با چشمهای بسته میشود زنانی با چادر قجری را هم دید که روبنده سفید صورتشان را پوشانده است و مردانی که با شالی بر کمر از اینسو بهآنسو میروند. غرق در صداهای خوب، صدای گذشتهها، صدای تاریخی که با صدای ترمز ماشینی چشمها را ناگهان باز میکند. دوچرخه سوارانی که با سپردن کارت شناسایی به کیوسک شهرداری از خلوتی خیابان 15خرداد بهره میبرند و رکاب میزنند و ماشینهای خدمات شهری که مجوز عبور از خیابان 15خرداد را دارند در کنار مردانی کت و شلوار پوشیده و زنانی با پوشش مانتو و روسری تلنگر میزند که این تصویر امروز است. دیروزها قصههایی هستند که در کتابهای تاریخ مرور کردهایم و گاه در فیلمی و سریالی بازسازیشان را دیدهایم.
اما بنایی در میدان ارگ تهران که از شمال به محاصره ساختمان شهید ابراهیمی وزارت اقتصاد و دارایی در آمده و از جنوب در حصار ساختمان شماره 3 قوهقضاییهگیر افتاده، هزار خاطره در دل دارد از دوران قجری، از تهران قدیم و روزگار اندرونی و بیرونی، کاخ گلستان را عرض میکنم که حالا بیشتر به محل برگزاری نمایشگاه صنایعدستی شباهت دارد و پارکی برای قدم زدن. چراکه این روزها مقابل همه کاخها پرده کشیدهاند، تخت مرمر پشت پرده پنهان شده و تالار عاج نیز بسته است.
روابط عمومی مجموعه کاخ گلستان روز پنجشنبه تعطیل است. کس دیگری هم نیست که حوصله پاسخ گفتن داشته باشد. گویا چرت بعدازظهرگاهی گلستاننشینان را پراندهایم.
چرا کاخ مرمر بسته است؟ «کمبود نیرو داریم.» چرا تخت مرمر پشت پرده پنهان شده؟ نهتنها تخت مرمر که سردر همه عمارتها پرده کشیدهاید؟ «برای محافظت بنا از آفتاب و باد و باران» یعنی این جدیدترین شیوه حفظ آثار و بناهای تاریخی است؟ «من از کجا بدونم. اصلا به من چه؟ خب بروید پرده را کنار بزنید و پشتاش را ببینید.» خب برای مرمت بنا کسی دست به کار شده؟ گروهی هست که مشغول به کار مرمت باشد؟ «چقدر سؤال میکنید. مرمت؟ کدام مرمت؟ من میگم نیرو کم داریم، شما میگویید مرمت؟»
این گفتوگویی است میان من و یکی از راهنمایان داخل کاخ که نه سرش گرم اساماس بازی است نه قیلوله بعدازظهرگاهی...
اینجا نه بروشوری هست نه کاتالوگی که بخواهد شما را راهنما باشد برای قدمت بنا یا اطلاعات دیگر، میگویند اگر چیزی باشد دست روابط عمومی است که پنجشنبهها تعطیل است.
پنجشنبههایی که بهترین فرصت برای خانوادههاست تا دست فرزندانشان را بگیرند و آنها را به دیدن کاخ گلستان بیاورند. پس لطف کنید اگر پنجشنبهای قصد دیدار کاخ گلستان را دارید از قبل اطلاعات کافی از اینسو و آنسو کسب کنید تا گرفتار بیحوصلگی که در گلستاننشینان موج میزند و سؤالهای پی در پی کودکان کنجکاوتان نشوید.
اگر به تالار سلام یا موزه مخصوص و غیره وارد و با چیدمان عجیب و غریبش روبهرو شدید هم لطفا اصلا تعجب نکنید. به گمانم چیدمان مبلهای بازار یافتآباد تهران با سیلقهتر و با حوصلهتر است. اینجا از هر دری سخنی است.
