محمد باریکانی: دانستن این موضوع که در حیاط یک مدرسه راهنمایی دخترانه در تهران یک عمارت تاریخی متعلق به دختر مظفرالدین‌شاه قاجار در وضعیت نامناسب قرار دارد و رفته‌رفته تبدیل به بنای مخروبه می‌شود، جذاب و البته کمی غیرقابل باور بود.

روزی یکی از مسئولان سازمان میراث فرهنگی به خبرنگاری که از او در مورد وضعیت بناهای تاریخی تهران پرسیده بود، گفت که دنبال بناهای تاریخی هستید؟ از همین چهارراه سیروس تهران تا خیابان فردوسی تا دلتان بخواهد بنای تاریخی وجود دارد.مدرسه روشنگر که البته باغ عمارت فخرالدوله، دختر مظفرالدین‌شاه نیز در آن قرار دارد نه در چهارراه سیروس واقع است و نه در امتداد خیابان فردوسی. این بنا که به‌تدریج در محاصره مدرسه‌ها و البته در محوطه یک مدرسه دخترانه قرار گرفته است، به شکل یک بنای متروکه در حال تخریب درآمده تا متولیان حفظ و نگهداری از آثار تاریخی کشور فکری به حال وضعیت تأسف‌بار این بنای تاریخی بکنند.

کارشناسان بناها و محوطه‌های تاریخی درخصوص عمارت داخل حیاط مدرسه روشنگر نوشته‌اند: «در جبهه شرقی باغ نگارستان در گوشه شمال شرقی حصار 8 گوش دارالخلافه ناصری، محوطه بسیار وسیعی با عنوان پارک امین‌الملک در نقشه مهندس عبدالغفار در تاریخ 1309 هجری قمری مشخص شده است. طرح این باغ فرنگی است و در میان باغ عمارت مشخص شده که به احتمال فراوان همان ساختمان مدرسه راهنمایی روشنگر یا عمارت فخرالدوله است».ساختمان واقع در حصار ناصری آن‌روز که دومین حصار کشیده‌شده به دور تهران قدیم بوده، اکنون و در حالی که باغ نگارستان آن‌روز تبدیل به ردیف مدرسه‌های امروزی شده است، به لحاظ مرمتی در وضعیتی وخیم قرار دارد. دیوارهای اتاق‌ها و سرسرای طبقه پایین این عمارت ترک خورده است و پله‌های پلکان زیبای عمارت فرسوده شد و به‌تدریج بر روند خرابی‌ها و فرسودگی‌ها افزوده می‌شود.

معماری عمارت باغ فخرالدوله آنطور که گفته شده به معماری دوران نئوکلاسیک که ابتدا در دربار ناصرالدین‌شاه رواج داشت و پس از آن به بناهای خانه‌های اشراف نیز تسری یافت، مربوط می‌شود. نمونه‌های این نوع معماری در ساختمان‌های کاخ احمدشاهی در نیاوران، عمارت سردار اسعد در محوطه بانک ملی، عمارت تیمورتاش در پادگان باغ شاه و عمارت قوام‌‌السلطنه در محل موزه آبگینه نیز وجود دارد. کارشناسان بناهای تاریخی معتقدند که عمارت فخرالدوله در محوطه حیاط مدرسه روشنگر از تقدم بیشتری در ساخت برخوردار است.

شاخصه دوران معماری نئوکلاسیک در تهران قدیم، کنار گذاشتن معماری درونگرای سنتی است که در آن خبری از تقسیم فضاها به 2بخش اندرونی و بیرونی نیست؛ بنابراین تعجبی نیست که در معماری عمارت فخرالدوله واقع در حیاط مدرسه روشنگر تالارها و اتاق‌ها همگی رو به باغ باز می‌شوند و فضای داخل و خارج در ارتباط بصری با یکدیگر قرار دارند.

