هر چند که پذیرش پدیده آسایش در جوامع در حال توسعه نیزخود چالشی دیگر در بر دارد که مورد بحث این مقاله نیست اما اهمیت موضوع و پیامدهای ناشی از استرس آدمی را وا میدارد تا استرس را بهخوبی بشناسد و با افزایش آگاهی و دانش خود در این زمینه از عواقب احتمالی زندگیهای اجتماعی که در پستی و بلندیهای زندگی بر سر راه آدمی به ناچار قرار میگیرد بکاهد، همچون مرگ فرد مورد علاقه (همسر، فرزند)، از دست دادن هر چیزی که برای فرد ارزشمند باشد، آسیبها یا بیماریهای شدید، اخراج یا تغییر شغل، نقل مکان کردن به یک شهر یا استان جدید، مشکلات جنسی زوجها، ورشکستگی مالی یا مقروض شدن شدید به بانک، تعارض مدام بین فرد و یکی از اعضای خانواده و دوست نزدیک یا همکار، خستگی دائمی ناشی از استراحت، خواب یا تفریح ناکافی.
زندگی سفر است و رسیدن به مقصد غایت نیست، هدف خود سفر است و در این راه توشه آرامش است. بشر امروزی برای بهتر زیستن نیازمند آرامش است. با آرامش است که نگرش ما از هستی و زندگی متفاوت، زیبا و متعالی میشود. و آنگاه همه چیز جلوهای دیگر بار مییابد. و لذت زندگی رخساره خود را از پس پرده نمودار میسازد.
ممکن است کنار ساحل باشید، اما نه آواز مرغان دریایی را بشنوید نه صدای کودکانی را که در دوردست به شادی و بازی مشغولند، نه صدای امواج را، نه وزش نسیم روح بخش و دلنواز را روی گونهها، نه حس خنکی و لمس شنهای زیر پا را در کنار ساحل، ممکن است بهترین غذاها و میوهها را تناول کنی اما لذت خوردنش را نه. گویند عارفی سیبی در دست داشت نیم ساعتی به آن نگاه کرد. شخصی پرسید به چه مینگریستی، گفت: در عجبم از این همه زیبایی و صانع آن. و سپس به آرامی و با لذت فراوان مشغول خوردن آن سیب شد. بشر امروز اما عموماً سالکی و عارفی نمیداند. پس چه باید کرد؟
سخن اینجاست که راهکار مقابله با استرس چیست؟ ودرصورت دچار شدن به استرس مزمن چه باید کرد؟
علائم استرس
استرس، عبارت است از واکنشهای فیزیکی، روانی، عاطفی و رفتاری که در نتیجه تغییرات در زندگی فرد، تجربه میشوند و همراه با علائم نشانه هستند.
علائم فیزیکی: درد در قفسه سینه، فشار خون، تپش قلب، تنگی نفس، مشکلات گوارشی روده و معده، انقباض عضله، سردرد، بیماری قلبی و عروقی، آلرژی، کاهش یا افزایش وزن، مشکلات زنانگی، بیخوابی و بدخوابی، خستگی، بیماریهای پوستی، اختلال در کارکرد جنسی، تیک، لکنت زبان، تعریق، سردرد، دردهای عضوی، کاهش مقاومت سیستم ایمنی بدن
علائم عاطفی: افسرگی، اضطراب، خشم و عصبانیت، بدبینی، احساس درماندگی، عدمتمرکز، کاهش اعتماد به نفس، عواطف خارج از کنترل، احساس گناه، شرم، بیتفاوتی
علائم رفتاری: تمایل به اعتیاد، کاهش خلاقیت، تغییر الگوهای خواب، ضعف در مدیریت زمان، کاهش علاقه به جنس مخالف، قضاوت ضعیف، ناتوانی در ابراز احساسات، واکنش بیش از حد، انزوا
علائم روانی: افکار منفی، فراموشی، اظهار عجز و ناتوانی.
اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با استرس
امروزه با شناخت و آگاهی نسبت به عارضه پیشبینیها و اقدامات پیشگیرانه و درمانهای متفاوتی برای مقابله و مبارزه با استرس انجام میشود؛ همچون ورزش، تفریحات سالم، جمعدرمانی، مذهب درمانی، روانکاوی، طب سنتی، هیپنوتراپی(درمان به کمک هیپنوتیزم) و غیره.