در هر گوشهای مبلی ولو شده بیحال و بیحوصله. عکس انداختن در برخی از عمارتها ممنوع است اما بازدیدکننده سیه چرده هندی از خوابآلودگی مراقبین بهره برده تند و تند با موبایلش فلاش میزند و عکسی میگیرد به یادگار که با اعتراض و هیاهوی من مراقب از جا میپرد و... میگویم: ما در کشورهای آنها جرات میکنیم قوانین مربوط به دیدار از اماکن تاریخیشان را زیر پا بگذاریم؟
از قدیم گفتهاند احترام مسجد را متولیاش نگهمیدارد. اما... اینجا کاخ گلستان است بخشی از تاریخ معاصر ایران که دیوارهایش اگر زبان داشتند هزار قصه روایت میکردند از توطئههای اندرونی زنانه و خیانتهای بیرونی مردانه.
از تاجگذاریهای قجری تا فرنگ رفتنهای ناصری، اما افسوس زبان ندارند که آه بکشند از تیغ جهالت بازدیدکنندهای که بر پیکره مرمرین سنگی با چنان قدرتی وصف نشدنی به یادگار نامش را حک کرده و میکند.
شمسالعماره
این بنا شاخصترین بنای کاخ گلستان و ممتازترین ساختمان ضلع شرقی مجموعه است. گویا ناصرالدین شاه قبل از سفر به اروپا و بر اثر دیدن تصاویر بناهای فرنگستان، تمایل پیدا میکند بنایی مرتفع، نظیر آنها در پایتخت ایجاد کند تا از بالای آن بتواند به همراه درباریان منظره شهر و دورنمای اطراف را تماشا کند.
ساخت عمارت در سال1282 هـ.ق آغاز و پس از 2سال پایان میپذیرد که آن را شمسالعماره مینامند. طرح و نقشه آن ظاهرا از معیرالممالک و معمار آن استاد علی محمد کاشی بوده است.
قرار بود این عمارت هم که در ضلع شرقی مجموعه است، با بازگشایی دری به خیابان ناصرخسرو، پس از 50سال شاهد عبور و مرور مردم باشد. اما این وعده هم محقق نشده است.
جای تأسف است که کسی نیست جلوی این یادگارنویسان بیفکر را بگیرد یا مراقب باشد کسی با تیزی کلید در دستش کاشی را بیرون نکشد؟
گردشگر خارجی چند بار فرصت دارد تا به این بنا سری بزند؟ اگر پنجشنبه آمد و روابطعمومی تعطیل بود کسی نیست تا بروشوری و راهنمای کاغذی و حتی برگهای در اختیارش بگذارد که او نیز به یادگار از ایران آن را با خودش ببرد و به دیگر هموطنانش نشان بدهد؟
تالارها و عمارتهای یک کاخ
مجموعه تاریخی کاخ گلستان از عمارتها و بناهای مختلفی تشکیل شده است که در پی نگاهی گذرا به این قسمتها خواهیم داشت.
تالار آیینه
تالار آیینه در غرب تالار سلام و در بالای سردر و ایوان سنگی جلو سرسرای کاخ قرار دارد و یکی از تالارهای مشهور کاخ گلستان است. ساخت تالار آیینه همزمان با تالار سلام حدود سال1291هـ.ق آغاز شد و ظاهرا در سال 1294هـ.ق به پایان رسید. در آغاز انتقال اشیاء و آثار موزه قدیم به موزه جدید، این تالار به تخت طاووس و تاجکیانی اختصاص داشت. شهرت عمده تالار آیینه علاوه بر تزئینات آن بیشتر بهدلیل نقاشی معروفی است که مرحوم کمالالملک به سال1309هـ.ق از آن ترسیم کرده و اینک در کاخ گلستان نگهداری میشود.
تالار سلام
پس از اولین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در سال1290 هـ.ق و دیدن موزهها و گالریهای بزرگ کشورهای غربی، وی تصمیم گرفت که موزهای شبیه به موزههای اروپا در ارگ ایجاد کند. بدینمنظور عمارت خروجی را تخریب و در عوض در سمت شمال غربی و در جوار تالار عاج، بناهای کاخ گلستان جدید، یعنی سرسرا و تالار آیینه گلستان و اتاق موزه بنیان نهاده شد.
