکول شد و همین روزها وی با گروه 5 نفری خود که برخی از آنها افراد خانواده و تعدادی نیز از شاگردانش هستند کار را شروع میکند.
دیوارها را پیرایش میکنیم
یوسفی در مورد نقاشیهایی که بر پیکر شهر جان میگیرند، میگوید: اتفاقا من در خصوص همین اتفاقات هنری که در شهر رخ میدهد نظراتی دارم. مدتی پیش مصاحبهای با چند تن از مسئولان امر در رادیو فرهنگ داشتیم که در خصوص اجرای یکسری از کارهایی که روی دیوارهای شهر بسیار شتابزده و ضربالاجل انجام میشود صحبت کردیم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که بهتر است در خصوص این نقاشیهای دیواری به وجه هنری و اصول زیباییشناسی آن بیشتر توجه شود چون اکثر این کارها قرار است مدتی روی دیوارهای شهر بمانند و این ماندگاری بهتر است با تفکر و تأمل بیشتری در مورد آثار انتخابی صورت پذیرد. وی ادامه میدهد: ولی ظاهرا در اکثر موارد صرفا قصد پر کردن دیوارهاست، که انجام ندادن آنها بسیار بهتر از انجام دادنشان است زیرا نه هماهنگی با فضا و محیط خود دارند و نه ریتم مناسبی در اجرایشان به کار رفته و شاید بتوان این عنوان را به کار برد که با ولعی خاص نقاشیهای دیواری با کیفیت پایین در حال انجام است که عاقبت خوبی در انتظارش نیست. همچنین از لحاظ زیبایی بصری آنچه باید به بینندگان شهری ارائه شود صورت نمیگیرد و مخاطبان به نوعی بمباران تصویری میشوند.
یوسفی معتقد است: نقاشیهای دیواری در شهر تهران میتوانست بسیار آگاهانهتر صورت گیرد و با معرفی سبکهای مختلف هنری توسط هنرمندان باتجربه بهنوعی کارگاهی آموزشی را برای مخاطبان شهری در جهت شناخت رشتههای مختلف هنری به ارمغان آورد ولی درنهایت تبدیل شد به کارگاهی آموزشی برای هنرمندانی که اغلب شاید تجربه اولشان در اجراهای هنری بوده است.
او میگوید: متاسفانه حضور کارهای دیواری در سطوح مختلف و در کنار هم باعث شده که اگر چند کار خوب هم وجود داشته باشد در قیاس با کارهای دیگر، همتراز هم شدهاند. به طور مثال در مکانهایی از شهر، خطاطیهایی صورت گرفته که تکراری بودن و مشق شدنشان در پی هم به نوعی از ارزششان کاسته، چنانکه اگر در یک یا 2نوبت این آثار بادقت و کیفیت بهتری صورت میگرفت چشمنوازتر و زیباتر میشد. و در یک کلام، فضای شهر آنقدر شلوغ شده که به جای اینکه تأمل و آرامش را به بیننده القا کند شاید مردم از این آشفتگی رنگی خسته هم بشوند.
یوسفی همچنین معتقد است: ظاهرا در هیچ کجای دنیا چنین اجراهای هنری روی دیوارهای شهر دیده نمیشود و اگر هم وجودداشته باشد با کیفیت و انتخاب بهتری انجام میشود. در سایر کشورها اگر کار هنری انجام شود با فضای شهر، اتوبانها، خیابانها و معماری آن مکان هماهنگ است و روی اصول خاص خود آثار هنری انجام میشود و اگر کار ماندگاری قرار است روی دیوار برود از چندین هنرمند باتجربه که مهارت لازم را درخصوص نوع اثری که قرار است اجرا شود، دارند، دعوت میشود تا طرحهایی بزنند و ایده بدهند و در نهایت از میان آنها بهترینها انتخاب و با تیم مجربی اجرا میشود. متاسفانه در حال حاضر در شهر ما کارهایی برای اجرا انتخاب میشود که ارزان تمام شود و زمان کمتری ببرد و این در حالی است که آثار به اجرادرآمده در ابتدا باید از فیلتری عبور کند و کارشناسی شود و کارهای سطحی و بدون تایید نباید تبدیل به آثاری ماندگار روی دیوارهای پایتخت شود.