هر کدام از روشهای گفته شده دارای بردی در درمان هستند و به فراخور بیماری و بیمار کارایی متفاوتی خواهند داشت. اما آنچه در این بین ناشناخته مانده و در گیر و دار تبلیغات منفی ونادرست، با وجود قدرت شگرف در درمان بیماریها مغفول مانده هیپنوتراپی است.کسی که افسرده است و تمایل به انزوا دارد را آیا میتوان راغب به تحرک کرد تا روی به ورزش آورد؟ آیا میتوان اضطراب را با دارو درمانی بهصورت ریشهای درمان کرد تا درجایی دیگر و بهگونهای دیگر رخ ننماید؟و هزاران آیای دیگر؟
هانس سلیه پدر تحقیقات در زمینه استرس، در انتهای کتاب معروف خود به نام فشار زندگی پرسشی را مطرح میکند. او میگوید که آیا بشر قادر است با مطالعات علمی پدیده استرس، برنامه دقیقی برای تنظیم رفتار خود طرحریزی کند، در حدی که بتوان، توسط آن از فشارهای زندگی جلوگیری کرد و یا حداقل از شدت آن کاست؟
امروزه هیپنوتراپی با شناخت و درک بهتر و بیشتر در عرصه جهانی به کمک بیماریهای روانی و پزشکی شتافته است و میرود تا جایگاه واقعی خود را باز یابد. هیپنوتراپی در واقع کاربرد هیپنوتیزم در محدوده وسیعی از اختلالات پزشکی و روانشناختی است. بهراستی انسان امروزه از چند درصد توانایی مغز خود استفاده و بهره میبرد؟ برخی آنرا 2درصد برخی 4 درصد و انیشتین این رقم را 7 و دیگران دربهترین حالت جایگاهش را10 درصد میدانند. این بدان معناست که در خوشبینانهترین حالت90درصد از پتانسیل بکر مغز انسان بدون استفاده باقی میماند. چه مقدار بشر امروزی در پی تلاش و استفاده مطلوب از ذهن وقدرت عظیم آن برآمده است؟ بسیاری از کسانی که به مراکز درمانی پزشکی مراجعه میکنند با این درخواست متخصص مربوطه مواجه میشوند:
« سعی کنید آرامش خود را حفظ کرده و بازیابید» اما بهراستی چگونه میتوان این پدیده حیاتی بشر را که همچون آب برای انسان حیاتی است به روح آدمی برگرداند؟
امروزه از هیپنوتیزم در پزشکی برای زایمانهای بدون بیهوشی طبیعی و سزارین، دندانپزشکی، کاهش وزن، ترک اعتیاد، بیمارهای جنسی، سندرم روده تحریک پذیر، درمان انواع مختلف سرطانها و حتی فعالیتهای ورزشی استفاده میشود. هیپنوتیزم در زمینه اختلالات روانی دارای قدرت شگرفی است. در اکثر موارد به جز چند نوع بهخصوص، همگی در محدوده درمان به شیوه هیپنوتیزم هستند.
هیپنوتراپی با ایجاد آرامش و افزایش اعتماد به نفس، بیمار را در درمان بیماریهای روانتنی یاری میدهد. مطالعات انجام گرفته روی 241 بیمار که در نشریه پزشکی لانسنت(Lancent) منتشر شده، نشان داد بیمارانی که قبل از عمل هیپنوز شدهاند دردها و عوارض کمتری داشتهاند و همچنین سریعتر بهبودی خود را بازیافتهاند. هیپنوتیزم با تنظیم فشار خون، ضربان قلب و یا اتساع یا انقباض عروق در قبل و هنگام عمل جراحی میتواند متخصص جراحی و بیمار را یاری کند و در بعضی از بیمارانی که دارای مشکلات قلبی هستند و درصد ریسک بیهوشی در آنها بالاست بسیار تاثیرگذار باشد. بر همین اساس انجمن پزشکی انگلستان در سال 1955 و آمریکا در سال 1958 هیپنوتیزم را بهعنوان یک ابزار مناسب و یک روش بسیار با ارزش در درمان بیماریها به رسمیت شناختند.
در سال 1977 کالج ملی هپینوتیزم در Loughborough انگلستان تاسیس شد وتاکنون به تربیت دانشجویان و دانشپژوهان میپردازد و هماکنون در بسیاری از شهرهای بزرگ آن کشور شعبه دارد. هیپنوتیزم از سال 1996 با طی مراحل علمی «کلینیکال ترایال» بهعنوان یک روش کاملاً کلاسیک علمی در کتاب مرجع روانپزشکی گنجانیده شد و امروزه در بسیاری از مراکز بزرگ رواندرمانی و پزشکی دنیا مورد استفاده قرار میگیرد بهگونهای که مؤسسه ملی بهداشت و درمان آمریکا در همان یعنی سال 1996آنرا برای کاهش دردهای ناشی از سرطان و سایر بیماریهای مزمن مؤثر شناخت. باشد که روزی این دانش بهدور از زنگارهای تبلیغاتی نادرست و کاذب در کشور عزیزمان به یاری هزاران بیمار نیازمند بشتابد.
بهنام لطفی فر
متخصص هیپنو تراپی