گفته می‌شود از سال 1326 بخش‌های الحاقی به این بنا اضافه شده که البته آسیب‌های جدی و جبران ناپذیری در حفظ بنا داشته است. کارشناسان مرمت معتقدند که حذف بناهای الحاقی در ماندگاری بنا نقش مهمی دارد. نامه نگاری‌های موجود در موضوع بنای فخرالدوله در مدرسه روشنگر نشان می‌دهد که مسئولان سازمان میراث فرهنگی و وزارت آموزش و پرورش در نگهداری یا احیای این بنای 1350 متر مربعی که در 3طبقه احداث شده است چندان جدی نبوده و هر یک در نامه‌نگاری‌های خود که از 14سال پیش تا به امروز ادامه داشته، حفظ این بنا را وظیفه دیگر سازمان‌ها، نهادها یا وزارتخانه‌ها دانسته‌اند.

در اسناد موجود، درخصوص باغ عمارت دختر مظفرالدین‌شاه 36 نامه از سوی مدیران مدرسه روشنگر، آموزش‌وپرورش و شهرداری تهران به سازمان میراث فرهنگی فرستاده شده که در تمام این مکاتبات رسیدگی به وضعیت عمارت تاریخی فخرالدوله که اکنون وسط حیاط یک مدرسه دخترانه در تهران قرار دارد خواسته شده و به مسئولان سازمان میراث فرهنگی و دیگر سازمان‌ها هشدار داده شده است که درصورت مرمت نکردن عمارت، خطر سست شدن بنا وجود دارد که درپی آن سلامت دانش‌آموزان مدرسه‌ای که کودکان شاهد و جانباز در آن مشغول تحصیل هستند، در خطر خواهد بود.

مسئولان مدرسه روشنگر نیز در مکاتبات جداگانه با نمایندگان مجلس، نسبت به وضعیت نامناسب عمارت فخرالدوله در حیاط مدرسه خواستار پیگیری روند مرمت یا نوسازی بنا شده‌اند. نامه‌هایی نیز به بنیاد شهید و وزارت آموزش و پرورش و معاونت حفظ و احیای بناهای تاریخی سازمان میراث فرهنگی ارسال شده که در همه مکاتبات وضعیت نامناسب این بنا مورد تأکید قرار داده شده است. آخرین نامه از این مکاتبات در سال گذشته صورت گرفته است.

عمارت فخرالدوله در وسط مدرسه روشنگر به‌دلیل برخورداری از ارزش تاریخی در سال 82 به فهرست آثار ملی افزوده شد ولی این ثبت تاکنون نتوانسته در مرمت و احیای این بنا کمک کند. بازدید از ساختمان دختر مظفرالدین‌شاه که اکنون می‌توان آن‌را به یک انبار مخروبه تشبیه کرد در حالی صورت گرفت که مسئولان مدرسه روشنگر از بی‌توجهی به وضعیت بنا از سوی مدیران میراث فرهنگی و متولیان رسیدگی به آن بنا گلایه دارند.

اگرچه آسیب‌پذیری باغ عمارت فخرالدوله که اکنون در حصار چندین مدرسه و البته در محوطه حیاط مدرسه روشنگر روز به روز بیشتر می‌شود ولی ورود به این بنا، مشخص می‌کند که عزم جدی برای مرمت و احیای آن وجود ندارد. دور این عمارت با تخته‌های چوبی و بعضا میله‌های آهنی پوشیده شده تا از ورود دانش‌آموزان مدرسه به داخل عمارت در حال تخریب و خطرات احتمالی آن جلوگیری شود. پنجره‌های چوبی دودر و ارسی‌های مرتفع از خصوصیات این بناست. در ورودی، به روی پلکانی در وسط بنا گشوده می‌شود که راهنمایی برای ورود به طبقات بالایی است.

