جعفر خاشع: با گذشت 2دهه از فروپاشی شوروی و هنوز روابط ایران و روسیه شکننده و تثبیت نشده است.

اگرچه در مورد مسئله رابطه با جمهوری اسلامی ایران، همیشه بین سیاستمداران و دولتمردان روسی اختلاف نظر بوده، اما عوامل متعددی موجب می‌شود تا روسیه مناسباتش را با ایران حفظ کند. به‌طور کلی می‌توان روابط تهران- مسکو را در 3سطح طبقه‌بندی کرد که در ادامه به آن می‌پردازیم.

بخش قابل توجهی از همکاری‌های ایران- روسیه در سطح دوجانبه و در چارچوب روابط اقتصادی قابل تحلیل است.
در گفتمان سیاست خارجی روسیه تا‌کنون مفاهیم «تجارت» و «فرصت اقتصادی» گزاره‌های محوری در تبیین یا توجیه روابط این کشور با ایران اسلامی بوده‌اند. حتی از دیدگاه بسیاری از روس‌ها مخالفت‌های آمریکا و غرب با همکاری‌های ایران و روسیه در زمینه انرژی هسته‌ای، از تمایل این کشورها برای بیرون کردن روسیه از بازار ایران تلقی می‌شود. بحران‌های اقتصادی فراگیر، همزمان با فروپاشی شوروی، تثبیت و بازسازی اقتصادی را به مهم‌ترین اولویت سیاست خارجی روسیه تبدیل کرد. به همین خاطر، بسیاری از تحلیلگران یکی از مهم‌ترین دلایل توسعه همکاری‌های نظامی، فنی و اقتصادی میان ایران و روسیه را نیاز شدید صنایع روسیه، به‌ویژه صنایع نظامی و هسته‌ای این کشور به ارزهای معتبر می‌دانند. در نوامبر 1994 بود که قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر به ارزش 800میلیون دلار به امضا رسید.

انعقاد این قرارداد با ایران که با به‌کارگیری حدود 300شرکت روسی همراه بود، با توجه به وضعیت اقتصادی روسیه هم برای این رشته از صنعت روسیه و هم برای بازسازی اقتصاد این کشور اهمیت زیادی دربرداشت.

قدرت پرداخت ارزی و حجم بازارهای ایران در مقایسه با کشورهای مشترک‌المنافع اهمیت خاصی برای روسیه دارد. با توجه به‌وجود منابع عظیم انرژی در ایران، شرکت‌های نفت و گاز روسیه به توسعه فعالیت خود در حوزه انرژی ایران توجه خاصی دارند. در این رابطه می‌توان به فعالیت‌های شرکت «گازپروم» در فازهای 2 و 3 گاز پارس‌جنوبی، شرکت «تات‌نفت» روسیه در کیش و شرکت «لوک اویل» در پروژه اکتشاف اناران اشاره کرد.

مهم‌ترین گام در همکاری دو کشور در بخش انرژی مربوط به امضای سند «نقشه راه» همکاری‌های انرژی در یک چشم‌انداز سی‌ساله است که در 23 تیر 1389 با هدف همکاری دو کشور در زمینه تبادل دانش فنی و انتقال فناوری در بخش‌های نفت و گاز و پتروشیمی به امضای وزرای نفت و انرژی ایران و روسیه رسید.

بازار تسلیحات ایران و فروش تسلیحات نظامی به این کشور، از دیگر دلایل اهمیت ایران برای روسیه است. بعد از فروپاشی شوروی، اقتصاد روسیه دچار بحران‌های زیادی بود که برای مقابله با این بحران‌ها، نیاز شدیدی به ارزهای معتبر داشت که در این دوره به اذعان خود روس‌ها تنها حوزه‌ای که روسیه حرفی برای گفتن داشت، حوزه تکنولوژی نظامی و فروش تسلیحات بود. ایران بعد از چین و هند، به سومین خریدار بزرگ تسلیحات روسیه تبدیل شد.

