این نمایشگاه تا سال 85 در محل نمایشگاه بینالمللی تهران برپا شد ولی در زمان وزارت محمدحسین صفارهرندی در سال 86 به مصلای تهران انتقال یافت و از آن سال به بعد مردم تهران شاهد برپایی یکی از عظیمترین رویدادهای فرهنگی کشور در مصلای تهران بودهاند. بهمن دری رئیس شورای سیاستگذاری بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی تهران، اواخر دی ماه سال گذشته طی احکامی جداگانه اعضای شورای سیاستگذاری این نمایشگاه را منصوب کرد که نام علیاکبر اشعری، محمدعلی رمضانی فرانی، جلال ذکایی، محمود سالاری و میثم نیلی برخلاف سالهای پیش در این فهرست به چشم نمیخورد.
ثبت نام مقدماتی ناشران برای شرکت در نمایشگاه، از دوم بهمن 89 آغاز شد و مهلت آن تا 14 بهمن اعلام شد اما باتوجه به درخواست ناشران از شورای سیاستگذاری نمایشگاه و تعطیلیهای چند روزهای که مصادف با زمان ثبتنام شد، این مهلت تا هفدهم بهمن تمدید شد. مرحله دوم ثبتنام هم از چهارم تا چهاردهم اسفند اعلام شد. طبق سخنان محمداللهیاری فومنی، مدیر کمیته ناشران داخلی نمایشگاه، با ثابت ماندن اجاره بهای غرفهها، ثبتنام از ناشران داخلی در روزهای پایانی فروردین امسال به پایان رسید و انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان، انجمن فرهنگی ناشران کتابهای آموزشی، انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی و اتحادیه شرکت تعاونی ناشران کشور(آشنا)، تشکلهای صنفیای بودند که مسئولیت ثبتنام از ناشران داخلی را در این دوره برگزاری بر عهده داشتند. به گفتهاللهیاری براساس یکی از مصوبههای شورای سیاستگذاری نمایشگاه، امسال هیچ هزینه جدید یا مازادی به ناشران بابت حضور در نمایشگاه تحمیل نشده است.
یکی از موضوعاتی که در این چند سال برگزاری نمایشگاه در مصلی، همواره مطرح و مورد توجه بوده، مسئله مکان برگزاری نمایشگاه است.بهمن دری، رئیس نمایشگاه کتاب24، با اشاره به اینکه ساخت و سازهای درون مجموعه مصلی همواره باری بر دوش بودجه فرهنگی کشور بوده، گفت: طی سال گذشته کارهای کارشناسی متعددی برای انتخاب محل برگزاری نمایشگاه در معاونت امور فرهنگی صورت گرفته است و نهایتا به جمع بندی مناسبی رسیدهایم. نتیجه از این قرار است که موقعیت فعلی اراضی عباس آباد و مجتمع امامخمینی(ره) واجد ویژگی مناسب برای احداث فضای نمایشگاهی است که این موضوع به اطلاع وزیر ارشاد و رئیسجمهور رسیده است.
اما هنگام صحبت با بسیاری از ناشران و فعالان عرصه چاپ و نشر با گله از وضعیت جاری روبهرو میشویم. اعضای این صنف عموما از عدمانتخاب یک مکان ثابت برای برگزاری نمایشگاه شکایت دارند و مصلی را محل مناسبی برای این رویداد بزرگ فرهنگی نمیدانند. هم دری و هم دیگر مسئولان در صحبتهایی که درباره محل نمایشگاه داشته و دارند، اظهار امیدواری کردهاند این نمایشگاه مکان و محل ثابتی داشته باشد. اتفاقا یکی از موارد شکایت ناشران همین مورد است که مسئولان در ارتباط با انتخاب محل جدید اظهار امیدواری کرده و قول میدهند ولی عملا خبری نمیشود.
هفته گذشته سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگو ارشاد اسلامی در این باره نامهای به رئیسجمهور نوشت و چیتگر را محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه دانست. حسینی در نخستین روز برگزاری نمایشگاه با حضور در جمع خبرنگاران گفت: هم چیتگر میتواند جای خوبی باشد و هم سمت جاده قم.
