تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۸۵ - ۰۷:۳۳

سعید دمیرچی: مردی که از کودکی عاشق ماشین‌ها بوده حالا ماشین‌های قدیمی و کلاسیک را به‌طور دست‌ساز در تهران بازسازی می‌کند.

وقتی ماشین کلاسیکی را در خیابان می‌بینیم، ناخودآگاه ذهنمان به دهه‌های 30 و 40 شمسی و تهران قدیم می‌رود و با خودمان فکر می‌کنیم راننده‌های این خودروها چه حوصله‌ای دارند که با خودرویی این طرف و آن طرف می‌روند که بیشتر از 60 کیلومتر بر ساعت سرعت ندارد.

گاهی اوقات، بعضی از جوان‌ها می‌‌خواهند سر به سر رانندة این خودروها بگذارند و با خودروهای جدیدشان کمی رانندگان خودروهای کلاسیک و قدیمی را اذیت کنند.

اما صاحب یکی از این خودروها هیچ‌وقت در برابر جوان‌ها و ماشین‌هایشان کم نمی‌آورد! «مجید شهباززاده» که خودش سازندة ماشین‌های قدیمی و کلاسیک است، در ساخت خودروهای خود، دو ویژگی خودروهای قدیمی و جدید (زیبایی و سرعت) را تلفیق کرده است.

اگر روزی در اتوبان یک بنز سبز رنگ دهه 30 میلادی با سرعت 220 کیلومتر از کنارتان رد شد، بدانید و آگاه باشیداین خودرو، یکی از خودروهای شهباززاده است.

شهباززاده هم مانند اکثر مردها از کودکی عاشق ماشین بوده است. او در زمان کودکی خود با وسایلی که در اطرافش بود، چیزهایی می‌ساخت؛ ماشین‌های چوبی کوچک، دستگاه‌های عجیب و غریب و خیلی چیزهای دیگر. اما او هدف و علاقة دوران کودکی‌اش را هرگز فراموش نکرد.

شهباززاده در سال 1359 اولین خودرو خودش را ساخت؛ خودرویی تمام چوبی که حرکت هم می‌کرد. بدنة ماشین را در مدت سه ماه و از چوب ساخته و زیربدنه را عایق‌کاری کرده بود تا گرمای موتور، آسیبی به چوب‌های بدنه وارد نکند. او موتور و شاسی ماشین سوبارو را در زیر بدنة چوبی قرار داده بود.

ماشین چوبی، سرآغاز فعالیت خودروسازی شهباززاده شد. البته او پس از ساخت ماشین چوبی تا 9 سال بعد ماشینی نساخت و به سمت کارهای صنعتی دیگر رفت. اما علاقة فراوان او به ماشین، باعث شد تا دوباره کار ماشین‌‌سازی خود را با ساخت یک خودرو شبیه رولزرویس‌‌های دهه 20 میلادی آغاز کند.

خودرو دوم که جنس بدنة آن ورق 2 میلی‌‌متری آهنی بود، شش ماه وقت او را گرفت. شهباززاده از شاسی و موتور فولکس برای به حرکت درآوردن ماشین دومش استفاده کرده بود. البته چندی قبل، پس از این که موتور خودرو‌یش سوخت، به جای تعمیر، موتور را عوض کرد و موتور خودرو هیوندا را با تغییراتی که روی آن انجام داده بود، بر روی شاسی فولکس و زیر بدنه رولزرویس جا داد!

مجوز صد تایی

حضور او در نمایشگاه بین‌المللی خودرو تهران، باعث شد تا وزیر صنایع با کارهای استاد آشنا شود و مجوز ساخت خودروهای دست‌ساز به تعداد صد دستگاه در سال را به او بدهد.

این‌طوری او توانست مجوز تردد خودروهایش در خیابان را از اداره راهنمایی و رانندگی بگیرد.
او در سال 1370خودرو دیگری ساخت که شبیه بنزهای دهه 30 میلادی بود. او پس از چند سال فعالیت در زمینه خودروسازی، به دعوت یکی از اعراب به کشور امارات رفت. استاد در مدتی که در امارات فعالیت می‌کرد، به سفارش اعراب، 4 خودرو شبیه بنزهای مدل 1928 میلادی ساخت و بنا به سفارش مشتری‌هایش از موتور بنز باراباس و موتور تویوتا کرون برای به حرکت درآوردن خودروهایش استفاده کرد.

