اهالی قبیله که رسم کوار را انجام میدادند میدانستند که این زن است که در حال تحمل کردن درد است ولی براساس یک قرار قدیمی که کمکم به یک قاعده و هنجار تبدیل شده بود، پذیرفته بودند که به مرد در زایمان بیشتر اهمیت بدهند تا به زن. همه ما معمولا درباره تندرستی و بیماری بهعنوان مسائلی که تنها به وضعیت طبیعی بدن مربوط میشوند میاندیشیم. شخص احساس درد و رنج میکند دچار تب میشود در حالی که عوامل اجتماعی بر تجربه و وقوع بیماری و نیز بر چگونگی واکنش ما نسبت به بیمار بودن و دردی که حس میکنیم تاثیر عمیقی دارد.
آنتونی گیدنز در کتاب جامعه شناسیخود مینویسد: خود مفهوم بیماری که متضمن اختلال در کارکرد طبیعی بدن است از نظر مردم در همه جوامع یکسان نیست. قواعد اجتماعی دقیقا تعریف شدهای وجود دارند درباره اینکه به هنگام بیماری چگونه باید رفتار کنیم. فردی که بیمار است از بسیاری یا همه وظایف عادی روزمره معذور است البته آن بیماری باید به اندازه کافی جدی شناخته شود تا فرد بتواند بدون انتقاد و سرزنش و یا متهم شدن به تمارض این مزایا را دریافت کند.
خیلی از رفتارهای درد در ما آدمها برگرفته از بایدها و نبایدها در جامعه است، بهطوری که
جامعه شناسان میگویند: امروزه به این نتیجه رسیدهاند که برای بررسی درد در جامعه نباید فقط به جنبه پزشکی آن توجه کرد؛ بلکه تجربیات فردی، فرهنگی و اجتماعی انسانها هم مؤثر است.
هنجارهای حاکم بر قومیتهای مختلف نیز بر میزان و چگونگی درد تاثیر دارد. در صحنهای از فیلم «علف» به کارگردانی مریآن کوپر، زن بختیاری نوزادش را پشت یک تخته سنگ به تنهایی به دنیا میآورد.
اگر چه فیلم صامت است اما در آن صحنه زن بیآنکه خمی به ابرو بیاورد و مشکلی برای ادامه کوچ پیش بیاورد کودکش را قنداق شده در آغوش میگیرد و بقیه ایل را دنبال میکند.
فارغ از درد پنهان آن زن، میتوان گفت که هنجارهای اجتماعی حاکم بر قوم در آن روزگار ایجاب میکرده که چنین دردی به چشم آن زن نیاید و نقشی متفاوت از روزگار فعلی ایفا کند. به عبارت دیگر فرهنگ و آموزش محیطی است که بر بیان درد تاثیر میگذارد. تصور کنید اگر چنین اتفاقی برای یک زن شهرنشین رخ بدهد آیا عکسالعملها یکی است؟
در مورد ملیتهای دیگر نیز همین گونه است. برخی از ملتها بهدلیل نوع روابط اجتماعیشان در بیان درد و بیماری آزادانهتر عمل میکنند.
در مقایسه 2قوم ایرلند و ایتالیا، مشخص شد که مردم ایتالیا بهدلیل نوع ارتباطات و تعاملات خود، در بیان درد بسیار با آب و تاب صحبت میکنند ولی در ایرلند مردم با محافظهکاری بیشتری درد خود را توصیف میکنند. بیان درد و نحوه شکایت از درد درفرهنگها و قومیتهای مختلف فرق میکند.
دکتر شکربیگی علت این تفاوت را شرایط زندگی و خانواده و نوع جامعهپذیری افراد در جامعه میداند و میگوید: رفتار فرد در حالت درد با جامعه در حال تقابل است.
اگر چه روی فرایند ایجاد و انتقال درد در پزشکی بسیار تحقیق شده است اما دسترسی به درد فقط با کلمات امکانپذیر است بنابراین مردمانی که برای بیان درد کلمه بیشتری ساخته باشند بیشتر درد خود را بیان میکنند.
این جامعهشناس معتقد است که بیان درد، آموزش دادنی است، به همین دلیل کودکانی که نزد پدر و مادر بزرگهایشان بزرگ میشوند کلمات بیشتری برای بیان درد ناشی از عامل واقعی یا ناشی از نیاز در مرکز توجه قرار گرفتن دارند. آنها حتی از جملاتی مانند اعصابم خرد است نیز استفاده میکنند.