خبر دیگری که در روزهای آغازین اردیبهشت و پیش از برپایی نمایشگاه منتشر شد اختصاص 2میلیارد تومان برای خرید دانشجویان از نمایشگاه بود. دری در یکی از مصاحبههایش از اختصاص اعتباری بالغ بر 20میلیارد ریال، که به هر دانشجو تا سقف 200 هزار ریال تعلق میگیرد، خبر داد و گفت: با برنامهریزیها و هماهنگی صورت گرفته با بانک عامل، بیش از
350 شعبه اعلام شده در سراسر کشور نسبت به نام نویسی و صدور کارت خرید کتاب برای دانشجویان قبل از برگزاری نمایشگاه اقدام میکنند تا دیگر شاهد ازدحام دانشجویان در ایام برگزاری نمایشگاه نباشیم. البته برای قضاوت درباره موفقیت و میزان استقبال از این طرح، باید تا پایان نمایشگاه منتظر ماند چون آمارها و میزان بازخوردها با پایان یافتن نمایشگاه مشخص خواهد شد.
سرانجام با رسیدن به روزهای نزدیک به برپایی نمایشگاه، حدود 4هزار ناشر فعالیتهای نهایی خود را برای آمادهسازی غرفههایشان انجام دادند و انتقال کتابها به غرفهها تقریبا از یک هفته پیش از افتتاحیه، آغاز شد و تا یک روز قبل از مراسم افتتاحیه ادامه یافت. مراسم افتتاحیه در عصر روز سهشنبه 13 اردیبهشت با حضور رئیسجمهور در مصلی برگزار شد و بیش از 2300 ناشر داخلی و 1600 ناشر خارجی از 67 کشور جهان از ساعت 10 صبح روز چهارشنبه 14 اردیبهشت، کار خود را در نمایشگاه آغاز کردند. در این دوره 400 هزار عنوان کتاب در فضایی با وسعت 120هزارمترمربع عرضه شده است. یکی از مشکلاتی هم که هر ساله تعدادی از ناشران با آن روبهرو هستند، عدمدستیابی به غرفه اختصاصی است که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت. در نخستین روز برگزاری نمایشگاه امسال هم گفته شد ممکن است تغییراتی در تعداد کلی ناشران بخش داخلی صورت گیرد. اللهیاری در اینباره گفت: غرفهها چند روز قبل از آغاز نمایشگاه تحویل ناشران شده بود، قریب به اتفاق ناشران غرفههایشان را تحویل گرفتهاند و در حال فعالیت نمایشگاهی خود هستند اما تعدادی از ناشران غرفهای برای ارائه تولیدات خود ندارند که امیدواریم بتوانیم تعدادی غرفه تجمیعی به این ناشرها اختصاص بدهیم.
نمایشگاه با همه حواشی بعد و قبلش در حال برگزاری است. عدهای از ناشران و کارشناسان به مکان آن انتقاد دارند. عدهای مشکلاتی مانند تهویه فضای بسته نمایشگاه را مطرح میکنند. دسته دیگری از حاضران در نمایشگاه از ازدحام جمعیت گله دارند با این حال عده دیگری از حضور توأم مخاطبان خاص و عام در کنار هم در نمایشگاه خشنود هستند. یکی دیگر از نکاتی که مدتی مورد توجه مسئولان و ناشران بود، مصلی بودن محل فعلی نمایشگاه کتاب است. همانطور که از نام مصلی برمیآید، این نام به مکانی اطلاق میشود که محل نماز خواندن و انجام اعمال و عبادات دینی است و علی القاعده چنین محلی برای عرضه کتاب چندان مناسب نیست. آن دسته از فعالان نشر که مخالف برگزاری نمایشگاه در مصلی هستند، معتقدند با برگزاری نمایشگاه در این مکان، تقدس و حرمت مصلی زیر پا گذاشته میشود. چون هنگام برگزاری نمایشگاه، مراجعهکنندگان از همه طیفها در این مکان حاضر میشوند و بهعنوان مثال با رعایت نکردن حجاب یا دیگر مسائل اخلاقی، حرمت این مکان مقدس زیر پا گذاشته میشود.
اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز در این باره معتقد است: مصلی مکان مقدسی است و جایی است که باید در آن نماز بخوانیم. بالاخره مسائلی وجود دارد که باید در این مکان رعایت شود. طبیعی است که برگزاری نمایشگاه و رفتوآمدها باعث میشود حرمت این مکان حفظ نشود. بد نیست کمی به موضوعاتی از این دست هم توجه بشود. کاری که شهرداری، دولت و اتحادیه ناشران در این زمینه میتوانند انجام بدهند این است که به فکر یک مکان دائمی مناسب، برای برگزاری نمایشگاه باشند. کیانافراز در مقایسه محل قبلی نمایشگاه با مصلی میگوید: محل نمایشگاه بینالمللی تهران مشکل مهم ترافیک را داشت.