ساخت اتاق موزه در سال1291 هـ.ق آغاز و در سال1294 هـ.ق پایان یافت. ولی بهدلیل تزیینات زیاد و چیدن اشیا که با نظارت مستقیم شاه صورت میگرفت بهرهبرداری از آن تا سال1299 هـ.ق به طول انجامید.
این تالار از همان آغاز بهمنظور تأسیس و تشکیل موزه بنا شد ولی پس از انتقال تخت طاووس از موزههای قدیم و تالار آیینه به آن و نیز برگزاری سلامهای خاص و رسمی در آن بهتدریج نام تالار سلام را بهخود گرفت.
در این تالار نفیسترین اشیا و آثار هنری اهدایی، بهویژه جواهرات سلطنتی نگهداری میشد. در سال1345 به سبب برگزاری مراسم تاجگذاری محمدرضا شاه پهلوی در این تالار، موزه آرایی آن بهطور کلی دگرگون شد و امروز تبدیل به موزه مبلمان شده و انگار که با بیحوصلگی و بدون هیچ اصولی چیده شده است.
در طبقه زیرین تالار سلام حوضخانهای قرار دارد. امروزه حوضخانه وسیع زیرین به دو بخش تقسیم شده است: بخش شرقی با نام تالار مخصوص به نمایش هنرهای ظریفه ایران در دوره قاجار، و بخش غربی آن با نام نگارخانه برای ارائه آثار نقاشی هنرمندان ایران در دوره قاجار اختصاص یافته است.
عمارت بادگیر
عمارت بادگیر در زمان فتحعلیشاه در ضلع جنوبی باغ گلستان ساخته شد. ولی در زمان ناصرالدین شاه تصرفات عمدهای در آن انجام گرفت و به شکل امروزی درآمد. در زیر تالار و عمارت مزبور حوضخانه وسیعی وجود دارد که در چهار گوشه آن چهار بادگیر بلند پوشیده از کاشیهای معرق، آبی، زرد و سیاه با قبههای زرین ساخته شده است و هوای حوضخانه و تالار و اتاقها به وسیله آنها بهخوبی خنک میشود.
تالار الماس
در سمت جنوبی محوطه کاخ گلستان بعد از عمارت بادگیر، تالار الماس قرار دارد. بنیاد و اساس این تالار در زمان فتحعلی شاه نهاده شده ولی در زمان ناصرالدین شاه تغییراتی در ظاهر و تزئینات آن دادهاند. این بنا به مناسبت آیینهکاریهای داخلیاش به نام الماس خوانده شده است. در زمان ناصرالدین شاه اغلب طاقها و طاقنماهای جناغی این تالار مانند بسیاری ازطاقهای دیگر کاخ گلستان به طاقهای قوسی یا رومی تبدیل شد و دیوارهای تالار به انواع کاغذ دیواری خارجی پوشانیده شد.
این تالار با توجه به آنکه از جمله بناهای فتحعلی شاهی است به محل موزه آثار و اشیای وی اختصاص یافته و زیرزمیناش نیز به چایخانه تبدیل شده است.
حوضخانه
این عمارت که در طبقه فوقانی تالار عاج واقع است، از بناهای دوره ناصری است و زمانی آب قنات از داخل آب نمای این عمارت به داخل حوضهای حیاط کاخ در جریان بوده است. این عمارت نیز در زمانهای مختلف تغییراتی یافته و اکنون با نصب نفیسترین تابلوهای نقاشان اروپایی در قرن 19میلادی، از جمله آثار معروف نقاشانی همچون سیمونونگلذبر، آیوازفسکی تبدیل به نمایشگاه دائمی تابلوهای نقاشی شده است.