البته شهباززاده کپی‌کاری نمی‌کند. او با تغییراتی که در بدنه و شاسی خودروها می‌دهد، خودرو جدیدی تولید می‌کند. به همین دلیل است که نام «فاریا» که اسم پسر نیز هست را بر روی خودروهایش گذاشته است. شهباززاده چند ماهی است که از امارات برگشته و قصد دارد در کارگاه کوچک خود، چند ماشین دست‌ساز دیگر تولید کند. او می‌خواهد تا سال آینده نمایشگاهی با حضور خودروهای کلاسیک برپا کند و ماشین‌های خودش را هم در این نمایشگاه در معرض دید عموم قرار دهد.

خودروهایی که استاد می‌سازد، به علت این که دست‌ساز هستند، از قیمت بالایی برخوردارند. با این که شهباززاده قصد فروش خودروهایش را ندارد، اما بد نیست بدانید  او خودروهایی را که در امارات ساخته، به قیمت بسیار بالایی فروخته است. خودش در این باره می‌گوید: «من در طول مدتی که در امارات کار می‌کنم، به این موضوع فکر می‌کنم که بتوانم روزی در کشور خودم کارگاه تولید ماشین‌های کلاسیک را راه‌اندازی کنم.»

خیلی‌ها به او پیشنهاد همکاری و شراکت داده‌اند. اما آن‌ها فقط به فکر پول هستند و می‌خواهند با دادن مقداری پول، در پایان سال سودش را بگیرند و کمکی به او در ساخت خودروها نمی‌کنند. برای همین، شهباززاده از شراکت با آن‌ها سرباز زده است و هنوز به تنهایی کار می‌کند.

ماشین‌سازی در شش ماه
شهباززاده برای ساخت خودروهایش، 7‌مرحله را طی می‌کند. کار ساخت خودرو با مرحله طراحی شروع می‌شود. شهباززاده در مدت 3 هفته تا یک ماه، خودرو را طراحی می‌کند. او برای ساخت برخی از خودروهایش طرح یک هجدهم آن‌ها را دارد و با 18 برابر کردن اندازة طرح‌ها، اندازة واقعی ابعاد خودرو به دست می‌آید.

او پس از طراحی به دنبال شاسی و موتور مناسب برای بدنة خودرویی که طراحی کرده است می‌گردد. استاد پس از پیدا کردن شاسی مناسب، آن را براساس بدنه‌ای که طراحی کرده، طراحی می‌کند و تغییرات لازم را روی شاسی انجام می‌دهد. استاد پس از «دیزاینِ» (ببخشید! همان طراحی خودمان) موتور و شاسی به سراغ ساخت بدنه می‌رود.

او پیش از این برای ساخت خودروهایش از ورق 2 میلی‌متری استفاده می‌کرد. اما مدتی است که به کامپوزیت روی آورده و از کامپوزیت برای ساخت بدنه خودروهایش استفاده می‌کند. بیشترین زمان ساخت خودرو، مربوط به همین زمان (ساخت بدنه) است.

او پس از ساخت بدنه، آن را با شاسی و موتور دیزاین می‌‌کند و پس از این که کارهای اصلی را انجام داد، به سراغ جزئیات داخلی و ظاهری خودرو می‌رود.

نصب چراغ‌های جلو و راهنما، آینه‌های جانبی، و تزئینات داخلی خودرو، از جمله کارهایی هستند که او پس از ساخت بدنه باید به آن‌ها بپردازد. گاهی اوقات، بعضی از لوازم جانبی خودروهای کلاسیک، مانند چراغ‌های راهنما قیمت بسیار بالایی دارند. به طور مثال، شهباززاده برای خرید یک جفت چراغ راهنمای کناری، بیش از یک میلیون تومان پول داده است.

البته او پس از 6 ماه کار مداوم (روزی 8 ساعت) از یک مشت آهن، خودرویی می‌سازد که بسیاری با حسرت به آن نگاه می‌کنند و با تحسین از کنارش رد می‌شوند.