کسی نمیگوید آنجا محل مساعدی بود و وقتی نمایشگاه به مصلی منتقل شد، بار ترافیکی حاصل از برگزاری نمایشگاه بهطور محسوسی کاهش یافت. ورودیهای مصلی بهتر از ورودیهای نمایشگاه در اتوبان شهید چمران است و استقبالی که در مصلی از نمایشگاه کتاب میشود بهمراتب بیشتر از زمانی است که در محل قبلی برگزار میشد. قبل از این، نمایشگاه بیشتر مخاطبان خاص را بهخود میدید ولی از زمان انتقال نمایشگاه به مصلی، تعداد مخاطبان عام در نمایشگاه بیشتر شده است. عواملی چون مترو و نزدیک به مرکز بودن مصلی هم در این امر دخیلاند. اینها نکات مثبت مصلی هستند ولی برگزاری نمایشگاه کتاب در مصلی هم خالی از اشکال نیست.
از طرفی نویسندگان و کارشناسانی هم هستند که به قول خودشان دیگر از زدن حرفهای تکراری در این زمینه خسته شدهاند و معتقدند هرچه میگویند و انتقاد میکنند، تغییری در سیاستهای نادرست برگزاری نمایشگاه دیده نمیشود.
مجید قیصری یکی از نویسندگانی است که در اینباره میگوید: من سالها درباره شلوغی نمایشگاه، فروشگاه بودنش، مصلی بودنش و همه این موارد حرف زدهام، اما کو گوش شنوا؟ کاملا بیمعنی است که 4هزار ناشر ما روی هم 100 فروشگاه کتابفروشی ندارند و همه باری که باید در طول سال بهدوش بکشند، میخواهند در این 10 روز به مقصد برسانند. کدام کشور را سراغ دارید که این همه ناشر داشته باشد ولی تعداد کتابفروشیهایش تا این حد محدود باشد؟ هر چه در این زمینه صحبت کنیم، ثمربخش نخواهد بود. سیدعلیآقا قاضی طباطبایی استاد اخلاق و عرفان را دیدند که زبانش کبود شده است. دلیل این امر را از او پرسیدند و ایشان گفت: برای اینکه سخنان بیمعنی و بیفایده نزنم، در دهانم سنگ گذاشتهام. من هم ترجیح میدهم در زمینه نمایشگاه، سنگ در دهانم بگذارم.
نکته دیگر درباره نمایشگاه کتاب تهران، موضوع نمایشگاه یا فروشگاه بودن آن است. عده زیادی از صاحبنظران معتقدند بهتر است نمایشگاه بینالمللی تهران را فروشگاه کتاب تهران بنامیم تا نمایشگاه. زیرا این رویداد فرهنگی فاصله زیادی با استانداردهای یک نمایشگاه بینالمللی کتاب دارد. چرا که در نمایشگاههای بینالمللی کتاب، کتابها معرفی میشوند یا با حضور نویسندگانشان مورد نقد و بررسی قرار گرفته، با امضای نویسنده به مخاطب بازگردانده میشوند و مهمتر آنکه نمایشگاه کتاب باید محلی برای شناخت و تعامل بیشتر میان ناشر، نویسنده، مترجم، صحاف و... باشد نه اینکه صرفا یک بازار بزرگ فروش باشد. کیانافراز در این باره میگوید: همهجای دنیا، نمایشگاه مکانی برای نمایش کتاب است ولی در کشور ما محلی برای فروش کتابهاست.
