در اینکه این دو جنس کاملا با هم متفاوتند شکی وجود ندارد ولی آنچه مهم است این است که چه اقداماتی میتوان برای بهبود ارتباط میان دو جنس مذکر و مؤنث انجام داد.
بهترین کار این است که قبل از توجه به جنسیت یک فرد، فراموش نکنیم که ما هرچقدر هم با هم متفاوت باشیم اما همگی از قرارگرفتن در موقعیتهای خوب و مناسب و داشتن آرامش و استقلال عمل لذت میبریم؛ بنابراین اگر در یک ارتباط، علایق یکدیگر را مدنظر قرار دهیم قطعا ارتباط موفقی نخواهیم داشت؛ بدینترتیب نخستین گام برای برخورداری از ارتباطی موفق، توجه و احترام به علایق و خواست طرفین است و این مهم حاصل نمیشود مگر اینکه بتوانیم شناخت درستی از همدیگر داشته باشیم.
معمولا موفقترین ارتباطها آنهایی هستند که دو نفر به دنبال جنبههای تکمیلکننده و خوشایند در یکدیگر باشند. در این بین به بیعیبونقص بودن یکدیگر فکر نمیکنند و میدانند همانطور که خودشان ضعفها و ایراداتی دارند، طرف مقابل نیز کامل و بیعیب نیست. ولی متأسفانه اغلب ما بهدنبال فردی رویایی و بیکم و کاست میگردیم و با نیافتن چنین موجودی ناامید میشویم!
اتفاقات اولیه
پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند هنگامی که دو نفر به یکدیگر علاقهمند میشوند ابتدا شاهد اتفاقات و تحولاتی (چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ ذهنی) میشوند. در این هنگام مغز دو ماده شیمیایی ترشح میکند که این مواد مسئول بسیاری از احساسات و عواطفی هستند که معمولا به آن «دوران شروع آشنایی» میگویند. این مواد باعث ایجاد حس سرخوشی و نشاط در شخص میشوند زیرا اتصال میان سلولها را سرعت میبخشند. درضمن ترشح آنها رابطه بسیار نزدیکی با ایجاد احساس لذت در شخص دارد و البته این ماده شیمیایی وقتی شکلات میخوریم هم آزاد میشود و شاید همین محرک قدرتمند یکی ازعلل بیقراری در دوران ابتدایی عشقورزیدن باشد.
ماده دیگری که مغز هنگام عاشقشدن ترشح میکند نورآدرنالین است. این انتقالدهنده عصبی با شرایط اضطراری در رابطه است که همین موضوع میتواند فشار خون را افزایش دهد، ضربان قلب را بالا ببرد و باعث شود که کف دست شما عرق کند و بدینترتیب توجهتان نسبت به کسی که به او علاقهمند شدهاید بیشتر شود. وقوع این شرایط کاملا طبیعی است و بدون اینکه بفهمیم، جسم ما دچار تغییراتی میشود که بالطبع ذهن و فکر ما را نیز به خود مشغول میکند. درواقع بدون توجه به اینکه عاشقشدن تا چه اندازه میتواند لذتبخش باشد یا نه؛ حالت شخص را تغییر میدهد و حتی گاهی باعث میشود شما احساس کنید دیگر خودتان نیستید.
بروز تفاوت!
بهنظر میرسد تفاوتهای میان زنان و مردان در هیچ زمینهای وسیعتر از مشکل ارتباط و تبادلنظر آنها با یکدیگر نیست. ما اغلب مشکلاتی در زمینه گوشدادن به یکدیگر و صحبتکردن با همدیگر داریم. دلایل مشخصی هم دارند؛ درواقع توانایی برقراری ارتباط مؤثر میتواند روی اجزای یک رابطه تأثیر بگذارد. در یک ارتباط موفق، توانایی صحبتکردن و مهمتر از آن توانایی گوشدادن، بسیار مهم و اساسی است.
