در میان جنبههای گوناگون این نمایشگاه بزرگ و پرمخاطب، بیش از همه تفاوت کارکرد نمایشگاهی و فروشگاهی نمایشگاه و همچنین محل برگزاری، بحثهای جدیتری را بهوجود آورده است. این بحثها البته امسال هم تقریبا بینتیجه پایان یافت و رفت تا سال آینده. حالا مهمترین سؤال شاید این باشد که تا سال آینده در حوزه کتاب و نشر چه خواهیم کرد؟ درواقع اگر 365روز سال90 را منهای این 10روز -که روزهای خوبی برای کتاب هستند- کنیم، حاصل چه خواهد بود؟ این نکته، موضوعی تکرارشونده در نظرات بیشتر ناشران و اهالی فن است؛ بهویژه آنکه نمایشگاه بیتردید بیش از همه به ناشران مربوط است و ناشران، همچنان حرفهای زیادی برای گفتن دارند؛ بنابراین حالا که درهای مصلی تا سال بعد بسته شده و کار شبانهروزی مسئولان برگزاری به پایان رسیده، شنیدن نظرات برخی از ناشران حاضر در نمایشگاه، خالی از لطف نیست.
پروین صدقیان، مدیر نشر گلآذین: دغدغه ناشران و اسباب فرهنگ در داخل کشور با خارج قابل مقایسه نیست. معرفی آثار، فروش و امکاناتی که ارائه میشود از عواملی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. ما ناشرها در طول سال فروش چندانی نداریم، بیشتر فروش متعلق به صنف پخش است. پخشیها هم کتابها را با تخفیف میخرند و چکهایی میدهند که دیر وصول میشود. بهدلیل چنین مسائلی برگزاری نمایشگاه در سال، کمک زیادی به ناشرها میکند. نمایشگاه موجب معرفی ناشرها میشود و این بسیج عمومی که در طول برگزاری نمایشگاه برای مطالعه کتاب انجام میشود، بسیار پدیده خوبی است اما نباید مسائل کلان فرهنگی را از نظر دور داشته باشیم.
سعی کنیم محیط نمایشگاه باعث مذاکره و تعامل بیشتر دستاندرکاران چاپ و نشر بشود. مسئولین طوری برنامهریزی بکنند که هر دو جهت این قضیه اجرا شود؛ یعنی هم شاهد فروش کتاب و هم شاهد تعاملات سازنده باشیم. بهنظرم نمایشگاه باید در سال 2بار برگزار شود؛ مرتبه اول در همین زمان یعنی اردیبهشت مناسب است و خوب است که به فروش کتاب اختصاص یابد، اما نمایشگاه دوم در مهر یا آبانماه برگزار شود و در آن به معرفی و نمایش کتابها پرداخته شود. جالب است که در طول سال، وقتی مردم از مقابل ویترین کتابفروشیها عبور میکنند، به کتابها نگاه نمیاندازند اما هنگام برپایی نمایشگاه تعداد زیادی برای دیدن و خرید همین کتابها میآیند. وقتی میتوانیم حدود 5 میلیون نفر را به نمایشگاه بکشانیم، چرا این کار را 2بار در سال انجام ندهیم؟ شیوه برگزاری دیگر نمایشگاههای بینالمللی موجب میشودکه کتابهای حاضر در نمایشگاه، به خوبی به چشم بیایند اما کتابها در نمایشگاه کتاب تهران دیده نمیشوند. من در نمایشگاه فرانکفورت حضور داشتهام. یکی از نقاط قوت این نمایشگاه قابلیت جستوجوی راحت کتاب است. اما بهدلیل ازدحام بیش از حد مردم در نمایشگاه تهران، مخاطب نمیتواند کتاب مورد نظرش را پیدا کند که باید برای این موضوع هم فکری شود.
وقتی بحث جابهجایی نمایشگاه مطرح بود، من موافق انتقال آن به مصلی بودم، چون مصلی در مرکز شهر است و رفتوآمد به این مکان راحتتر است. آمدن نمایشگاه به مصلی باعث شد که عده بیشتری به نمایشگاه بیایند و از نزدیک با فعالیت ناشرها آشنا بشوند. بعد از انتقال نمایشگاه به مصلی بود که بسیاری از مردم متوجه شدند که ناشر بودن یک شغل است.