این مسئله را میتوان با جملات حاوی لفظهای متأسفانه و خوشبختانه تحلیل کرد. معرفی، عرضه و توزیع کتاب بهعنوان یک کالا در کشور ما با مسائل و حاشیههای زیادی همراه است. چون ناشرها، کمبود کتابفروشی دارند، میتوان با ابراز خوشبختی گفت که نمایشگاه مجال خوبی برای عرضه محصولاتشان است. به علاوه ارتباط مستقیم ناشر و مخاطب را هم در نمایشگاه داریم. توزیع و پخش ما حرفهای نیست. ارائه کتاب هم بهصورت اصولی انجام نمیگیرد. افرادی که توزیع و پخشکننده هستند، شناخت صحیحی از کتاب ندارند. مورد دیگر تبلیغات کتاب است که به شکل محدود انجام میشود و تنها از طریق رسانههایی چون خبرگزاریها و روزنامهها صورت میگیرد. مسائلی از این دست و عدموجود کتابفروشیهای دائمی ناشر در تهران و دیگر شهرستانها موجب میشود نمایشگاه برای یک ناشر، در زمینه عرضه کتاب و نقدینگی خوشایند باشد.
اگر این امکان وجود داشته باشد که هر ناشر یک کتابفروشی داشته باشد و در طول سال کتابهایش را به فروش برساند، نمایشگاه واقعا نمایشگاه میشود و من ناشر میتوانم آثار جدیدم را معرفی کنم و لازم نیست هر سال در کنار کتابهای جدیدم، عناوین قدیمی را هم به نمایشگاه بیاورم. انتشارات افراز امسال با 170 عنوان در نمایشگاه حاضر شده است. اگر موارد مساعدی که ذکر کردم، اجرا میشد، لازم نبود با این تعداد عنوان در نمایشگاه شرکت کنم بلکه کتابهای چاپ اولی را به نمایشگاه آورده و بهطور متمرکز به معرفی و تبلیغ این کتابها میپرداختم. خوب است که نمایشگاه تهران، روزی نمایشگاه شده و در آن کتاب معرفی شود ولی تا آن روز، باید با این شرایط کنار آمد و ناشری که کتابش در طول سال به سختی پشت ویترین میرود، باید در نمایشگاه حضور داشته باشد تا بتواند به موفقیت نسبی برسد. در فضای فعلی که بسیاری از نویسندهها در شهرستانها گمنام هستند و بهایی به نویسندگان جوان و نوپا داده نمیشود، نمایشگاه گزینه مناسبی برای عرضه و تبلیغ کتابهاست.
علیرضا محمودی ایرانمهر، نویسنده هم معتقد است نمایشگاه کتاب تهران یک نمایشگاه واقعی نیست. محمودی ایرانمهر میگوید: خوب یا بد بودن این موضوع بحث مفصلی میطلبد که دلیل این امر در چیست. این نویسنده معتقد است که یکی از دلایل اصلی نمایشگاه نبودن نمایشگاه تهران، وضعیت توزیع کتاب در کشور است. او میگوید: وقتی نمایشگاه برپا میشود، بسیاری از مردم و نویسندگانی مثل من سعی میکنند به نمایشگاه بروند و کتاب یا کتابهایی را که در طول سال در دسترس نبوده و موفق به تهیهاش نشدهاند، بخرند. من هم در سالهایی که در مشهد ساکن بودم، همه تلاشم را میکردم تا در نمایشگاه حضور یابم و کتابهایی را که میخواستم بخرم. اگر این امکان در همه جای ایران وجود داشت و در همه شهرها و شهرستانها، کتابفروشیهای مجهز و بزرگ داشتیم، این اتفاق برای نمایشگاه نمیافتاد.
ضمن اینکه بسیاری از ناشران کشور، چشمشان به همین نمایشگاه است تا چند جلد از کتابهایشان را بفروشند و چرخه اقتصادیشان را بچرخانند. در شرایطی که بسیاری از ناشرها در حالت نیمهورشکسته و نیمهفعال هستند، نمایشگاه موقعیت خوبی برای جبران خلأهای مالی است. این رویه عواقبی دارد. یکی از این عواقب این است که به مرور از اعتبار نمایشگاه کاسته شده و نمایشگاه خاصیت خودش را از دست خواهد داد و تبدیل به چیزی میشود که در حال حاضر هست.