از فیلم تا عروسی
از ماشین‌‌‌‌های شهباززاده برای کارهای مختلفی استفاده می‌شود. اما دو گروه، خواهان اصلی ماشین‌‌های او هستند. گروه اول، عروس و دامادهای جوان‌اند که برای عروسی خود به دنبال ماشینی متفاوت هستند و گروه دوم، تهیه‌کنندگان فیلم‌ها و سریال‌هایی که ماجرای فیلم‌شان در دوران قدیم می‌گذرد.

به هر حال، تعداد ماشین‌های کلاسیک در تهران بسیار کم است و ماشین کلاسیکی که بتواند به خوبی حرکت کند هم مثل کفش در بیابان، غنیمت بزرگی است. تا به حال، از ماشین‌های استاد برای ساخت فیلم‌ها و سریال‌های عروس کاغذی، محاکمه همه پسران من و کلاه پهلوی و... استفاده شده است.

علاوه بر همة این‌ها شهباززاده و اعضای خانواده‌اش گاهی برای مسافرت و رفت و آمــدهای درون‌شهــری، از هــمین  ماشین‌های دست‌ساز استفاده می‌کنند.

شما هم مثل ما از این مورد آخری، انگشت حسرت بر لب نهادید، نه؟

خودرو شخصی آقای هنرمند


خودرویی که تصویر آن را می‌بینید، خودرو شخصی شهباززاده است. او برای رفت و آمد در شهر و یا مسافرت از آن استفاده می‌کند. بدنة این خودرو شبیه بنز سال 1932 مدل k500 ـ 160 است. شهباززاده برای ساخت این خودرو، شش ماه وقت صرف کرده است.

او بدنة خودرو را با ورق دومیلی‌متری درست کرده است. این ورق دو برابر ورق‌هایی که برای ساخت خودروهای پژو و پراید استفاده می‌شود ضخامت دارد.

شهباززاده برای به حرکت درآوردن این خودرو از موتور هشت سیلندری و دو هزار و هشتصد سی‌سی شورلت استفاده کرده و شاسی خودرو نیز شورلت است. شاید باورکردنی نباشد اما این خودرو می‌تواند با سرعت 220 کیلومتر در ساعت حرکت کند بدون آن که مشکلی برایش پیش بیاید.

رانندگی با این خودرو بسیار راحت است، چرا که راننده به علت اتوماتیک بودن گیربکس اتومبیل نیازی به تعویض دنده ندارد. شهباززاده این خودرو را در سال 1370 طراحی و ساخته است. لازم به ذکر است این خودروی بازیگر سریال کلاه پهلوی نیز هست و البته فروشی نیست.

اما تا به حال چند نفر به شهباززاده پیشنهاد بالایی برای خرید ماشین داده‌‌اند که او قبول نکرده است. او می‌خواهد این اتومبیل را در کلکسیون شخصی خود نگه دارد.

ماشین عروس
موتور این خودرو 1500 سی‌سی است و 4 سیلندر و 16 سوپاپ دارد. ظرفیت خودرو چهار نفر است و دو سقف تابستانی و زمستانی نیز دارد.

این خودرو هم جزو بازیگران سریال کلاه پهلوی است و علاوه بر این سریال در چند فیلم و سریال دیگر نیز بازی کرده است! این ماشین همانند دیگر خودروی آقای شهباززاده فروشی نیست.

اما پیشنهاد بالایی برای خرید دارد. با این حال او گاهی وقت‌ها این ماشین‌اش را به عنوان ماشین عروس به زوج‌های در حال ازدواج کرایه می‌دهد.

زیبا، جادار، مطمئن


آن ماشینی که آقای شهباززاده با دست نشان می‌دهد مدل کوچک همین ماشینی است که در تصویر بالا می‌بینید. ببینیدآقای هنرمند در کارگاه ساده‌اش با یک مشت آهن‌قراضه قرار است چه ماشین زیبایی بسازد.

این را هم درنظر داشته باشید که آن مدل کوچک، تمام جزئیات ماشینی که قرار است براساس آن ساخته شود را در خود دارد.