در بخش حمل‌ونقل، موقعیت ژئوپلیتیکی خاص ایران در منطقه به‌عنوان تنها راه دسترسی آسیای مرکزی به آب‌های آزاد نیز اهمیت زیادی برای روسیه دارد. نزدیکی خاک دو کشور باعث شد تا پروژه‌های مشترک در زمینه حمل‌ونقل مورد توجه قرار گیرد؛ مهم‌ترین این طرح‌ها کریدور حمل‌ونقل شمال - جنوب است.

این مسیر قرار است حمل‌ونقل کالا را از طریق خاک روسیه و ایران به آسیای جنوبی و جنوب شرقی تأمین کند. این امر برای روسیه بسیار سودمند است، چرا که این طرح‌ها روسیه را به‌عنوان کشور ترانزیت کالاهای اروپایی و آسیایی در موقعیت مناسبی قرار خواهد داد.

سطح منطقه ای

به‌دلیل بروز و وجود بحران‌های مختلف در منطقه و نیز با توجه به موقعیت سوق‌الجیشی ایران در مرزهای جنوبی روسیه و جمهوری‌های سابق شوروی، مواضع تهران برای مسکو اهمیت دوچندان می‌یابد.

روسیه برای کاهش حمایت‌های خارجی از جریان‌های جدایی‌طلب در برخی جمهوری‌های مسلمان‌نشین خود و جلوگیری از تبدیل‌شدن مسئله چچن به یک مسئله اسلامی، در تلاش است تا روابط خود را با کشورهای اسلامی گسترش دهد. در این مسیر روسیه به یک شریک مطمئن در میان کشورهای اسلامی نیاز دارد که با توجه به پتانسیل‌های ایران و موقعیت برجسته‌ای که در منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه و جهان اسلام دارد، در واقع یک قدرت منطقه‌ای با تأثیرگذاری جهانی است. بنابراین، موقعیت ایران از یک طرف و خویشتنداری ایران در برابر مسئله چچن و داخلی خواندن این مسئله برای روسیه، اهمیت ایران برای روسیه را دو چندان کرد.

افغانستان را می‌توان حوزه‌ای دیگر برای آزمون روابط دو کشور دانست. بعد از فروپاشی شوروی، جبهه‌بندی درونی افغانستان بر خلاف دوره جنگ سرد که بین اسلام و کمونیسم بود، بین اسلام معتدل و اسلام رادیکال تبدیل شد که روسیه برای جلوگیری از سرایت افراطی‌گری به جمهوری‌های مسلمان‌نشین خود با جریان میانه‌رو اسلامی در افغانستان هم‌پیمان شد. جریان‌های میانه‌رو در افغانستان دقیقا همان گروه قومی بودند که ایران به دلایل مختلف از آنها حمایت می‌کرد. به همین خاطر افغانستان نیز به یکی از موضوعات مهم در روند مناسبات ایران و روسیه تبدیل شد. به‌ویژه، طی سال‌های 1371 تا 1380 بود که روابط ایران و روسیه در این خصوص بیشترین نزدیکی را به‌خود دید. علاوه بر جریان‌های داخلی افغانستان که بر روابط ایران و روسیه تأثیر‌گذار است، مواضع و منافع آمریکا در این کشور نیز یکی از مهم‌ترین مولفه‌های تأثیرگذار خارجی بر روابط ایران و روسیه در عرصه تحولات افغانستان به شمار می‌رود.

همچنین، همکاری با ایران در حل و فصل مجموعه‌ای از مسائل به‌هم پیوسته منطقه در ارتباط با بهره‌برداری نفت و سایر منابع طبیعی دریای خزر برای روسیه حائز اهمیت است. در کل، مواضع یکسان دو کشور در موارد بسیاری از مسائل ازقبیل چچن، تاجیکستان، حکومت طالبان در افغانستان، گسترش تروریسم در آسیای مرکزی و ورود نیروهای آمریکا به عراق توانست با رشد منافع و روابط اقتصادی دو کشور همگام باشد.

