تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۸۵ - ۱۶:۲۱

علیرضا دایمی: منابع طبیعی نقش اساسی در رفاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ایفا می‌کنند.

 در عین حال تعداد کثیری از کشورهای جهان با وجود برخورداری از بهترین منابع طبیعی قادر به بهره‌برداری از این منافع نشده و در حالت آشفتگی به سر می‌برند و به‌گونه‌ای شایسته برای مردم آن کشور نمی‌توانند ایفای تعهدات نمایند.

طی قرن‌ها به واسطه پیمانی نانوشته که در گذشته فیمابین دولتها و مردم جاری شده است، بهره‌برداری کامل از منابع طبیعی به شرط تضمین منافع همه به دولتها سپرده شده است و در قرن اخیر نیز این موضوع در قوانین اجتماعی و اساسی کشورها مورد تاکید قرار گرفت و اساسا واژه ثروت ملی و انفال و فرهنگ جوامع توسعه یافته است.

 اینگونه است که حکمرانی خوب درعرصه‌های بهره‌برداری از منابع طبیعی از اهمیت خاص برخوردار می‌شود و اساسا توسعه کشورها را براساس حکمرانی خوب در منابع طبیعی رقم می‌زنند.


سرزمین پهناور ایران در منطقه‌ای خشک از جهان واقع شده است و دوسوم پهنه کشور دارای آب و هوای خشک و نیمه خشک می‌باشد. بررسی تاریخی نحوه ذخیره‌سازی و استفاده از آب در ایران بیانگر آن است که ایرانیان در این عرصه بر محور دانایی و فناوری عمل می‌نمودند. آب‌انبارهای واقع در جنوب و نواحی مرکزی، قنوات و روشهای آبیاری سازگار با اقلیم در مناطق کویری تماما نشانه‌هایی از خردمندی و مدیریت خوب استفاده از منابع طبیعی می‌باشد.


آب جزو مهم‌ترین منابع طبیعی می‌باشد و ارزش آب در نواحی خشک و فراخشک جهان بر همه آشکار است. گذشته از تامین آب شرب و مایحتاج زندگی که اساسا تمدن و سلامت جامعه به آن وابسته است، تامین مواد غذایی مردم نیز به بهره‌برداری صحیح از منابع آب وابسته است و بخش عمده‌ای از تولید ناخالص ملی کشور در امور توسعه صنعتی نیز به طور مستقیم به آب وابسته و بدون تردید سهم آب در توسعه کشاورزی نیز بسیار بااهمیت و تعیین‌کننده است.


جدای از نقش آب در توسعه کشور باید به اثرات پراهمیت آن در حفظ محیط‌زیست نیز توجه شود. آب عامل زندگی و توسعه پایدار جوامع انسانی می‌باشد.


میزان آب قابل دسترس سالانه در ایران 130 میلیارد مترمعکب می‌باشد که با توجه به افزایش جمعیت کشور در نیم قرن اخیر به بیش از دو برابر و همچنین بهبود سطح زندگی و توسعه کشاورزی، کفاف تقاضاهای مصارف مختلف را نمی‌دهد و اگر به همین روند توسعه و بهره‌برداری بدون رعایت بهره‌وری و ظرفیت‌های منابع آبی صورت گیرد می‌تواند در آینده نزدیک کشور را با چالش‌های جدیدی مواجه نماید. در حال حاضر سالانه حدود شش میلیارد مترمکعب آب از مخازن زیرزمینی بیش از توان سفره برداشت می‌شود و در عرصه آبهای سطحی نیز بسیاری از تالاب‌ها و کفه‌های طبیعی کشور با کمبود آب مواجه می‌باشند.

 لذا مدیریت تقاضا و تخصیص آب به مصارف با بهره‌وری بیشتر باید مدنظر قرار گیرد. این مباحث در سیاست‌های کلان مدیریت آب کشور و در قانون برنامه چهارم به درستی مورد تاکید قرار گرفته است و امید است که این سیاست‌های خوب پس از تغییرات مدیریتی و سیاستگذاران توسط جانشینان آنان برهم زده نشود و به دست فراموشی سپرده نشود.

 چرا که منابع طبیعی متعلق به دوره‌ای خاص از تاریخ نمی‌باشد و استفاده از این منابع باید به‌گونه‌ای باشد که نسل‌های آینده این مرز و بوم نیز از آن بهره‌مند شوند.