دورتادور بنا خندقی بسیار کوچک حفر شده است که به گفته شاهدان به‌منظور مرمت انجام شده ولی جز آنکه فرسایش پایه‌های بنا با بارندگی را بیشتر کند، فایده‌ای نداشته است. در دو سوی در ورودی نیز اتاق‌هایی چیده شده که به بدترین شکل در حال فرسایش و تخریب است. پلکان چوبی را که بالا بروید، وضعیت بدتری وجود دارد. برخی دیوارها فروریخته و ترک‌های زیادی روی سقف و بنا خودنمایی می‌کند. گچبری‌ها در حال از بین رفتن است و برخی دیوارها سوراخ شده یا روی آنها یادگاری نوشته‌اند. طبقه فوقانی ولی وضعیت بدتری دارد. دیوارهایی که به طاق‌های ضربی طبقه پایینی منتهی می‌شوند تخریب شده و گوشه و کنار چوب‌های شکسته پنجره‌ها ریخته است. کارشناسان سال 84 گفته بودند که موریانه‌ها بلای جان عمارت شده‌اند. به‌رغم این اعلام هنوز اقدامی برای جلوگیری از فعالیت مخرب موریانه‌ها در عمارت فخرالدوله صورت نگرفته است.

مسئولان مدرسه می‌گویند که در چندین مرحله پیمانکاران مختلف به مدرسه آمده‌اند، چند روز در عمارت کار کرده‌اند و بعد کار را تعطیل کرده و رفته‌اند. به‌نظر می‌رسد در حالی که اختلاف‌ها بر سر مرمت و احیای این یادگار قدیمی‌تر معماری نئوکلاسیک در ایران میان آموزش و پرورش و سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری ادامه دارد، این تنها موریانه‌ها هستند که هواداران تخریب این بنای قدیمی را خوشحال می‌کنند.

باغ عمارت فخرالدوله، البته نمازخانه بسیار زیبایی هم در طبقه فوقانی دارد که زمانی با کاشی‌های لعابی سنگفرش شده بود و گچبری‌های چشم‌نوازش انعکاس‌دهنده نور آفتاب از فیلتر شیشه‌های رنگی به داخل بود. این عمارت به‌دلیل ارزش معماری بالا دانشجویان زیادی را برای بازدید به‌خود جذب می‌کند و درصورت برخورداری از شرایط مساعد، یکی از بناهای دیدنی توریسم شهری خواهد شد.

ترک‌های عمیق در دیوارها، گچبری‌های پیوسته نمازخانه باغ عمارت فخرالدوله را از هم می‌گسلد. از آن شیشه‌های رنگی پنجره‌های قدیمی هم تنها اندکی سالم مانده و مابقی شکسته شده است. کاشی‌های لعابی هم دیگر ساییده شده و به‌تدریج از بین می‌روند.از پله‌های دو سوی باغ عمارت فخرالدوله که زمانی میزبان مردان و زنان نامداری از تاریخ این سرزمین بود و از نخستین ساخته‌های دوران انتقال به‌شمار می‌رود، پایین می‌آیم. کوزه نقاشی شده مربوط به کودکان مهد کودک را در یکی از طبقات می‌بینم. برچسب‌های صدآفرین بر در و دیوارها چسبیده‌اند. می‌پرسم آخرین کاربری چه بود؟ می‌گویند:«مهدکودک، آزمایشگاه و اتاق ورزش.» نامه‌نگاری‌ها همچنان در چرخه خود ادامه دارد. کاغذها همچنان در میان راهروها دست‌به‌دست می‌چرخند و سرانجام گزارش کارها را تکمیل می‌کنند.

تاریخ‌ها می‌گویند که فلان نامه به فلان سازمان رسیده و بالعکس و اکنون این سقف آن عمارت تاریخی است که به لرزه افتاده و خندق‌ کوچکی که لرزه بر اندام باغ عمارت تاریخی دختر مظفرالدین‌شاه، جایی در قدیمی‌ترین نقطه تهران انداخته است.

برچسب‌ها