این نویسنده بر این باور است که برای رسیدن به وضعیت ایدهآل در برگزاری نمایشگاه و شرایطی که ناشران بتوانند برایندی از وضعیت نشر و فروش خود داشته باشند، یا میان ناشر و مخاطب ارتباط سازنده برقرار شود، نیازمند زیرساختهایی هستیم که ارتباط مردم و کتاب را به تعریفی دوباره میرساند. محمودی ایرانمهر میگوید: اساسا چنین امکانی باید در نمایشگاه وجود داشته باشد. اما تصمیمگیری درباره آن نه در سطح اختیارات یک مسئول که باید در سطوح کلان فرهنگی مطرح شود. به تبع این موضوع، ناشرها کیفیت محتوای آثارشان را بالا خواهند برد. در این شرایط جامعهای خواهیم داشت که کتاب میخواند، به کتاب نیازمند است و با آن ارتباط پویایی دارد ولی وقتی که تعاملات گفته شده وجود نداشته باشد که در شرایط فعلی هم وجود ندارد، میبینیم کتاب نمیتواند نقش خود را در جامعه ایرانی به درستی ایفا کند و نمایشگاه کتابش تبدیل به فروشگاه کتاب میشود؛ نمایشگاهی که بیشتر کتابهایش کاربردیاند.
وی درباره تغییر محل نمایشگاه از اتوبان شهید چمران به مصلای تهران میگوید: بهنظرم این اتفاقی که افتاد، پاک کردن صورت مسئله بود. به جای اینکه برای مشکلاتی مانند ترافیک در اتوبان چمران تدبیری اندیشیده شود، محل نمایشگاه تغییر کرد. از وقتی نمایشگاه به مصلی منتقل شده است، فقط یک بار به نمایشگاه رفتم و همان یکبار آنقدر اذیت شدم که دیگر به نمایشگاه نرفتم. فضای شبستان مصلی برای همه مراجعهکنندگان جا ندارد و به قدری محیط از نظر تهویه و گنجایش بسته بود که من بهعنوان کسی که هر روز با کتاب سر و کار دارم و علاقهمندم کتابهای روز را ببینم، دیگر به آنجا نمیروم و تا زمانی هم که نمایشگاه در مصلی باشد به آنجا نمیروم. چون فارغ از فروشگاه بودن یا نمایشگاه بودن، اصلا مصلی محل عرضه کتاب نیست.
اگر هم بخواهیم نمایشگاه را محل تعاملات فرهنگی بکنیم، باز هم مصلی برای این کار گزینه مناسبی نیست. در کل اگر نگوییم این جابهجایی سیاستی برای کمرنگتر کردن نمایشگاه کتاب بوده، باید بگوییم یک اشتباه بزرگ بود ولی در کل هر رویدادی مانند نمایشگاه که در ارتباط با کتاب باشد، مبارک است چون کتاب برایندی از جان جامعه و نشانه فرهنگ مردم آن جامعه است.
کیانافراز نیز در اینباره میگوید: شاید در جابه جایی محل نمایشگاه، مسئله هزینهها مطرح بوده باشد. یا شاید مسائلی مطرح بوده که ما از آنها بیاطلاعیم ولی اگر نمایشگاه به همانصورت و در همان محل نمایشگاه بینالمللی برگزار میشد، برای کسی مشکلی پیش نمیآمد. شاید مسئولان فکر کردهاند مصلی جای بهتری است.
مورد دیگری که در ابتدای این نوشتار به آن اشاره شد، دغدغه ناشران شرکتکننده در نمایشگاه در زمینه جا و مکان غرفههایشان است. بعضی از ناشران از محل غرفهها در نمایشگاه گله دارند و معتقدند در جایگاهی قرار دارند که مخاطبان وقتی همه غرفهها را دیدهاند و خسته شدهاند به آنها میرسند. این گروه از طراحی غرفهها و شیوه اختصاص دادن مساحت غرفه به ناشران نیز شکایت دارند اما در حال حاضر چارهای جز کنار آمدن با این وضعیت ندارند؛ چون نمایشگاه شروع شده و تازه بسیاری از ناشران جامانده و غایب باید در غرفههای تجمیعی قرار بگیرند. بنابراین بهتر است این ناشران به قول معروف تا پایان این دوره، کلاه خود را محکم نگه دارند.