خلوت کریمخانی
در گوشه شمال غربی محوطه گلستان، دیوار به دیوار تالار سلام، بنایی سر پوشیده و ستوندار بهصورت ایوان 3دهنهای وجود دارد که در مرکز آن حوض جوشی ساخته شده و بیشتر آب قنات شاه از میانه حوض میجوشیده است. این قسمت از
کاخ گلستان که جلوخان یا خلوت کریمخانی نامیده میشود چنانچه از نامش پیداست از بناهای دوره کریمخانزند است و قسمتی از خلوت خانه وی به شمار میآمده است. این بنا ظاهرا در سال1173 هـ.ق احداث شده و در زمان ناصرالدین شاه، که بنای جدید تالار سلام ساخته میشده است، قسمت اعظم آن تخریب شده و امروزه تنها بخشی از آن باقیمانده است.
تالار عاج
بعد از تالار آیینه و در سمت غرب تالار برلیان، تالار عاج قراردارد. تاریخ احداث این تالار و حوضخانه زیر آن معلوم نیست، ولی محققا قبل از تالار سلام و تالار آیینه ساخته شده و از بناهای دوره ناصری است که البته بعدها درزمان خود وی در نمای آن تغییراتی دادند که بهصورت امروزی درآمده است. در این تالار در زمان ناصرالدینشاه، هدایای پادشاهان دول خارجی نگهداری میشد و در زمان پهلوی محل پذیرایی و برپایی مهمانیهای رسمی دربار بود. از اینرو در آرایش درونی آن تغییرات عمدهای داده شده است. حوضخانه زیر این عمارت برای نمایش تابلوهای نقاشی اختصاص یافته است.
کاخ ابیض
در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه، شاه سلطان عبدالحمید، پادشاه عثمانی، مقداری اثاثیه ارزشمند و گرانبها برای شاه ایران فرستاد. چون در آن هنگام تقریبا همه کاخها و تالارهای سلطنتی با تابلوها و اثاثیه متعدد پر و آراسته شده بود از اینرو ناصرالدین شاه تصمیم گرفت در گوشه جنوبغربی محوطه گلستان، که سابقا محل کلاه فرنگی یا برج آغامحمدخانی بود، کاخ جدیدی بنا کند و هدایای سلطان را در آن جای دهد. این بنا بهعلت سفیدی رنگ نمای ساختمان که به سبک بناهای قرن 18 اروپا گچبری و نماسازی شده و نیز به سبب آنکه پلهها و ازارهای سرسرای کاخ مرمر سفید رگهدار بود کاخ ابیض نامیده شد. کاخ ابیض از همان ابتدای بنای خود به محل اشتغال صدراعظمها اختصاص یافت و جلسات هیأت دولت تا سال1333 شمسی در این کاخ و در تالار سلطان عبدالحمید تشکیل میشد. در سال1344 به سبب تاجگذاری محمدرضا شاه پهلوی در ضلع غربی و نیز طبقه پایین ساختمان تغییراتی بهوجود آمد و از سال1347 به موزه مردمشناسی تبدیل شد.
عمارت برلیان
در سمت شرقی تالار عاج، چند تالار و اتاق زیبا و مجلل وجود دارد که سطح کف آنها نسبت به کف تالار عاج وتالارهای دیگر پایینتر است. در زمان ناصرالدین شاه بهعلت کهنگی و فرسودگی بناهای قدیمی ارگ، اغلب آنها را ویران میکردند و به جایشان ساختمانهای جدیدی میساختند. در این زمان عمارت بلور را خراب کردند و در جایش عمارت امروزی را بنا کردند. این عمارت درزمان پهلوی برای برگزاری جلسات رسمی با سران دول خارجی و مراسم تشریفات مورد استفاده قرار میگرفت.
نگارخانه
نگارخانه محل ارائه گنجینه نفیس تابلوهای نقاشی، هنرمندان دوره قاجار است که در آن سیر تحول نقاشی در ایران و آثار هنرمندان مشهور آن در معرض نمایش قرار گرفته است. از نقاشان مشهوری که آثار آنان به نمایش درآمده است میتوان به محمودخان صبا، مهرعلی، کماللملک، اسماعیل جلابر، ابوالحسن ثانی یا صنیعالملک و محمدحسن افشار اشاره کرد.