کیفیت به جای کمیت
نکتهای که میتوان یادآور شد این است که بهتر نیست بهجای اینکه به کمیت توجه کنیم به کیفیت توجه کنیم. چند اثر ماندگار که توسط هنرمندان مجرب با ابزار و متریال خوب به اجرا درمیآید بهتر از تعداد بیشماری اثر است که از لحاظ کیفیت در اجرا و مواد به کار رفته انجام میشود و شاید لازم باشد دیوارهایی سیمانی بماند تا رنگ خاکستری آنها کمی به چشمانمان استراحت بدهند!
تابلوها، نقاشیها و بنرهای وسیع، دیوارهای شهر تهران را با اختصاص بودجههای کلان به خود پوشانده، با این هدف که از صبح تا شام تهرانیها را در میانه شلوغی زندگی و کار به یاد هنر، زیبایی و ارزشهای معنوی که شاید فراموش شده باشد، بیندازد.
یوسفی در بخش دیگری از سخنانش میگوید: این نمایش آثار طبیعتا سلیقهای از آثار هنری را در اختیار مردم میگذارد؛ چنانچه میتوان با ارائه آثار با ارزش از لحاظ زیباییشناسی سطح شعور مفهومی و هنری مردم را ارتقاء بدهیم و درک آنها را از لحاظ زیباییشناسی به درجات بالایی برسانیم؛ بهطوری که ارائه آثاری برتر، مردم را به تفکر وادار وذهنیت مردم را عمیقتر میکند، ولی درخصوص این اجراهای دیواری چنین اتفاقی در شهر ما نیفتاده است. لازم به ذکر است که چند مجسمه با ارزشی هم که داشتیم به سرقت رفته و جایشان خالی مانده است. جالب میدانم اتفاقی را که برای خود من در خصوص سرقت یکی از آثارم افتاده در همین جا ذکر کنم.
چندی پیش به طور اتفاقی در پایانه میدانآرژانتین خانمی را دیدم که دقیقا براساس عکسی که از کار کاشی من در میدان کتابی انداخته نقاشی رنگ روغنی روی دیوار میکشید. تعجب کردم و از او پرسیدم: نمونه این کار از کجاست. او گفت: طرح از خودم است. از او پرسیدم: مگر این عکس را از کاشیکاری میدان کتابی نگرفتهای؟ و آن خانم پاسخ داد: کار آن میدان را هم خودم انجام دادهام!وقتی برای شکایت نزد مدیریت زیباسازی منطقه مربوطه رفتم در پاسخ گفت که ما قرارداد بستهایم و آن کار نقاشی که اتفاقا اصلا حرفهای هم نبود باید انجام شود! و جالب بود که آنها هم نمیدانستند که مجری واقعی این اثر بنده هستم.
مدیریت زیباسازی شهری، پاسخگوی اصلی
یوسفی در پایان پیشنهادی ارائه میدهد: بهترین پیشنهاد این است که در چنین مواردی که از زیباسازی پایتخت یک کشور صحبت به میان میآید باید جدیتر تصمیم گرفت و از افراد کارآمدتر و متخصص در امور هنری درخصوص تصمیمگیری در اجرای آثار هنری دعوت کرد چرا که باید چنین اجراهایی با شناخت کامل و مهارت کافی انجام شود و از هنرمندان باتجربه و بنام کشور برای اجرای آثاری در قالب نقش برجسته، نقاشی، مجسمه و... برای چنین کارهایی استفاده کرد تا روز به روز بر ارزش کارهای آنها افزوده شود و روزی جزو افتخارات و ارزشهای شهرمان باشند. پس صرفا دیوارها را شتابزده با طرحهایی خارج از ارزشهای هنری پر نکنیم.
و نکته آخر اینکه برای دیوارهای پایتختمان بیشتر ارزشگذاری کنیم و هنرمندان واقعیمان را در این ارزشگذاری سهیم بدانیم.