فرقی هم بین این کانال یا آن کانال ندارد؛ پنجشنبه باشد یا جمعه، تعطیل باشد یا غیرتعطیل هم فرقی ندارد. اتفاقا برخی مواقع بر عکس هم میشود یعنی در یک شب مناسبتدار که همه انتظار دارند برنامهای سرگرمکننده ببینند با کانالهایی بدون برنامه یا بهشدت کسالتآور مواجه میشوند.
همین هفته پیش بود که خبری روی تلکس خبرگزاریها مخابره شد مبنی بر اینکه تهرانیها عبوستر شدهاند. در این خبر آمده بود: به گفته سیدمحمدهادی ایازی، معاون اجتماعی و فرهنگی شهردار تهران نتایج نظرسنجی در شهر تهران نشان میدهد ۴۲درصد افراد، اغلب شاد، ۳۰درصد گاهی اوقات شاد و گاهی غمگین و ۲۸درصد مابقی همیشه غمگین هستند. خبر اضافه میکرد روانپزشکان و جامعهشناسان معتقدند دلیل اصلی اضطراب، استرس و اخمو بودن شهروندان تهرانی تراکم بیش از حد جمعیت، تورم، بافت نامناسب شهری، ترافیک و برخی برنامههای غمانگیز و استرسزای تلویزیون است.
تأثیرات روانی شادی و نشاط و نقش رسانهها
چندی پیش یک عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در نشست تأثیرات روانی شادی و نشاط و نقش رسانهها در افزایش آن اظهار داشت: از نظر روانشناسی، شادی یک هیجان مثبت است که بهصورت درونی و بیرونی پدید میآید و در پی آن انسان احساس لذت و بهجت درونی میکند و نسبت به موقعیت بهوجود آمده تمایل نشان میدهد. شادی موجب ارتقای بهداشت روانی، فردی و اجتماعی و احساس رضایتمندی انسان میشود که پیامدهایی چون ارتقا سطح خودپنداشت، حرمت خود، امید، خودشکفتگی، احساس مولد بودن و
به لحاظ جسمانی پیامدهایی چون کاهش دردهای جسمانی، تخلیه هیجانی، رفع خستگی، تنظیم سازوکارهای فیزیکی و شیمیایی دارد.
میتوان شادی و نشاط را از یکدیگر متفاوت دانست. شادی، هیجانی زودگذر و نشاط، احساس هیجانی و عاطفی پایدارتری نسبت به آن است. برخی شادیها نمیتوانند احساس خوشایند وپایدار ایجاد کنند و شاید نوعی افسردگی و احساس گناه را نیز در پی خواهند داشت اما نشاط ضمن آنکه لزوماً بهصورت هیجان خنده بروز نمیکند، همیشه پایدار بوده و احساس سرخوشی و لذت درونی را توأم با بهجت برای فرد فراهم میسازد.
شادی را میتوان به نشاط تبدیل کرد
کارکرد رسانه میتواند نشاطانگیز باشد و این درصورتی است که استفاده درست از آن بشود. در بررسیها معلوم شده مردم ایران روزانه حدود 4ساعت و 50دقیقه تلویزیون نگاه میکنند و تلویزیون را طوری تنظیم میکنند که بعد از خواب خاموش شود. باید پایه نشاط در جامعه وجود داشته باشد. رسانه موجد نشاط نیست بلکه مؤید آن است. یکی از کارکردهای رسانه آرامش بخشی است.
رسانه و جشنها
در همین حال به عقیده رئیس دانشگاه مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم، کار فرهنگی مؤثری در زمینه شادیهای اسلامی انجام نشده، درحالیکه شادی جزئی از زندگی انسان مسلمان است اما رسانهها از این مهم در جشنهای مذهبی غافل هستند. وی با اشاره به اینکه چرا رسانههای گروهی ما بیشتر به عزا و مصیبت میپردازند و بیشتر سعی میکنند مردم را محزون جلوه بدهند، گفت: مسئولان نظام هم پیگیر برنامههای شاد در تلویزیون بوده و هستند، بنابراین باید در ساخت و تنوع برنامههای شاد در رسانههای گروهی اهتمام ورزید. در همین حال کارشناسان معتقدند: رسانهای مثل تلویزیون برای برنامههای عزاداری انواع و اقسام برنامهها را دارد اما برای شادیها و اعیاد مذهبی کمتر میتواند جوانان را پای جعبه جادو نگه دارد.
رسانهها؛ واسطه شادی
در سال1386، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهای مؤسسه همشهری از مردم در مورد شادی و توقعی که آنان از نهادها و سازمانهای مختلف برای ایجاد روحیه شاد دارند سؤال کرد. 52درصد از مردم، صداوسیما را موظف دانستند که برای مردم، یک فضای شاد ایجاد کند. رسانهها در شکلگیری حس شادی عمومی نقش مؤثری ایفا میکنند.
رسانهها میتوانند با نمایش تصاویر و موسیقی میزان شادی و غم را در جامعه دستکاری و تغییر دهند. برخی کارشناسان اعتقاد دارند انسان امروز نمیتواند موسیقی را از زندگی خود حذف کند ولی شبکههای تلویزیون ما اصرار دارند که آن را از سبد خانوار ایرانی حذف کنند.البته در مقابل مسئولان صداوسیما نیز معتقدند این قضاوت عجولانهای است چرا که صداوسیما 110 شبکه رادیو و تلویزیونی ملی و بینالمللی را اداره میکند که به 32 زبان برنامه تولید و پخش میکنند و نمیتوان همه این برنامهها را متهم به شاد نبودن کرد.
سخن آخر
دانشمندان علوم ارتباطات معتقدند یکی از مهمترین کارکردهای رسانهها در تمام دنیا، سرگرمی و ایجاد روحیه شادی و نشاط در میان مردم است. البته کارکردهای دیگری نظیر اطلاع رسانی و نقد و انتقاد نیز برای رسانهها بیان شده است.
به همین جهت بخش عمدهای از برنامههای شبکههای رادیو و تلویزیونی دنیا را برنامههای نشاطآور تشکیل داده است. دسترسی ایرانیها به این شبکهها، باعث شده تا به مقایسه میان رسانههای داخلی و خارجی بپردازند. شاید بخش عمدهای از رویکرد مردم به این رسانهها نیز ناشی از همین مسئله باشد و ربطی به مسائل سیاسی یا خبری نداشته باشد. رشد عجیب مخاطبان شبکههایی که صرفا سرگرمکننده محسوب میشوند از همینجا نشأت میگیرد.حتی نگاهی به برنامههای خبری رسانه ملی میتواند به سرعت به این نتیجهگیری ختم شود که در میان اخبار نیز، رویدادهای مرتبط با جنگها، حوادث، جنایات یا کشتهها که مستقیم یا غیرمستقیم حزنانگیز هستند برجستهتر از اخبار مثبت، مفرح، علمی یا فرهنگی هستند.
شاید لازم باشد با این رویکرد و بهمنظور شادتر کردن رسانه ملی، در برنامهها و سیاستگذاریهای این رسانه تجدید نظر اساسی صورت گیرد. ملتی که میخواهد در چشمانداز 1404، الگو و الهام بخش ملتهای منطقه باشد نمیتواند حزین و غمگین باشد. ملت شاد و با نشاط، خلاق نیز خواهد بود و این خلاقیت و شادی توأمان زمینه سلامت روانی و اجتماعی همگان را فراهم خواهد کرد.