مدیر انتشارات افراز درباره نگرانیهای یک ناشر درباره مکانش در نمایشگاه میگوید: مسلما این ناامنی و این اضطراب برای ناشرها وجود دارد.« جای غرفهام در کجای شبستان است؟» یا «مساحت غرفه چقدر است؟» سؤالاتی است که همیشه ذهن ناشران را بهخود مشغول میکند. میشود هزینهای از ناشرها دریافت کرد ولی ارزشش را دارد که ناشران احساس امنیت کنند و نگران این نباشند که ممکن است امسال در نمایشگاه غرفه نداشته باشند یا غرفهشان کوچک باشد. بهنظرم با احداث نمایشگاهها و فروشگاههای دائمی کتاب در سطح شهر و تخصصی عمل کردن آنها، میتوان تا حدودی این مشکل را حل و فصل کرد. یکی دیگر از نگرانیها، داشتن پارکینگ مناسب برای ناشرهاست. هنگام برگزاری نمایشگاه در محل قبلی، به همراه کارت عضویت ناشر در نمایشگاه یک کارت پارکینگ هم برای او ارسال میشد که این طرح از زمان برپایی نمایشگاه در مصلی دیگر اجرا نمیشود.
اما ناشرها در حال حاضر با مصلی کنار آمدهاند و فعلا اینکه نمایشگاه در کجا برگزار میشود، اولویت اول مشکلاتشان نیست بلکه سعی کردهاند هر طور که شده با شرایط موجود در صنعت چاپ و نشر، خود را به نمایشگاه برسانند و در آن شرکت کنند. آنچه بدیهی است، این است که درصورت عدمحضور در نمایشگاه، این ناشرهای خصوصی هستند که ضرر میکنند چون ناشرهای دولتی یا بهطور قطع در نمایشگاه جایگاه مشخصی دارند و یا اگر در نمایشگاه حضور نداشته باشند، ضرر و زیان چندانی گریبانشان را نخواهد گرفت و با حمایتهای دولتی در طول سال فروش نامساعدی نخواهند داشت. با این حال ناشرها بیمیل به این نیستند که نمایشگاه یک مکان ثابت مانند باغ کتاب، چیتگر یا جاده قم داشته باشد. البته علیاکبر اشعری در سخنانی که در نشست بررسی مجموعه باغ کتاب در روز جمعه 16اردیبهشت در سرای اهل قلم نمایشگاه داشت، عنوان کرد که باغ کتاب تهران درصورتی که به رسالت خود به خوبی عمل کند، موجب ارتقای نمایشگاه خواهد شد. این بدان معناست که نمایشگاه مجموعهای جدا از باغ کتاب خواهد بود. کیان افراز هم در صحبتهایش میگوید که حتی اگر نمایشگاه به محیطی خارج از شهر منتقل شود اما مشکلات ذکرشده را نداشته باشد، موقعیت بهتری برای برگزاری خواهد بود و به قول معروف ارزشش را دارد.
گذشته از مسائل مطرح شده مشاهدات عینی خبرنگار همشهری از نمایشگاه، حاکی از آن است که مصلی حقیقتا برای جمعیتی که به آن مراجعه میکنند، کوچک است اما از طرفی برای پراکندهکاری بسیار وسیع است؛ بهطوری که برای پیدا کردن مرکز روابط عمومی باید مسافت زیادی را پیادهروی کرد. با توجه به سخن ناشران و کارشناسان اگر قرار است مصلی محل دائمی نمایشگاه باشد، باید تناسبی میان غرفهها، تعدادشان و پراکندگیشان در محیط مصلی ایجاد کرد. در غیر این صورت گشت وگذار در مصلی موجب این میشود که نمایشگاه بینالمللی کتاب یک محل اضطراری برای اسکان مردم حادثه دیده بهنظر بیاید چون هنگام بازدید از مصلی جمعیت انبوهی در کنارههای مسیر، پلههای شبستان و دیگر نقاط نمایشگاه دیده میشوند که گاهی باعث سد معبر عابران هستند. نقطه قوت محل قبلی نمایشگاه نسبت به مصلی داشتن سولههای مختلف، جایگاه کنار استخر و فضاهای سبزی بود که در محل وجود داشت.
اما نمیتوان همه مشکلات را متوجه مسئولان و بانیان برگزاری نمایشگاه دانست. نمایشگاه کتاب باید محیطی سازنده، فرهنگی و متناسب با فضایی باشد که کتاب ایجاد میکند، اما چنین نیست. متأسفانه انتقاد از مسئولان باعث شده تا همیشه مردم از وظایف خود غافل باشند. همانطور که مسئولان در مقابل مردم مسئولیت دارند، مردم نیز هم در مقابل خودشان و منابع کشورشان و هم در مقابل مسئولان، مسئولیتهایی دارند.