سطح بین‌المللی

فارغ از ضرورت‌های ناشی از همجواری جغرافیایی، سوابق تاریخی، همکاری‌های اقتصادی و رقابت منطقه‌ای، دو کشور به‌دلیل موقعیت ویژه‌ای که هر یک در عرصه سیاست بین‌المللی دارند نیز از اهمیت خاصی برخوردار هستند. به عقیده برخی از تحلیلگران، روابط ایران و روسیه تابعی است از ملاحظات استراتژیک روسیه در سطح بین‌الملل. این کارشناسان معتقدند که مسائلی مانند اقدامات یکجانبه آمریکا و مسئله گسترش ناتو به شرق موجب نگرانی روسیه از منزوی‌شدن در سطح بین‌المللی شده است.

به همین دلیل، روس‌ها از طریق اقداماتی نظیر توسعه روابط با ایران تلاش می‌کنند تا همچنان جایگاه خود را به‌عنوان یک قدرت بزرگ حفظ کنند؛ حتی همکاری‌های هسته‌ای با ایران در راستای افزایش قدرت چانه‌زنی روسیه در سطح بین‌الملل و افزایش توان تأثیرگذاری این کشور و مقابله با تلاش‌های آمریکا با محدودسازی فضای مانور این کشور در سطح بین‌الملل است. یکی از دلایل مهم همکاری‌های ایران و روسیه در سطح بین‌المللی مقابله با نفوذ آمریکاست. ایران و روسیه در دو زمینه به آمریکا به‌عنوان معضلی مشترک نگاه می‌کنند؛ نخست اینکه ایران و روسیه از تداوم موقعیت هژمونیک آمریکا در سطح جهانی نگران هستند و دوم اینکه هر دو کشور نسبت به نفوذ آمریکا در منطقه نظر مساعدی نداشته و آن را تهدیدی جدی قلمداد می‌کنند. بنابراین، همکاری‌های ایران و روسیه پاسخ استراتژیک به تلاش‌های آمریکا برای توسعه نفوذ خود در منطقه است. بنابراین، برای روسیه گزینه ایران کنونی بر گزینه ایران همسو و یا تحت سلطه غرب ارجحیت استراتژیک دارد.

روسیه از زمان فروپاشی شوروی تا‌کنون برای القای این موضوع که همچنان یک قدرت بزرگ جهانی است، تلاش مستمری کرده است. بنابر این، همکاری با ایران (بیش از منافع اقتصادی و حتی بیش از تأثیری که بر ایجاد موازنه در برابر آمریکا می‌توانست داشته باشد) به روسیه این فرصت را می‌دهد که هم هویت خود را به مثابه یک قدرت بزرگ تثبیت کرده و هم استقلال عمل خویش را در تنظیم روابط بین‌المللی و منطقه‌ای حفظ کند. از دیگر حوزه‌های مشترک در روابط دو کشور مسئله جهانی‌شدن است.

از دیدگاه بسیاری از صاحب‌نظران و سیاستمداران ایرانی و روسی، جهانی‌شدن فرایندی تلقی می‌شود که در یک برداشت معتدل در نهایت به غلبه و تفوق ارزش‌های غربی در جوامع غیرغربی می‌انجامد. دغدغه‌ها و نگرانی‌های مشترک نسبت به پیامدها یا اهداف جهانی شدن نوعی همسویی ذهنی را در میان بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران دو کشور ایجاد کرد. در مجموع می‌توان گفت که جمهوری اسلامی ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، وجود منابع طبیعی سرشار و جایگاهش در میان کشورهای اسلامی، برای روسیه هم به لحاظ منافع اقتصادی و هم به لحاظ مدیریت بحران‌های منطقه‌ای و هم در سطح بین‌المللی برای خروج از انزوا و افزایش توان تأثیر‌گذاری اهمیت زیادی دارد.

تا زمانی که روسیه بخواهد قدرت چانه‌زنی خود را در سطح بین‌المللی حفظ کند و در اداره تنش‌های منطقه‌ای موفق باشد، هیچ چاره‌ای جز حفظ روابط با ایران ندارد.

برچسب‌ها