رفتار درد در بزرگسالان انواع مختلف دارد. بعضیها به بیان شنیداری و کلامی و با کمی تغییر در چهره اکتفا میکنند و برخی نیز با حرکات بدنی از جمله خمیده راه رفتن، مالش یا نگه داشتن محل درد، پرهیز از فعالیتهای جسمی نشان میدهند که دردمند هستند؛ البته زود رنج بودن نیز اثر منفی رفتار درد است. رفتارهای درد، بخشی از ناخوشی است اما مردم دردمند این رفتارها را با گفتن اینکه هیچکس درد من را باور نمیکند، بزرگنمایی میکنند.اگرچه درد کشیدن چیزی نامطلوب است اما گاهی فواید جانبی دارد.
دکتر شکربیگی میگوید: کسانی که رفتارهای درد پررنگتری دارند از کارهای روزمره و خانه و مسئولیتهای اجتماعی معاف میشود بنابراین بیمار رفتارهای خود را بیشتر میکند. البته بیماران مزمن شرایط متفاوتی دارند، آنها معمولا موفقیت کمتری برای استفاده از این خاصیت رفتار درد دارند.وی اعتقاد دارد: تحقیقات نشانداده که افرادی که از محبت و توجه در خانواده منسجم برخوردارند، رفتار دردشان تقویت میشود. بعضی وقتها این محبت و توجه نتیجه مورد نظر را به همراه نمیآورد.
تحقیقات روی کودکانی که بیماری پوستی داشتند نشان داد که هر چقدر والدین به کودکان محبت و توجه کنند میزان خاراندن پوست توسط کودکان که برایشان مضر بود بیشتر میشود. در فرایند جامعهپذیری هر چقدر خانوادهها و نزدیکان به فرد بیمار محبت بیشتر بکنند رفتار درد نامناسب و بیش از اندازه بیشتر میشود.تحقیق دیگری نیز در مورد عوامل افزایش میزان درد نشان میدهد که هر چقدر توجه و میزان نگرانی همسر در هنگام بیماری بیشتر باشد رفتار درد نیز افزایش پیدا میکند و بهگونهای شدیدترتظاهر به درد میکنند.
این قضیه برای کارمندان و زیر دستان مدیران نیز حاکم است.یافتههای تحقیقی به رفتار درد مزمن و اوضاع اجتماعی در سیستم خانواده نشان داده است که هر رفتار عضو خانواده بر رفتار دیگران تاثیر میگذارد. افرادی که همبستگی خانوادگی ندارند در بیمارها هم زیاد تظاهر به درد نمیکنند.فردی که بیماری سرطان دارد با 4عامل افسردگی، اضطراب، ضعف فیزیکی و خشم دست و پنچه نرم میکند. به گفته دکتر شکر بیگی تاثیر شرایط محیطی بر بیماری او بسیار زیاد است.
وی معتقد است: در این شرایط فرد موقعیت اجتماعی، اعتبار شغلی، درآمد و نقش خانوادگی را از دست میدهد و بیخوابی و خستگی او را فرا میگیرد. احساس بیپناهی به همراه چهرهای نامناسب بهدلیل شیمی درمانی او را افسردهتر میکند. انواع ترسها همچون ترس از بیمارستان، نگرانی در مورد خانواده، ترس از مرگ و عدماطمینان از آینده در فرد بیمار اضطراب ایجاد میکند.
عوارض بیماری تغییراتی فیزیکی ناخواستهای را در فرد ایجاد میکند و در کنار این عوامل خشم ناشی از نارساییهای اداری، تاخیر در تشخیص و درمان و ناراحتی از عدمملاقات دوستان، بیماری را تشدید میکند. اگر این 4عامل را در بحث بیمار و جامعه در نظر بگیریم در درمان موفقتر خواهیم بود. به عبارت دیگر کیفیت و میزان درد در شرایطی که آرامش و رفاه اقتصادی وجود دارد کاملا متفاوت است.
اگر چه درد نوعا نامطلوب است ولی حس مهم برای بقای انسان است. درد شامل مولفههای حسی و احساسی است و کیفیتهای متفاوتی دارد. همه ما بعضا به نوعی از آن دچار میشویم.
درد کشیدن در طول فرایند خود از دردهای ارگانیک با منشأ ارگانیک به دردهایی که منشأ روانی دارند کشیده میشود. درد با هر کیفیت و کمیتی که باشد بالاخره تحمل میشود اما نکتهای که باید بدان توجه کرد تاثیری است که موضوعات مختلف اجتماعی بر جسم ما میگذارد.
همانطور که بیماری محدودیتها و منافع اجتماعی را برای فرد ایجاد میکند، مشکلات و نابسامانیهای اجتماعی نیز میتوانند بیماریهای مختلفی را برای ما به همراه بیاورد. این بیماریها باعث میشوند فرد از چرخه تولید اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خارج شده و دچار افسردگی شود. به عبارت دیگر هزینه نابسامانیهای اجتماعی در سالهای آتی را جامعه باید بپردازد. خانواده نابسامانی را به یاد بیاورید که در هنگام تحمل درد در کنار هم نیستند.