به هر حال فرهنگ کشور پیشرفت نمیکند و به روز نخواهد شد تا زمانی که مردم بخواهند در غیر این صورت فعالیت مسئولان هم ثمربخش نخواهد بود. البته پیدا کردن مقصر یا مقصرهای حقیقی نیازمند مطالعات عمیق اجتماعی است اما باید این واقعیت را باور کنیم که مردم ما، چندان به کتاب اهمیت نمیدهند. این واقعیت را متأسفانه میتوان در بزرگترین رویداد فرهنگی کشور یعنی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و مکانی که ارتباط مستقیم با کتاب، عامل سازنده فرهنگ و اخلاق یک جامعه دارد، به عینه دید.
مطابق با انتقاد بسیاری از دستاندرکاران نشر و مشاهدات خبرنگار همشهری، روز جمعه جمعیت انبوهی به طرز باورنکردنیای به مصلی هجوم آوردند بهطوری که سیستمهای تهویه فضای شبستان جوابگوی تهویه مطبوع محیط نبود. هلدادنها، بداخلاقیها و از همه جالبتر استقبال بیشتر از ساندویچفروشیها نسبت به غرفههای کتاب، مسائل دردناکی است که در نمایشگاه کتاب به چشم میخورد. متأسفانه این موضوع هنوز برای مردم جا نیفتاده است که برای نیازشان به مکان بهخصوصی مراجعه کنند. بسیاری از مراجعهکنندگان به نمایشگاه نه برای خریداری کتاب که برای گذر زمان و گشت وگذاری چند ساعته به نمایشگاه آمده بودند که در این جمعیت عده زیادی جوان بلاتکلیف دیده میشد که اگر محیط مصلی را نه به خاطر تقدسش که به خاطر برگزاری نمایشگاه، یک محیط فرهنگی یا حداقل خانوادگی تلقی کنیم، جایشان در این مکان نبود.
وزارت ارشاد هم با غرور، آماری را پس از پایان نمایشگاه اعلام میکند که چندین میلیون نفر از نمایشگاه بازدید کردهاند که نسبت به سال گذشته رشد چشمگیری را شاهد هستیم. آیا این سیاست ارجحیت بخشیدن کمیت به جای کیفیت نیست؟ آیا حضور چندهزار کتابخوان حرفهای یا ناشر هدفمند در نمایشگاه برای فرهنگ کشور به صرفهتر از حضور میلیونی جمعیتی سردرگم و بیهدف در محیطی نیست که باید آبرو و پرچمدار فرهنگ کشور، در مقابل دیگر کشورها بهخصوص کشورهای منطقه باشد؟ البته کسی منکر آن نیست که از این جمعیت میلیونی عده زیادی هم در پی کتاب مورد نظرشان بودند، اما با ازدحام شدید جمعیت پاسخگویی مسئولان غرفهها دشوار بوده و صدا به صدا نمیرسید. در نتیجه، یک نیاز فرهنگی که نیازمند پاسخگویی در محیطی آرام و فرهنگی است، در فضایی که کم و بیش به میدان ترهبار شبیه است و با صرف انرژی بسیار، پاسخ داده میشود، این امکان وجود دارد که مخاطب برای تهیه کتابش دیگر به مصلی مراجعه نکند. در نتیجه شاید نتواند کتاب را در بازار آشفته کتابفروشیها در طول سال تهیه کند و حتی شاید از خیر آن کتاب بگذرد.
مکان نمایشگاه، تعداد غرفهها، امکاناتی که در اختیار ناشرها قرار میگیرد و... همگی از عوامل سازنده یک نمایشگاه خوب هستند که باید با دستهبندی مشخص و بهصورت طبقهبندی شده، آنها را تأمین کرد اما مهمترین عامل، ایجاد روحیه نیاز به کتاب در مردم است که برای ایجاد آن نمیتوان به تنهایی گریبان دولت را گرفت. این روحیه زمانی در مردم بارور میشود که خودشان بخواهند و واقعا نسبت به کتاب احساس نیاز بکنند. وقتی چنین مشخصهای در وجود مردم شکل بگیرد، دیگر نمایشگاه کتاب آنطور که مردم بخواهند برگزار خواهد شد و مانند گذشته و روالی که فعلا جاری است، مردم به نمایشگاه از پیش آماده شده نمیروند بلکه به نمایشگاهی پا خواهند گذاشت که خودشان آن را ساختهاند.