چطور میشنویم
با وجود اینکه زنان و مردان علایق و خصوصیات مشابهی دارند، از بسیاری جهات نیز بسیار با هم متفاوتند و یکی از این تفاوتها در چگونگی شنیدن و بیان احساسات آنهاست. بسیاری از زنان از کیفیت گوش دادن همسرانشان بسیار شاکی هستند و اغلب برایشان عجیب است که چرا مردها گوش نمیدهند، از حرفهای آنان ناراحت میشوند و به اظهارنظرها و تفسیرهایشان توجهی ندارند و معمولا هم نظرشان را اعلام نمیکنند. البته بخشی از مشکلاتی که زنان و مردان در جریان برقراری ارتباط دارند مبنای بیولوژیک دارد. شواهد علمی فراوانی وجود دارد که نشان میدهد مردان بهطرزی متفاوت از زنان گوش میدهند، درک میکنند یا حرف میزنند.
درواقع دستگاههای شنوایی زنان و مردان باهم تفاوت دارد. مثلا نوزادان دختر بهتر از نوزادان پسر صداها را میشنوند و آنها را پردازش میکنند، به همین دلیل هم دختران کوچک بهتر از پسرها صدای مادرشان را تشخیص میدهند و اغلب زودتر نیز صحبتکردن را آغاز میکنند.
درواقع تفسیر و تعبیر مردان و زنان از آنچه میشنوند متفاوت است و این مشکلات ارتباطی هنگامی که پدرها با دخترهایشان و برادران با خواهران صحبت میکنند مشهودتر است. نشانههای فراوانی وجود دارد که زنان در زمینه حرفهای کلامی حافظه بهتری از مردان دارند و این موضوع در هیچ جا به اندازه زمان مشاجره صدق نمیکند. درواقع جریان خون در بخشهایی از مغز زنان و از جمله در بخشی که زبان را کنترل میکند بیشتر است و این یکی از دلایلی است که زنان کلمات و حرفهای زده شده را بهتر بهخاطر میسپارند. بررسی مغز مردان و زنان نشان میدهد که وقتی زنان داستانی را به حافظه خود میسپارند بهتر آن را با جزئیاتش بهخاطر میآورند. شواهد زیادی نشان میدهد که استروژن، سلولهای عصبی بیشتری را فعال میسازد، سبب افزایش جریان خون به بخشهایی از مغز میشود و همچنین منجر به پیچیدگی اتصالات میان سلولهای عصبی میشود. افزایش سطح هورمون استروژن در زنان یادگیری و حافظه را بهتر میکند و این میتواند یکی از دلایل قویتر بودن زنان در این زمینه باشد.برای زنها ارتباطات کلامی سادهتر است و در مقایسه با مردها از فرهنگ لغت غنیتری برخوردارند.
منازعات
مسلما تفاوتهایی که زنان و مردان با یکدیگر دارند هنگام منازعه با یکدیگر شدت بیشتری میگیرد، به همین دلیل است که منازعات میان زنان و مردان تا حدود زیادی باعث دلخوری میشود و به روابط میان آنها آسیب میرساند.
اما در جریان منازعه ممکن است فرایندهای مغزی دیگری مانع از آن شوند که ارتباط مؤثری میان زن و مرد در حال منازعه ایجاد شود. قبل از هرچیز فعالیت در بخشی از مغز که احساسات و عواطف را کنترل میکند افزایش و فعالیت در بخشی از مغز که مسئول استدلال و حل مسئله است کاهش مییابد، به همین دلیل است که هنگام منازعه و مشاجره نمیتوانید به نکاتی که از قبل در ذهن داشتید و میخواستید مطرح کنید یا ببینید توجه داشته باشید و این موضوع در زنان بیش از مردان صدق میکند.
برای زنان حتی وقتی مسئله حل و فصل شده هم، دشوار است که دست از منازعه بردارند. بدترین و سختترین رفتارها و حرفهایی که میزنیم بعداز منازعه و پایان گرفتن آن اتفاق میافتد!
وقتی به شدت خشمگین میشوید از طریق مغز هورمونهایی در خون شما وارد میشوند. یکی ازتفاوتهای میان زنان و مردان این است که این هورمونها با سرعت کمتری به سطح نرمال برمیگردند. آیا دقت کردهاید که پس از اتمام یک منازعه دنبال موضوع دیگری میگردید که بهخاطر آن عصبانی شوید؟ درواقع همه چیز حل و فصل شده اما شما همچنان خشمگین هستید و میخواهید موضوع دیگری پیدا کنید تا خشم خود را تخلیه کنید.
You Magazine