محمدعلی جعفریه، مدیر نشر ثالث:شرایط نمایشگاه تهران با نمایشگاههایی چون پاریس و فرانکفورت تفاوت دارد. شرایط آن نمایشگاهها خاص خودشان است و شرایط نمایشگاه تهران هم مخصوص خودش؛ از این جهت این نمایشگاهها با هم قابل مقایسه نیستند. کمبود فضای فروش کتاب چه در تهران و چه در شهرستانها باعث میشود که حجم زیادی از کتابها برای فروش به نمایشگاه کتاب تهران سرازیر شود و در این مکان به فروش برسد؛ البته این نمایشگاه محاسن و معایبی دارد. برگزاری نمایشگاه به شکل فعلی، به کتابفروشیها و مراکز پخش ضربه میزند و موجب نقصان فروش در طول سال میشود. زمان برگزاری این نمایشگاه، دوران رکودی میشود برای کتابفروشیها و ناشرانی که نمیتوانند در نمایشگاه فضایی برای خود مهیا کنند و مطمئنا ضربه میخورند؛ این نمایشگاه برای عدهای سود دارد و برای عدهای ضرر. شرایط ایدهآل این است که مکان عرضه کتاب یعنی کتابفروشیهای سطح شهر توسعه پیدا کنند. با این کار خواهناخواه فضای نمایشگاه از حالت فروشگاهی به سمت نمایشگاهی میرود و حرفهایترها در نمایشگاه حاضر خواهند شد.
بعد از گذشت چند سال از برگزاری نمایشگاه در مصلی، هم ناشران و هم مسئولان به این نتیجه رسیدهاند که مصلی، محل مناسبی برای نمایشگاه نیست. مصلی روز به روز برای فضاسازی و طراحی غرفهها محدودتر میشود، در حالیکه نهجایگزینی برای مصلی ساختهشده و نه جایگزینی پیدا میشود. چند سال پیش موضوع تپههای عباسآباد مطرح شد که هنوز خروجی آن را ندیدهایم. همه قبول دارند که مصلی محل مناسبی نیست اما چه کار باید کرد؟ فضای نمایشگاه بینالمللی تهران هم تغییر کرده و دیگر برای نمایشگاه کتاب مناسب نیست. طرح تغییر کاربری فرهنگی که مدتی صحبت از تصویب آن بود، میتواند راه حل خوبی برای این مشکل باشد. مطابق این طرح، ناشران میتوانند در فضاهای مسکونی هم اقدام به فروش کتاب کنند.
آییننامه طرح تصویب شد ولی شهرداری، پیگیریهای لازم را انجام نمیدهد. بهترین راهکاری که برای برونرفت از وضعیت فعلی وجود دارد تصویب این طرح است که موجب خواهد شد کتابفروشیها در شهرها گسترش پیدا کنند و به این ترتیب میتوان امید داشت که به مرور، نمایشگاه از قالب یک فروشگاه بزرگ در بیاید.
یحیی ساسانی، مدیر نشر افکار:کاملا و 100درصد موافقم که نمایشگاه تهران واقعا یک نمایشگاه باشد، با فروشگاه بودنش هم 100درصد مخالفم و در این فروشگاه بودن هیچ نکته مثبتی نمیبینم. بهنظرم اگر قرار است فرصتی 10روزه در طول سال وجود داشته باشد، اگر به دیدار نویسنده و ناشر، دیدار ناشر با لیتوگراف و جلسات جمعی اختصاص یابد، مفیدتر خواهد بود. نمایشگاه کتابی که در اردیبهشت برگزار میشود باید مواردی را که ذکر شد، در بر گیرد. اما برای فروش، میتوان نمایشگاه بزرگی را در هفته کتاب با حضور توزیعکنندگان کتاب برگزار کرد. برای فروش کتاب اگر ناشران بزرگ و کوچک بیایند، سودی عاید نخواهد شد بلکه در این زمینه باید توزیعکنندهها در نمایشگاه حاضر باشند.
در حال حاضر چارهای جز برگزاری نمایشگاه در مصلی نداریم؛ چه ناشران، چه ارشاد و دیگر فعالان چاپ و نشر چارهای جز این ندارند چون مکان مناسبی در تهران برای این کار وجود ندارد. نمایشگاه قبلی هم دستخوش تغییر و تحولاتی شده و از گردونه خارج شده است. صحبتهایی درباره مجموعه شهر آفتاب شده بود که فعلا از آن بیخبرم. نمایشگاه کتاب به شکل فعلیاش از سالهای اولیه انقلاب تبدیل به یک سنت شدهاست. فقط 6سال ابتدای انقلاب نمایشگاه کتاب برگزار نشده است. فارغ از فروشگاهبودن یا نمایشگاه بودن، این رویداد فرهنگی تبدیل به یک جشن بزرگ شدهاست. نکات مثبتی هم در این زمینه وجود دارد؛ مثلا اینکه بیشتر فعالان صنف چاپ و نشر گرد هم میآیند که از حسنهای نمایشگاه است اما نکته مهم این است که ما در باقی روزهای سال به چه کاری مشغولیم. این 10روز حاصل و نتیجه 355روز دیگر سال است. اگر در باقی ایام سال تعاملات سازنده داشته باشیم، میتوانیم امیدوار باشیم که در این دهروز هم موفق خواهیم بود ولی اگر در طول سال نتوانیم کار مفیدی صورت بدهیم مطمئنا در طول برگزاری نمایشگاه نمیتوانیم کاری از پیش ببریم.